ویرگول
ورودثبت نام
کلینیک روانشناسی آسا
کلینیک روانشناسی آسامشاوره روانشناسی ، زوج درمانی ، مشاوره ازدواج ، مشاوره خانواده ، مشاوره طلاق ، کودک و نوجوان ، تست های شخصیت ، تست هوش ، مشاوره تحصیلی و شغلی ، مشاوره مدیریت ، طرحواره درمانی ، CBT ، ACT
کلینیک روانشناسی آسا
کلینیک روانشناسی آسا
خواندن ۱ دقیقه·۴ ماه پیش

اختلال شخصیت خودشیفته: بررسی جامع، ابعاد، تشخیص، علل، درمان و ملاحظات بالینی

اختلال شخصیت خودشیفته: بررسی جامع، ابعاد، تشخیص، علل، درمان و ملاحظات بالینی

مقدمه

اختلال شخصیت خودشیفته (Narcissistic Personality Disorder – NPD) یکی از اختلالات شخصیتی است که با الگوی فراگیر از خودبزرگ‌بینی (در خیال یا رفتار)، نیاز به تحسین و فقدان همدلی مشخص می‌شود. این اختلال، که در دسته‌ی اختلالات شخصیتی نمایشی (Dramatic) و نامنظم (Erratic) قرار می‌گیرد، می‌تواند منجر به مشکلات قابل توجهی در روابط بین فردی، عملکرد شغلی و کیفیت زندگی فرد مبتلا شود.

افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته اغلب تصویری اغراق‌آمیز و ایده‌آل از خود دارند، خود را سزاوار رفتار ویژه می‌دانند و به شدت نیازمند تحسین و توجه دیگران هستند. در عین حال، این افراد اغلب فاقد همدلی بوده و قادر به درک یا اهمیت دادن به نیازها و احساسات دیگران نیستند. این ویژگی‌ها می‌تواند منجر به رفتارهای استثماری، سوء استفاده از دیگران و مشکلات در حفظ روابط پایدار شود.

اختلال شخصیت خودشیفته، به دلیل پیچیدگی و چندوجهی بودن، همواره مورد توجه روانشناسان و روانپزشکان بوده است. درک عمیق از این اختلال، از جمله ابعاد مختلف آن، عوامل زمینه‌ساز، تظاهرات بالینی، روش‌های تشخیص و ارزیابی، و رویکردهای درمانی، برای ارائه خدمات روانشناختی مؤثر به افراد مبتلا و کاهش پیامدهای منفی آن ضروری است.

این مقاله با هدف ارائه یک بررسی جامع از اختلال شخصیت خودشیفته، به بررسی ابعاد مختلف این اختلال می‌پردازد. ما در این مقاله، تاریخچه مفهوم‌سازی NPD، معیارهای تشخیصی آن بر اساس DSM، انواع مختلف خودشیفتگی، عوامل زمینه‌ساز زیستی، روانشناختی و اجتماعی، تظاهرات بالینی و رفتاری، روش‌های تشخیص و ارزیابی، رویکردهای درمانی، و ملاحظات بالینی خاص در درمان این اختلال را مورد بررسی قرار خواهیم داد. همچنین، به تمایز میان اختلال شخصیت خودشیفته و سایر اختلالات شخصیتی و روانپزشکی، و همچنین به نقش فرهنگ و جامعه در شکل‌گیری و بروز این اختلال، خواهیم پرداخت.

1. تاریخچه مفهوم‌سازی اختلال شخصیت خودشیفته

مفهوم “خودشیفتگی” ریشه در اسطوره‌های یونانی دارد. داستان نرگس (Narcissus)، جوانی که عاشق تصویر خود در آب شد و در نهایت به دلیل ناتوانی در رها کردن خودشیفتگی خود، جان باخت، به عنوان نمادی از این ویژگی شخصیتی در طول تاریخ مورد استفاده قرار گرفته است. با این حال، شکل‌گیری مفهوم خودشیفتگی به عنوان یک اختلال روانی، مسیری طولانی و تکاملی را طی کرده است.

·        ریشه‌های روانکاوی: روانکاوان برجسته‌ای چون زیگموند فروید، نقش مهمی در شکل‌گیری مفهوم خودشیفتگی در روانشناسی داشتند. فروید، خودشیفتگی را به عنوان یک مرحله طبیعی از رشد روانی در نظر گرفت، اما معتقد بود که در برخی افراد، این مرحله به طور غیرطبیعی تثبیت می‌شود و منجر به مشکلات روانی می‌گردد. او بین خودشیفتگی اولیه (به عنوان بخشی از رشد طبیعی نوزاد) و خودشیفتگی ثانویه (به عنوان یک مکانیسم دفاعی در برابر آسیب‌های روانی) تمایز قائل شد.

·        کارل آبراهام و اتو رنک: روانکاوان دیگری چون کارل آبراهام و اتو رنک، به بررسی نقش خودشیفتگی در اختلالات روانی پرداختند و ارتباط آن را با احساس حقارت، نیاز به قدرت و تمایل به تحقیر دیگران مورد توجه قرار دادند.

·        هاینز کوهوت و روانشناسی خود (Self Psychology): هاینز کوهوت، با ارائه نظریه “روانشناسی خود”، نقش مهمی در درک عمیق‌تر خودشیفتگی ایفا کرد. کوهوت معتقد بود که خودشیفتگی، ریشه در کمبودهای دوران کودکی دارد، به ویژه کمبود در دریافت همدلی و تایید از سوی والدین. از دیدگاه کوهوت، افراد خودشیفته، به دنبال جبران این کمبودها در بزرگسالی هستند و با ایجاد یک خودِ ایده‌آل (Grandiose Self) و نیازمند تایید (Mirroring), سعی در تنظیم و حفظ عزت نفس خود دارند.

·        اتو کرنبرگ و نظریه روابط شیء (Object Relations Theory): اتو کرنبرگ، با دیدگاهی متفاوت، خودشیفتگی را ناشی از آسیب‌های جدی‌تر در دوران کودکی، مانند روابط آشفته با والدین و عدم ادغام جنبه‌های خوب و بدِ خود و دیگران می‌دانست. او معتقد بود که افراد خودشیفته، دارای یک “خودِ بزرگ‌منشانه” (Grandiose Self) هستند که از ادغام جنبه‌های ایده‌آل‌شده و واقعیِ خود و دیگران شکل گرفته است و به عنوان یک مکانیسم دفاعی در برابر احساسات منفی عمل می‌کند.

·        DSM-III و تعریف اختلال شخصیت خودشیفته (NPD): نقطه عطف مهم در تعریف علمی اختلال شخصیت خودشیفته، انتشار سومین ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-III) در سال 1980 بود. در این ویرایش، اختلال شخصیت خودشیفته به عنوان یک اختلال شخصیتی متمایز، با مجموعه‌ای از معیارهای تشخیصی مشخص، معرفی شد. DSM-III بر روی الگوهای رفتاری قابل مشاهده و عینی، به ویژه خودبزرگ‌بینی، نیاز به تحسین و فقدان همدلی، تأکید کرد.

·        تکامل در DSM-IV و DSM-5: ویرایش‌های بعدی DSM (DSM-IV و DSM-5) به پالایش معیارهای تشخیصی اختلال شخصیت خودشیفته ادامه دادند. اگرچه برخی از محققان پیشنهادهایی برای تغییر اساسی در تعریف NPD ارائه دادند، اما DSM-5 همچنان بر روی معیارهای اصلی خودبزرگ‌بینی، نیاز به تحسین و فقدان همدلی تاکید دارد. با این حال، DSM-5 رویکردی ابعادی‌تر را در نظر می‌گیرد و به این نکته توجه دارد که افراد مبتلا به NPD ممکن است درجات متفاوتی از خودشیفتگی را تجربه کنند و تظاهرات بالینی آن‌ها می‌تواند بسیار متنوع باشد.

2. معیارهای تشخیصی اختلال شخصیت خودشیفته بر اساس DSM-5

راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) که توسط انجمن روانپزشکان آمریکا منتشر شده است، معیارهای رسمی برای تشخیص اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) را ارائه می‌دهد. این معیارها بر روی الگوهای رفتاری پایدار و فراگیر تمرکز دارند که منجر به مشکلات قابل توجهی در روابط بین فردی و عملکرد فرد می‌شود.

معیارهای اصلی NPD:

·        الف) الگوی فراگیر از خودبزرگ‌بینی (در خیال یا رفتار)، نیاز به تحسین، و فقدان همدلی، که از اوایل بزرگسالی شروع شده و در زمینه‌های مختلف زندگی بروز می‌کند و با پنج مورد (یا بیشتر) از موارد زیر مشخص می‌شود:

1.    احساس خودبزرگ‌بینی: فرد احساس می‌کند بسیار مهم و خاص است (مثلاً اغراق در دستاوردها و استعدادها، انتظار دارد بدون داشتن دستاورد متناسب، به عنوان فردی برتر شناخته شود).

2.    خیال‌پردازی: فرد به طور مکرر در مورد موفقیت، قدرت، استعداد، زیبایی یا عشق ایده‌آل خود خیال‌پردازی می‌کند.

3.    باور به خاص بودن: فرد معتقد است که “خاص” و منحصربه‌فرد است و فقط افراد خاص و مهم می‌توانند او را درک کنند یا با او ارتباط برقرار کنند.

4.    نیاز به تحسین بیش از حد: فرد به طور مداوم نیازمند تحسین و تایید دیگران است.

5.    احساس استحقاق: فرد انتظار دارد که به طور خاص و مطلوب با او رفتار شود و به خواسته‌هایش بدون چون و چرا پاسخ داده شود.

6.    سوء استفاده از دیگران: فرد از دیگران برای رسیدن به اهداف خود سوء استفاده می‌کند (یعنی از آن‌ها بهره‌کشی می‌کند).

7.    فقدان همدلی: فرد تمایلی به درک یا تشخیص احساسات و نیازهای دیگران ندارد.

8.    حسادت: فرد اغلب به دیگران حسادت می‌کند یا معتقد است که دیگران به او حسادت می‌کنند.

9.    رفتار متکبرانه و خودبینانه: فرد رفتارهای متکبرانه، خودبینانه و مغرورانه از خود نشان می‌دهد.

نکات مهم در تشخیص NPD:

·        الگوی پایدار: این معیارها باید به عنوان یک الگوی پایدار و فراگیر از رفتار و نگرش در نظر گرفته شوند، نه به عنوان ویژگی‌های موقتی یا مرتبط با موقعیت‌های خاص.

·        اختلال عملکرد: این الگوهای رفتاری باید منجر به اختلال قابل توجهی در عملکرد فرد در زمینه‌های مختلف زندگی، از جمله روابط، شغل و تحصیلات شود.

·        تشخیص افتراقی: مهم است که NPD را از سایر اختلالات شخصیتی و روانپزشکی که ممکن است علائم مشابهی داشته باشند، متمایز کرد (به عنوان مثال، اختلال شخصیت نمایشی، اختلال شخصیت ضداجتماعی و اختلال دوقطبی).

·        تأثیر فرهنگ: در نظر گرفتن زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی در تفسیر معیارها ضروری است، زیرا برخی از رفتارها که در یک فرهنگ خودشیفتگی تلقی می‌شوند، ممکن است در فرهنگ دیگر عادی یا حتی مورد تشویق قرار گیرند.

3. انواع خودشیفتگی: خودشیفتگی آشکار و پنهان

در حالی که معیارهای DSM-5 یک تصویر کلی از NPD ارائه می‌دهند، تحقیقات بالینی نشان داده‌اند که تظاهرات خودشیفتگی می‌تواند بسیار متنوع باشد. دو نوع اصلی خودشیفتگی، خودشیفتگی آشکار (Overt Narcissism) و خودشیفتگی پنهان (Covert Narcissism)، اغلب در متون روانشناسی مورد بحث قرار می‌گیرند.

·        خودشیفتگی آشکار (Overt Narcissism): این نوع خودشیفتگی، با ویژگی‌های بارزتری مانند خودبزرگ‌بینی، نیاز به تحسین، استثمارگری، تکبر و فقدان همدلی مشخص می‌شود. افراد مبتلا به خودشیفتگی آشکار، معمولاً به دنبال جلب توجه و تحسین دیگران هستند، از موفقیت‌های خود اغراق می‌کنند، به راحتی از دیگران انتقاد می‌کنند و فاقد همدلی هستند. آن‌ها اغلب رفتارهای سلطه‌جویانه و خودخواهانه از خود نشان می‌دهند و در روابط خود به دنبال بهره‌کشی از دیگران هستند.

·        خودشیفتگی پنهان (Covert Narcissism): این نوع خودشیفتگی، با ویژگی‌های ظریف‌تری مانند حساسیت به انتقاد، احساس حقارت، خجالتی بودن، انزواطلبی و تمایل به قربانی‌نمایی مشخص می‌شود. افراد مبتلا به خودشیفتگی پنهان، ممکن است در ظاهر فروتن و خجالتی به نظر برسند، اما در واقعیت، دارای احساس خودبزرگ‌بینی پنهان هستند و به شدت نیازمند تایید و توجه دیگران هستند. آن‌ها اغلب از طریق رفتارهای منفعل-پرخاشگرانه، حسادت، و قربانی‌نمایی، سعی در جلب توجه و کنترل دیگران دارند.

تفاوت‌های کلیدی بین خودشیفتگی آشکار و پنهان:

ویژگی

خودشیفتگی آشکار (Overt)

خودشیفتگی پنهان (Covert)

خودبزرگ‌بینی

آشکار و اغراق‌آمیز

پنهان و ناخودآگاه

نیاز به تحسین

فراوان و آشکار

ضمنی و از طریق ترحم

همدلی

کم و آشکار

کم و از طریق تظاهر به آسیب‌پذیری

رفتار

سلطه‌جویانه و استثمارگر

منفعل-پرخاشگرانه و قربانی‌نما

حساسیت به انتقاد

پایین و انکار

بالا و با خشم یا کناره‌گیری

عزت نفس

به ظاهر بالا

پایین و متزلزل

اهمیت درک انواع خودشیفتگی:

درک انواع مختلف خودشیفتگی، برای تشخیص دقیق و ارائه درمان مؤثر ضروری است. رویکردهای درمانی که برای افراد مبتلا به خودشیفتگی آشکار مناسب هستند، ممکن است برای افراد مبتلا به خودشیفتگی پنهان کارآمد نباشند.

4. عوامل زمینه‌ساز زیستی، روانشناختی و اجتماعی

اختلال شخصیت خودشیفته، مانند بسیاری از اختلالات روانی دیگر، نتیجه تعامل پیچیده‌ای از عوامل زیستی، روانشناختی و محیطی است. هیچ عامل واحدی به تنهایی باعث ایجاد این اختلال نمی‌شود، بلکه مجموعه‌ای از این عوامل در کنار هم، احتمال ابتلا را افزایش می‌دهند.

4.1. عوامل زیستی (بیولوژیکی):

·        ژنتیک: تحقیقات نشان داده‌اند که عوامل ژنتیکی نقش مهمی در بروز اختلالات شخصیتی، از جمله NPD، دارند. مطالعات بر روی دوقلوها و فرزندخواندگان حاکی از آن است که هم عوامل ژنتیکی و هم عوامل محیطی در وراثت‌پذیری این اختلال نقش دارند. با این حال، ژن‌های خاصی که در ایجاد NPD نقش دارند، هنوز به طور کامل شناسایی نشده‌اند.

·        ساختار و عملکرد مغز: مطالعات تصویربرداری مغزی نشان داده‌اند که افراد مبتلا به NPD ممکن است تفاوت‌هایی در ساختار و عملکرد مغز، به ویژه در نواحی مرتبط با پردازش هیجانات، همدلی و تنظیم عواطف داشته باشند. به عنوان مثال، برخی از مطالعات نشان داده‌اند که حجم ماده خاکستری در قشر پیش‌پیشانی (PFC) و آمیگدال در افراد مبتلا به NPD کمتر است. این نواحی مغزی، در عملکردهای اجرایی، کنترل تکانه‌ها و پردازش هیجانات نقش دارند.

·        نوروترانسمیترها: عدم تعادل در سطوح برخی نوروترانسمیترها، مانند سروتونین و دوپامین، نیز ممکن است در بروز NPD نقش داشته باشد. به عنوان مثال، سطح پایین سروتونین با افزایش تکانشگری، پرخاشگری و کاهش همدلی مرتبط دانسته شده است.

4.2. عوامل روانشناختی:

·        نظریه روابط شیء (Object Relations Theory): این نظریه، که توسط روانکاوان برجسته‌ای چون اتو کرنبرگ توسعه یافته است، معتقد است که NPD ناشی از آسیب‌های جدی‌تر در دوران کودکی، مانند روابط آشفته با والدین و عدم ادغام جنبه‌های خوب و بدِ خود و دیگران است. از این دیدگاه، افراد خودشیفته، دارای یک “خودِ بزرگ‌منشانه” (Grandiose Self) هستند که از ادغام جنبه‌های ایده‌آل‌شده و واقعیِ خود و دیگران شکل گرفته است و به عنوان یک مکانیسم دفاعی در برابر احساسات منفی عمل می‌کند.

·        روانشناسی خود (Self Psychology): هاینز کوهوت، با ارائه نظریه “روانشناسی خود”، نقش مهمی در درک عمیق‌تر خودشیفتگی ایفا کرد. کوهوت معتقد بود که خودشیفتگی، ریشه در کمبودهای دوران کودکی دارد، به ویژه کمبود در دریافت همدلی و تایید از سوی والدین. از دیدگاه کوهوت، افراد خودشیفته، به دنبال جبران این کمبودها در بزرگسالی هستند و با ایجاد یک خودِ ایده‌آل (Grandiose Self) و نیازمند تایید (Mirroring)، سعی در تنظیم و حفظ عزت نفس خود دارند.

·        سبک‌های دلبستگی: تحقیقات نشان داده‌اند که سبک‌های دلبستگی ناایمن، به ویژه سبک دلبستگی اجتنابی و مضطرب، با افزایش احتمال بروز NPD مرتبط هستند. کودکانی که در دوران کودکی خود روابط ناپایدار و غیرقابل پیش‌بینی با مراقبان اصلی خود داشته‌اند، ممکن است الگوهای رفتاری خودشیفتگی را به عنوان یک مکانیسم دفاعی برای محافظت از خود در برابر آسیب‌های احتمالی ایجاد کنند.

·        عزت نفس ناپایدار: افراد مبتلا به NPD اغلب دارای عزت نفس ناپایداری هستند. در حالی که ممکن است در ظاهر بسیار مطمئن به نظر برسند، اما در واقعیت، به شدت به تایید و تحسین دیگران وابسته هستند و به راحتی در برابر انتقاد آسیب‌پذیر می‌شوند.

·        دفاع‌های روانشناختی: افراد مبتلا به NPD از مکانیسم‌های دفاعی مختلفی، مانند انکار، فرافکنی، ایده‌آل‌سازی و بی‌ارزش‌سازی، برای محافظت از خود در برابر احساسات دردناک استفاده می‌کنند. این دفاع‌ها، اگرچه در کوتاه‌مدت ممکن است به کاهش اضطراب کمک کنند، اما در بلندمدت، می‌توانند منجر به مشکلات بیشتری در روابط و عملکرد فرد شوند.

4.3. عوامل اجتماعی و محیطی:

·        تجربیات دوران کودکی: تجربیات دوران کودکی، به ویژه روابط با والدین، نقش مهمی در شکل‌گیری شخصیت و احتمال بروز اختلالات شخصیتی، از جمله NPD، دارند. والدینی که بیش از حد فرزند خود را تحسین می‌کنند، او را بیش از حد کنترل می‌کنند، یا از او برای رسیدن به اهداف خود استفاده می‌کنند، ممکن است به طور ناخواسته، الگوهای رفتاری خودشیفتگی را در فرزند خود تقویت کنند.

·        فرهنگ: برخی از فرهنگ‌ها، ارزش بیشتری برای فردگرایی، رقابت و موفقیت‌های مادی قائل هستند. در این فرهنگ‌ها، ممکن است الگوهای رفتاری خودشیفتگی بیشتر مورد تشویق قرار گیرند و افراد بیشتری به سمت این اختلال سوق داده شوند.

·        رسانه‌ها: رسانه‌ها، با ارائه تصاویر غیر واقع‌بینانه از موفقیت، زیبایی و قدرت، می‌توانند انتظارات نادرستی را در افراد ایجاد کنند و منجر به نارضایتی و احساس کمبود شوند. این احساسات، ممکن است افراد را به سمت رفتارهای خودشیفتگی سوق دهند تا بتوانند احساس بهتری نسبت به خود داشته باشند.

5. تظاهرات بالینی و رفتاری اختلال شخصیت خودشیفته

تظاهرات بالینی و رفتاری اختلال شخصیت خودشیفته بسیار متنوع است و بسته به نوع خودشیفتگی، شدت اختلال، و عوامل محیطی، می‌تواند متفاوت باشد. با این حال، الگوهای رفتاری مشخصی در افراد مبتلا به NPD مشاهده می‌شود که اغلب پیامدهای قابل توجهی برای زندگی فردی و اجتماعی آن‌ها دارد.

·        احساس خودبزرگ‌بینی: این یکی از بارزترین ویژگی‌های NPD است. افراد مبتلا به این اختلال، خود را بسیار مهم و خاص می‌دانند و معتقدند که از دیگران برتر هستند. آن‌ها اغلب در مورد دستاوردها و استعدادهای خود اغراق می‌کنند و انتظار دارند که بدون داشتن دستاورد متناسب، به عنوان فردی برتر شناخته شوند.

·        نیاز به تحسین: افراد مبتلا به NPD به طور مداوم نیازمند تحسین و تایید دیگران هستند. آن‌ها ممکن است برای جلب توجه، رفتارهای نمایشی از خود نشان دهند، به دنبال تعریف و تمجید باشند و به شدت در برابر انتقاد آسیب‌پذیر باشند.

·        فقدان همدلی: افراد مبتلا به NPD به طور قابل توجهی فاقد همدلی هستند و قادر به درک یا اهمیت دادن به نیازها و احساسات دیگران نیستند. آن‌ها ممکن است از دیگران برای رسیدن به اهداف خود سوء استفاده کنند، به احساسات دیگران بی‌توجهی کنند و در روابط خود به دنبال بهره‌کشی باشند.

·        احساس استحقاق: افراد مبتلا به NPD انتظار دارند که به طور خاص و مطلوب با آن‌ها رفتار شود و به خواسته‌هایشان بدون چون و چرا پاسخ داده شود. آن‌ها ممکن است عصبانی شوند یا احساس رنجش کنند اگر دیگران با آن‌ها به گونه‌ای رفتار نکنند که انتظار دارند.

·        رفتارهای استثماری: افراد مبتلا به NPD اغلب از دیگران برای رسیدن به اهداف خود سوء استفاده می‌کنند. آن‌ها ممکن است از دیگران برای انجام کارهایی که خود نمی‌خواهند انجام دهند استفاده کنند، از آن‌ها برای کسب اطلاعات یا منابع استفاده کنند و یا آن‌ها را به عنوان ابزاری برای ارتقای جایگاه خود در نظر بگیرند.

·        حسادت: افراد مبتلا به NPD اغلب به دیگران حسادت می‌کنند یا معتقدند که دیگران به آن‌ها حسادت می‌کنند. آن‌ها ممکن است از موفقیت‌های دیگران احساس تهدید کنند و تلاش کنند تا آن‌ها را بی‌ارزش جلوه دهند یا تخریب کنند.

·        رفتارهای متکبرانه و خودبینانه: افراد مبتلا به NPD اغلب رفتارهای متکبرانه، خودبینانه و مغرورانه از خود نشان می‌دهند. آن‌ها ممکن است با دیگران با تحقیر و بی‌احترامی رفتار کنند، خود را برتر از دیگران بدانند و از پذیرش اشتباهات خود امتناع ورزند.

·        مشکلات در روابط بین فردی: به دلیل ویژگی‌های خودشیفتگی، افراد مبتلا به NPD اغلب در حفظ روابط پایدار و سالم با دیگران مشکل دارند. آن‌ها ممکن است در روابط خود به دنبال کنترل و سلطه باشند، از دیگران سوء استفاده کنند، فاقد همدلی باشند و در برابر انتقاد بسیار آسیب‌پذیر باشند.

·        افسردگی و اضطراب: افراد مبتلا به NPD به دلیل مشکلات در روابط، شکست‌های شغلی و احساس عدم رضایت از زندگی، ممکن است دچار افسردگی و اضطراب شوند. آن‌ها همچنین ممکن است به دلیل احساس کمبود و نقص، به دنبال درمان باشند.

·        سوء مصرف مواد: برخی از افراد مبتلا به NPD برای مقابله با احساسات منفی، افزایش اعتماد به نفس و یا فرار از مشکلات زندگی، به سوء مصرف مواد مخدر و الکل روی می‌آورند.

6. روش‌های تشخیص و ارزیابی

تشخیص اختلال شخصیت خودشیفته یک فرآیند پیچیده است که نیازمند ارزیابی دقیق توسط یک متخصص سلامت روان (روانشناس یا روانپزشک) است. این تشخیص صرفاً بر اساس رفتار کنونی فرد صورت نمی‌گیرد، بلکه نیازمند بررسی سابقه کامل زندگی، الگوهای رفتاری پایدار و فراگیر، و همچنین ارزیابی عملکرد فرد در زمینه‌های مختلف زندگی است.

·        مصاحبه بالینی جامع: مهمترین ابزار تشخیصی، مصاحبه بالینی است. در این مصاحبه، متخصص به صورت رو در رو با فرد در مورد تجربیات گذشته، الگوهای رفتاری، افکار، احساسات، و روابط او صحبت می‌کند. مصاحبه‌گر به دنبال شواهدی از معیارهای تشخیصی DSM-5، از جمله خودبزرگ‌بینی، نیاز به تحسین، فقدان همدلی، و رفتارهای استثماری است.

·        بررسی سوابق پزشکی و روانپزشکی: اطلاعات از سوابق پزشکی (مانند سابقه بستری در بیمارستان‌های روانی یا مراکز درمانی)، سوابق روانپزشکی (مانند سابقه مصرف داروهای روانپزشکی یا شرکت در درمان‌های روانشناختی)، و همچنین اطلاعات از منابع دیگر مانند سوابق تحصیلی و شغلی، برای تأیید الگوهای رفتاری NPD بسیار ارزشمند است.

·        مصاحبه با اعضای خانواده یا اطرافیان: در مواردی که دسترسی به اطلاعات از منابع دیگر محدود باشد، یا برای تکمیل اطلاعات، ممکن است متخصص با اعضای خانواده، دوستان، یا شرکای زندگی فرد مصاحبه کند. البته این امر با کسب رضایت فرد انجام می‌شود.

·        پرسشنامه‌های شخصیتی استاندارد: ابزارهای ارزیابی روان‌سنجی مانند پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه سوتا (MMPI)، پرسشنامه شخصیت نئو (NEO-PI-R)، و پرسشنامه شخصیت خودشیفته (Narcissistic Personality Inventory - NPI) می‌توانند به ارزیابی ابعاد مختلف شخصیت، از جمله تمایلات خودشیفتگی، خودبزرگ‌بینی، و نیاز به تحسین کمک کنند. NPI یکی از پرکاربردترین ابزارها برای سنجش خودشیفتگی است و شامل سوالاتی است که به ارزیابی احساس خودبزرگ‌بینی، حقارت، استثمارگری و نیاز به تحسین می‌پردازد.

·        ارزیابی اختلالات همراه (Comorbidity): افراد مبتلا به NPD اغلب دارای اختلالات روانی همراه دیگری نیز هستند، از جمله اختلالات خلقی (مانند افسردگی و اختلال دوقطبی)، اختلالات اضطرابی، اختلالات مصرف مواد، و سایر اختلالات شخصیتی (مانند اختلال شخصیت نمایشی یا ضداجتماعی). ارزیابی دقیق برای تشخیص و درمان این اختلالات همراه بسیار ضروری است.

ملاحظات مهم در تشخیص:

·        تفاوت با ویژگی‌های خودشیفتگی: بسیاری از افراد ممکن است دارای ویژگی‌های خودشیفتگی باشند، اما این به معنای ابتلا به NPD نیست. تشخیص NPD نیازمند الگوی پایدار و فراگیر این ویژگی‌ها است که منجر به اختلال قابل توجهی در عملکرد فرد شود.

·        تأثیر فرهنگ: معیارهای تشخیصی باید با توجه به هنجارهای فرهنگی تفسیر شوند. رفتارهایی که در یک فرهنگ خودشیفتگی تلقی می‌شوند، ممکن است در فرهنگ دیگر عادی‌تر باشند. با این حال، جنبه‌های اساسی مانند فقدان همدلی و رفتارهای استثماری، معمولاً در اکثر فرهنگ‌ها نشانه‌هایی از اختلال محسوب می‌شوند.

7. رویکردهای درمانی

درمان اختلال شخصیت خودشیفته یکی از چالش‌برانگیزترین حوزه‌ها در روانپزشکی و روانشناسی است. این اختلال به دلیل ویژگی‌هایی مانند فقدان بینش، عدم پذیرش مسئولیت، و مقاومت در برابر تغییر، در برابر درمان مقاوم است. بسیاری از افراد مبتلا به NPD تا زمانی که با مشکلات جدی در روابط، شغل یا زندگی شخصی خود مواجه نشوند، به دنبال درمان نمی‌روند.

با این حال، تحقیقات نشان داده‌اند که برخی رویکردهای درمانی، به ویژه در مواردی که فرد به دلیل فشارهای خارجی یا با انگیزه شخصی به دنبال درمان است، می‌توانند تا حدی مؤثر باشند.

7.1. روان‌درمانی:

·        روانکاوی و روان‌درمانی پویشی: این رویکردها، بر بررسی ریشه‌های ناخودآگاه رفتار و روابط در دوران کودکی تمرکز دارند. هدف از این درمان‌ها، افزایش آگاهی فرد از الگوهای رفتاری خودشیفتگی، شناسایی نیازهای ارضا نشده دوران کودکی، و تقویت توانایی فرد در برقراری روابط سالم‌تر و صمیمانه‌تر است. این درمان‌ها، معمولاً طولانی‌مدت هستند و نیازمند تعهد و صبر از سوی بیمار و درمانگر هستند.

·        درمان شناختی-رفتاری (Cognitive-Behavioral Therapy - CBT): CBT یکی از پرکاربردترین رویکردهای درمانی برای اختلالات شخصیتی است. این رویکرد بر شناسایی و تغییر الگوهای فکری و رفتاری نامناسب تمرکز دارد. اهداف CBT در درمان NPD شامل موارد زیر است:

o       کاهش رفتارهای خودبزرگ‌بینانه: آموزش تکنیک‌های خودتنظیمی و مدیریت خشم برای کاهش رفتارهای تکبرآمیز و خودخواهانه.

o       افزایش همدلی: تمریناتی برای درک دیدگاه و احساسات دیگران.

o       تغییر باورهای غیرمنطقی: به چالش کشیدن باورهایی مانند “من از همه برترم” یا “من سزاوار رفتار ویژه هستم”.

o       آموزش مهارت‌های اجتماعی: یادگیری نحوه برقراری روابط سالم و پایدار.

·        درمان مبتنی بر ذهنی‌سازی (Mentalization-Based Treatment - MBT): این رویکرد بر تقویت توانایی فرد در درک و تفسیر حالات ذهنی خود و دیگران تمرکز دارد. افراد مبتلا به NPD اغلب در این زمینه دچار مشکل هستند. MBT به آن‌ها کمک می‌کند تا بهتر بفهمند که چرا افراد به روش‌های خاصی رفتار می‌کنند و چگونه اعمال آن‌ها بر دیگران تأثیر می‌گذارد.

·        طرح‌واره‌درمانی (Schema Therapy): این رویکرد، ریشه‌های عمیق‌تر مشکلات شخصیتی را مورد بررسی قرار می‌دهد و تلاش می‌کند تا طرح‌واره‌های ناسازگار اولیه (مانند طرح‌واره‌های نقص/شرم، بی‌اعتمادی/سوء استفاده، یا استحقاق) را که از دوران کودکی شکل گرفته‌اند، شناسایی و تغییر دهد.

7.2. درمان دارویی:

هیچ داروی خاصی برای درمان مستقیم اختلال شخصیت خودشیفته وجود ندارد. با این حال، داروها می‌توانند برای درمان اختلالات همراه یا کاهش برخی علائم خاص تجویز شوند:

·        داروهای ضد افسردگی (Antidepressants): ممکن است برای کاهش علائم افسردگی که در افراد مبتلا به NPD شایع است، تجویز شوند. مهارکننده‌های بازجذب سروتونین (SSRIs) معمولاً به عنوان خط اول درمان در نظر گرفته می‌شوند.

·        داروهای ضد اضطراب (Anxiolytics): ممکن است برای کاهش علائم اضطراب و تحریک‌پذیری تجویز شوند.

·        داروهای تثبیت‌کننده خلق (Mood Stabilizers): گاهی اوقات برای مدیریت نوسانات خلقی و رفتارهای تکانشی تجویز می‌شوند.

7.3. سایر رویکردها:

·        گروه درمانی: گروه درمانی می‌تواند فرصتی برای افراد مبتلا به NPD فراهم کند تا با دیگرانی که مشکلات مشابهی دارند، ارتباط برقرار کنند و از تجربیات آن‌ها یاد بگیرند. همچنین، گروه درمانی می‌تواند به کاهش احساس انزوا و افزایش آگاهی از تاثیر رفتارها بر دیگران کمک کند.

·        خانواده‌درمانی: در مواردی که NPD بر روابط خانوادگی تاثیر منفی گذاشته است، خانواده‌درمانی می‌تواند به بهبود ارتباطات و حل تعارضات کمک کند.

نکات مهم در درمان:

·        ایجاد رابطه درمانی قوی: ایجاد رابطه درمانی قوی و مبتنی بر اعتماد، برای موفقیت درمان ضروری است. درمانگر باید بتواند با فرد همدلی کند، در عین حال، مرزهای حرفه‌ای را حفظ کند و از رفتارهای استثماری بیمار جلوگیری کند.

·        مقاومت در برابر درمان: مقاومت در برابر درمان، یک چالش رایج در درمان NPD است. درمانگر باید صبور باشد، از رویارویی مستقیم با دفاع‌های بیمار خودداری کند و به تدریج، به بررسی الگوهای رفتاری و فکری خودشیفتگی بپردازد.

·        اهداف واقع‌بینانه: تعیین اهداف واقع‌بینانه برای درمان، برای جلوگیری از ناامیدی و حفظ انگیزه بیمار ضروری است. تغییر الگوهای شخصیتی عمیق، زمان‌بر است و نیازمند تعهد و تلاش مستمر است.

·        تمرکز بر همدلی: یکی از مهم‌ترین اهداف درمان، افزایش همدلی و توانایی درک دیدگاه و احساسات دیگران است. این هدف، می‌تواند از طریق تمرین‌های رفتاری، نقش‌آفرینی و بحث در مورد تجربیات بین فردی حاصل شود.

8. ملاحظات بالینی خاص در درمان اختلال شخصیت خودشیفته

درمان اختلال شخصیت خودشیفته چالش‌های خاص خود را دارد و درمانگران باید به ملاحظات بالینی خاصی توجه داشته باشند تا بتوانند درمان موثری ارائه دهند.

·        تشخیص دقیق و افتراقی: اطمینان از تشخیص صحیح NPD و تمایز آن از سایر اختلالات شخصیتی و روانپزشکی، بسیار مهم است. علائم خودشیفتگی ممکن است با علائم اختلالات دیگر همپوشانی داشته باشند، بنابراین، ارزیابی دقیق و جامع ضروری است.

·        مدیریت انتقال (Transference Management): در طول درمان، بیماران مبتلا به NPD ممکن است الگوهای رفتاری خودشیفتگی خود را در رابطه با درمانگر تکرار کنند. این می‌تواند شامل ایده‌آل‌سازی، بی‌ارزش‌سازی، استثمارگری و یا تلاش برای کنترل درمانگر باشد. درمانگر باید آگاهانه این الگوها را مدیریت کند و از واکنش‌های متقابل (Countertransference) خود آگاه باشد.

·        حفظ مرزهای حرفه‌ای: حفظ مرزهای حرفه‌ای در درمان NPD بسیار مهم است. درمانگر باید از دادن امتیازات ویژه به بیمار، برقراری روابط شخصی با او و یا اجازه دادن به او برای کنترل فرآیند درمان خودداری کند.

·        توجه به اختلالات همراه: درمان اختلالات همراه، مانند افسردگی، اضطراب و سوء مصرف مواد، برای بهبود پیامدهای درمان NPD ضروری است.

·        در نظر گرفتن مسائل فرهنگی: ارزش‌ها و هنجارهای فرهنگی می‌توانند بر نحوه بروز خودشیفتگی و نحوه پاسخ دادن به درمان تأثیر بگذارند. درمانگران باید از این مسائل آگاه باشند و رویکرد درمانی خود را با فرهنگ بیمار تطبیق دهند.

·        واقع‌گرایی در مورد پیش‌آگهی: مهم است که در مورد پیش‌آگهی NPD واقع‌بین باشیم. تغییر الگوهای شخصیتی عمیق، زمان‌بر است و نیازمند تعهد و تلاش مستمر از سوی بیمار است. درمانگران باید به بیماران کمک کنند تا اهداف واقع‌بینانه‌ای برای درمان تعیین کنند و از ناامیدی در صورت عدم دستیابی به نتایج سریع جلوگیری کنند.

نتیجه‌گیری

اختلال شخصیت خودشیفته یک اختلال پیچیده و چالش‌برانگیز است که می‌تواند تاثیر قابل توجهی بر زندگی افراد مبتلا و اطرافیانشان داشته باشد. درک عمیق از این اختلال، از جمله ابعاد مختلف آن، عوامل زمینه‌ساز، تظاهرات بالینی، روش‌های تشخیص و ارزیابی، و رویکردهای درمانی، برای ارائه خدمات روانشناختی مؤثر و کاهش پیامدهای منفی آن ضروری است.

درمان NPD نیازمند تخصص، صبر و تعهد از سوی درمانگر است. با استفاده از رویکردهای درمانی مناسب و توجه به ملاحظات بالینی خاص، می‌توان به افراد مبتلا به NPD کمک کرد تا الگوهای رفتاری خودشیفتگی خود را تغییر دهند، روابط سالم‌تری برقرار کنند و زندگی رضایت‌بخش‌تری داشته باشند.

 

منابع:

·        American Psychiatric Association. (2013). Diagnostic and statistical manual of mental disorders (5th ed.). American Psychiatric Publishing.

·        Ronningstam, E. (2016). Identifying and understanding the narcissistic personalities. Oxford University Press.

·        Kernberg, O. F. (1975). Borderline conditions and pathological narcissism. Jason Aronson.

·        Kohut, H. (1971). The analysis of the self. International Universities Press.

·        Cain, N. M., Pincus, A. L., & Lenzenweger, M. F. (2008). Narcissism at the crossroads: Phenotypic description of narcissistic spectrum disorder. Clinical Psychology Review, 28(4), 638-656.

·        Campbell, W. K., & Foster, C. A. (2007). The narcissistic self: An evolutionary perspective. In C. Sedikides & S. Spencer (Eds.), The self. Psychology Press.

·        Dimaggio, G., & Popolo, R. (2012). The disembodied self: Perspectives from functional neuroimaging. In G. Dimaggio & N. A. stasious (Eds.), Psychotherapy of personality disorders: Metacognition, states of mind and interpersonal relations. Routledge.

·        Gabbard, G. O. (2018). Long-term psychodynamic psychotherapy: A basic text. American Psychiatric Publishing.

·        Groopman, L. C., & Horwitz, J. (2006). The paradox of narcissism: The dark side of grandiosity. Free Press.

·        Levy, K. N., Ellison, W. D., Scott, L. N., & Auerbach, J. S. (2011). Relations among attachment, narcissism, personality pathology, and psychotherapy process. Psychotherapy, 48(4), 423-435.

·        Linehan, M. M. (2015). DBT skills training manual (2nd ed.). Guilford Press.

·        Livesley, W. J. (2018). Understanding personality disorder. Springer.

·        Millon, T., & Grossman, S. (2005). Personality: Synthesis and integration. John Wiley & Sons.

·        Pincus, A. L., & Lukowitsky, M. R. (2010). Model

 

خودشیفتگی
۲
۱
کلینیک روانشناسی آسا
کلینیک روانشناسی آسا
مشاوره روانشناسی ، زوج درمانی ، مشاوره ازدواج ، مشاوره خانواده ، مشاوره طلاق ، کودک و نوجوان ، تست های شخصیت ، تست هوش ، مشاوره تحصیلی و شغلی ، مشاوره مدیریت ، طرحواره درمانی ، CBT ، ACT
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید