ویرگول
ورودثبت نام
Mojtaba Asadi
Mojtaba Asadi
خواندن ۳ دقیقه·۳ ماه پیش

زندگینامه دیجیتال

اگر همه زندگی را به صورت دیجیتال ذخیره کنیم، نتیجه چقدر به واقعیت ما نزدیک میشود؟

ذخیره همه افکار و همه لحظات و رفتارها چیز جدیدی نیست، ما از سالها قبل در مورد زندگی‌هایمان می‌نوشتیم. زندگینامه نوشتن ، رفتار جدیدی از ما نیست،و لی حتما به کمک تکنولوژی‌های جدید واقعی‌تر خواهد بود. این امکانات زیادی را در اختیار ما میگذارد. ما میتوانیم بعد از مرگ هم وجود داشته باشیم. عادلانه تر مورد قضاوت قرار بگیریم و البته راوی‌ای باشیم و برای آیندگان به عنوان عملی خیر.

عدالت

زندگی عادلانه نیست، آدم‌ها به کرات به آنچه‌که می خواهند نمی‌رسند، ما رنج می کشیم و سبب رنج میشویم. ما مرتب مورد قضاوت قرار می گیریم . همه ما میدانیم مغرض بودن چگونه است و یکی از ناراحتی ها و گاها ریشه خیلی از تنهایی ها همین است که همه را مغرض پیدا می‌کنیم، همه دارای سوگیری هستند. حق ماست که کسی زندگی ما را با کمترین غرض ورزی نگاه کند و مورد قضاوت قرار دهد. اگر در زمان حیات به آن نرسیدیم حتما باید بعد از مرگ آن را بیابیم. بعد از مرگ، تنفر از ما یا دوست داشتن ما توجیه چندانی ندارد. شاید همین ایده‌ی پشت معاد است. در زندگی بعد از مرگ به عدالتی که در این زندگی می خواستیم و نرسیدیم خواهیم رسید.

روزی در آینده ، زمانی که من دیگر نبودم. آنچه که از من به جای مانده گواهی چگونه زندگی‌ای است؟ بسیار مشتاقم که جواب این سوال را هم اکنون بدانم. اینکه ناظری با کمترین وابستگی به زندگی من بتواند قضاوتی در مورد من داشته باشد می‌تواند دیدی ارائه دهد که آزادی بخش است. آیا همه این را میخواهند که مورد قضاوت قرار بگیرند، با شرط عادلانه بودن؟ آیا چنین دیدی بدون محدودیت و عینی از زندگی من با فرض وجود چنین اطلاعاتی از زندگی من ، پذیرشش برای من آسان خواهد بود؟ اگر کسی به من بگوید جایی تصمیمی گرفتی اگر کمی متفاوت می‌بود نتیجه برای تو بسیار دلخواه میبود؟آیا اگر بدانیم که اشتباه کردیم باز هم دنبال دید عادلانه هستیم ؟،یعنی اگر نیرویی به دنبال تقاص و جبران اشتباهات ما باشد. باز میخواهیم بدانیم که دید آن نسب به زندگی ما چگونه‌ست؟

زندگی ابدی

اینکه همه زندگی را ضبط کنم مربوط به میلی دیگر از من نیز می‌شود، میل به بقا. اینگونه که من روزی که دیگر نیستم ، خواهم بود . همه به من دسترسی خواهند داشت. کاملا عادلانه. شاید حتی این امید وجود داشته باشد آنچه که در زندگی خود را محق دریافت آن بودم را بعد از مرگ دریافت کنم. درست مانند عدالت.

میتوانیم از هوش مصنوعی بخواهیم براساس اطلاعاتش از زندگی ما نسخه مجازی از زندگی ما را بازسازی کند. می توانیم به صورت هوشی و خاطره‌ای هنوز برای دیگران زنده باشیم، این امکان هم‌اکنون برای خیلی از نویسندگان و ادبای برجسته وجود دارد. فرض کنید که حافظ را بوسیله آثار و زندگینامه‌اش به صورت مجازی داشته باشیم .

حدسم این است که خواست خیلی‌دیگر هم همین باشد که عزیزان خود را بعد از مرگ هم در کنار خود داشته باشند ، حتی به صورت مجازی. ولی این امکان برای بازماندگان هست که نوع این حضور را دست کاری کنند، یعنی خصوصیاتی را از آن حضور مجازی ، کم یا زیاد کنند. در این صورت باز در حضور مجازی هم آزادی چندانی نخواهد بود. در اصل چگونه می‌توان حضور مجازی ‌ای داشت که در جهت خواست متمولی نباشد؟،یعنی چه چیزی تضمین کننده این است که انسان‌های دیگر در حضور مجازی ما خدشه‌ای وارد نکنند؟

همه اینها با فرض این است که ما بتوانیم گنجینه‌ای ویژه از زندگی خود به جای بگذاریم ، هر چه کاملتر، بهتر. در اینصورت مساله ما در بیشتر صادق بودن است. و البته در بیشتر بیان کردن. تا این که هوش مصنوعی بتواند الگوی رفتاری ما را راحت‌تر تشخیص دهد.

هوش مصنوعیزندگینامهدیجیتال
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید