علی فراهانی متولد سال ۷۱ است و مستندسازی را با ساخت مجموعه دو قسمتی «عشقت رسد به فریاد» راجع به حسن دانش آغاز کرد. سپس ۵ فیلم کوتاه برای شبکه ۳ با موضوع فرهنگ شهری ساخت. مستند «آسوده بخواب کوروش» نخستین کار بلند تاریخی وی است که ۲۷ مرداد رونمایی شد.
به بهانه رونمایی ساخته جدید علی فراهانی گفت و گوی دو نفرهای را با او و مهدی مستوفی تهیه کننده اثر برگزار کردیم که مشروح این گفت وگو را در ادامه میخوانید:
ابتدا در مورد روند ساخت مستند توضیح دهید.
مهدی مستوفی: مستند را تقریبا از ابتدا تابستان سال گذشته استارت زدیم و از آبان کار جدی شد به این معنی که عوامل ۸۰-۹۰ درصد انرژیشان را روی کار میگذاشتند. پژوهش ما از اول تابستان شروع شد و تا مهرماه ادامه داشت. پژوهش و نگارش سناریو و فیلمنامه از آبان تا اواخر بهمن بود که بحث تولید را داشتیم، مصاحبهها را میگرفتیم، پژوهش تصویریمان جدیتر شد و آرشیوها را تدوین کردیم. تدوین اولیه هم که در دی و بهمن انجام شده بود و از اسفند روی بحث تدوین به صورت دقیقتر متمرکز بودیم. این سیر کلی بود که آخر خرداد هم نسخه اولیه را بیرون دادیم.
آرشیوی که در مستند استفاده شده به نسبت مستندهای آرشیوی دیگر مقداری غنیتر است. چطور به این منابع دست پیدا کردید؟
علی فراهانی: کل آرشیوی که از صدا و سیما گرفتم حدود ۴۰ دقیقه است و بقیه آرشیو را از مستندهای دیگر برداشتم. اتفاق خوبی که در مستند ما افتاد که خیلیها رعایت نمیکنند این است که نویسنده دنبال آرشیو برود، یعنی ما آرشیو را در تایم لاین میآوردیم و نویسنده برای آرشیو متن مینوشت. به صورت واضحتر یعنی اینکه میگفتیم این آرشیو را داریم و او برای آرشیو متن مینوشت که نتیجهاش این میشود که مخاطب فکر میکند چه آرشیو غنیای داریم، در صورتی که اینطور نیست. خیلی از تصاویر را از مستندهای مختلف مثل آقای نخست وزیر، در برابر طوفان و … برداشتیم و اینها طوری کات خورده که فکر میکنید چه آرشیوی غنی پشت کار است. در صورتی که بخشی از آن از اینترنت بوده و بخشی دیگر از صدا و سیما.
?
برخی از منتقدین پس از مشاهده اثر میگفتند زمان اثر میتوانست کوتاهتر باشد. در اینباره نظرتان چیست؟
علی فراهانی: ببینید کار اول ۹۰ دقیقه بود که روی ۷۹ دقیقه آوردیم. دوستانی که همین نظر را داشتند گفتیم کجا را حذف کنیم؟ گفتم آنقدر سناریو متقن است که نمیتوانیم قسمتی را حذف کنیم، خودشان هم همین نظر را میدادند. چیزی که وجود دارد ما به ۶ تصمیم محمدرضا پهلوی در این کار میپردازیم که اگر هرکدام را حذف کنیم کار ما ناقص میشود. اگر به اعزام نیروی ارتش شاهنشاهی به عمان میپردازیم باید در کنارش به اروند و ویتنام هم بپردازیم. تصمیم گیریهای محمدرضا شاه پهلوی را در ۶ موضوع بررسی میکنیم. بُعد دراماتیک کار را که مثلا درونیات شاه است شاید نهایتا ۵ یا ۶ دقیقه است و گرنه همه اطلاعاتی است که کنار هم میآید.
این حجم اطلاعات ورودی به مخاطب در جایی او را گیج میکند.
علی فراهانی: اگر میخواستم اطلاعات بهتر به بیننده برسد باید بیشتر داستان تعریف میکردم. یعنی برای ریز به ریز اطلاعات موقعیت مکانی و زمانی میدادم. اگر اینها را داشتم کار بالای صد دقیقه میشد. برای همین در مواقعی شروع به مرور اطلاعات میکنیم و جلو میرویم. بعضی راجع به حجم اطلاعات میگویند زیاد است و وقتی پیش افراد تاریخی میرویم میگویند چرا فلان موضوع را نگفتید. تازه الان که میگویند اطلاعات زیاد است! بنظرم در مستند اگر اطلاعات کنار هم قرار گیرند و پاساژ (پلهای بین سکانس که روابط علت و معلولی را حفظ میکند) مناسب را داشته باشد حجم اطلاعات بیننده را اذیت نمیکند. مثلا زمانی داریم درباره اردشیر زاهدی صحبت میکنیم و بعد به این میپردازیم که زاهدی داماد شاه بود و فلان جا با شاه آشنا شد. این اطلاعات اضافی است. ولی درمورد اردشیر زادهی یک جمله داشتم، اردشیر زاهدی وزیر امور خارجه. حتی نمیگویم فلان تایم وزیر امور خارجه شد خیلی چیزها را نمیگویم.
طبیعی است ولی نفس خورهای مد نظر شما در روند مستند کجا بود؟
علی فراهانی: درونیات خود شاه بود، سعی میکردم اگر میروم جنگ ویتنام حتما موسیقی تصویر بروم و راوی سکوت کند. به هر جنگی که میپردازیم راوی سکوت دارد تا به بیننده استراحت بدهیم. حجم اطلاعات در کمیک موشن هم زیاد است. که من کمیک را برای بیننده نساختم که ببیند و همه چیز را مطلع شود بلکه برای افراد پژوهشگر در حوزه اتفاقات تاریخی ساختهام و این چند وقت هم بازخورد خوبی گرفتهام. نکتهای که در مستند تاریخی وجود دارد کارشناسانی هستند که وسط میآیند و قدری کار ما را سخت میکنند. اگر راجع به انقلاب ۵۷ صحبت کنیم مثلا مستند انقلاب ۵۷ شبکه من و تو چرا پژوهشگران تاریخی قبولش ندارند؟ برای اطلاعاتی که میدهد. اگر بخواهیم مستند انقلابی بسازیم و دروغ در آن نگوییم و خیلی چیزها را حذف نکنیم مجبوریم حجم اطلاعات زیادی بدهیم ولی باز هم حس میکنم این حجم اطلاعات کار را از قالب داستانی خارج نکرده، حداقل سعی کردهام این اتفاق نیافتد.
?
در این مقطع زمانی ضرورت پرداخت به این سوژه برای شما چه بود؟
مسئلهمان این بود که درباره حکومت پهلوی حرف بزنیم. اگر بخواهم توضیح یک خطی درباره موضوع مستند بگویم این است که بحرین سند خیانت پهلوی است.
مهدی مستوفی: مسئله ما در این مستند، شاه و حکومت پهلوی است. یعنی اشتباهی که مخاطب شاید بعد از دیدن کار ما انجام دهد و دچارش شود این است که مستندساز و تیمیکه کار میکردند مسئلهشان بحرین بوده و در پژوهش خود سابقهای از بحرین بیرون آورده و رسیدند به سال ۵۰ تا اینکه بحرین از ایران جدا میشود و تصمیم گرفتند درمورد آن کار بسازند. اما روند رسیدن ما به سوژه و ایده مستند این نبود. مسئلهمان این بود که درباره حکومت پهلوی حرف بزنیم. اگر بخواهم توضیح یک خطی درباره موضوع مستند بگویم این است که بحرین سند خیانت پهلوی است. خواستیم درباره پهلوی حرف بزنیم و موضوعی را بگوییم که پهلوی دچار اشتباه شده و به نوعی خیانت انجام داده، چند نکته اینجا وجود دارد اول اینکه فسادهای سیاسی، اخلاقی، دزدی و بحثهای اقتصادی در مورد شاه را همه ما شنیدیم البته که همه اینها بوده و میتوانستیم به هر کدام از اینها برسیم ولی درباره بحرین چند نکته وجود داشت. اول اینکه بحرین موضوع مهجوری بوده که کمتر به آن پرداخته شده است. نکته دیگر این که کار دیگری در مورد بحرین ندیده بودیم و هرچه سرچ کردیم فقط کارهای ده دقیقهای ضعیف تلویزیونی که صرفا میگویند بحرین در زمان پهلوی جدا شده و پرداخت دقیقی راجع به اینکه چه کسانی نقش جدی در این واقعه داشتند را به تصویر نمیکشند. تصمیم گرفتیم مستند «آسوده بخواب کورش» مرجعی باشد تا هر زمانی که کسی راجع به موضوعی جدایی بحرین از ایران بخواهد اطلاعاتی کسب کند به آن رجوع کند.
علی فراهانی: در این چند سال در هر مستند تاریخی که میبینیم به قول شما دوستان خیلی کار کردهاند، چه انقلابی و چه کارهایی که از من و تو و bbc پخش شده است، ولی به موضوع بحرین که میرسند، از سوژه میگذرند. چیزی که در خود شخصیت و تصمیمگیری محمدرضاشاه بوده که چطور میشود شخصی که عنوان شاه مملکت را یدک میکشد برای اولین بار در سال ۱۳۳۶ میگوید بحرین استان چهاردهم ماست و همین شخص در سال ۱۳۴۹ میگوید نفت آن تمام شده و باید بدهیم برود و برای ما صرفی ندارد، همین یعنی خیانت. یعنی چیزهایی پشت پرده است که ما نمیدانیم. اگر زندگی محمدرضاشاه را مرور کنیم همین هم یک چالش بزرگ در زندگی شاه است و باید ابتدا در مستند ثابت میکردیم شاه در عمان میجنگد و قدرت دارد، در ویتنام و اروند میجنگد یعنی قدرت دارد، در نتیجه این سوال برای بیننده مدام بزرگتر میشود که چرا در بحرین نمیایستد؟ سختی کار به این صورت بود که مجبور بودیم به سوژههای دیگر هم چنگ بزنیم. ولی به نظرم سوژه جذاب اما سخت بود.
شما روایت غیر خطی را در این مستند انتخاب کردید. دلیل این انتخاب چه بود؟
علی فراهانی: دلایل مختلفی دارد، کار اول ما کاملا خطی بود و شدیدا به کار کلاسیک معتقدم. ولی چیزی که وجود داشت ماجرای بحرین به خودی خود جذابیتی ندارد و مبهم است و مجبوریم آن را باز کنیم. موقعی است که مانند بقیه دوستان از همان اول شروع میکنم ماجرای آذربایجان و واقعیتش را میگویم تا به بحرین، ویتنام و عمان برسم. واقعیتی که در پرده آخر نیز گفتم. دقیقا در پرده یک و دو میگویم شاه خدابیامرز بعد میگویم این که به او میگویی خدابیامرز اصل قضیه این است. احساس میکنم قشر خاکستری و سلطنتطلب با پرده یک و دو همذات پنداری میکند و جلو میآیند.
شما در پژوهشهایتان به این موضوع رسیدید که گروههای مذهبی واکنششان به این اتفاق چه بوده و دقیقا چه گروه و افرادی بودند؟
اسناد ساواک میگوید که در فلان مسجد آقای مرتضی مطهری با فلانی نشسته بودند و سخنرانی بوده و آقای مطهری اعتراض میکنند، چنین چیزهایی بوده و اسنادش موجود است. آقای مطهری اعتراض میکنند ولی نه اعتراض جدی، بالای منبر دو جمله میگویند ولی بقیه افراد سکوت میکنند. در پژوهشهای خود به این جواب رسیدیم که دغدغه آن زمان روحانیت جهان اسلام بوده نه مرز و بوم، میگفتند بحرین اسلامی باشد بهتر از این است که جزو ایران شاهنشاهی باشد.
مهدی مستوفی: گروههای مذهبی در اصل جریان سکوت کردند و واکنش خاصی نشان ندادند به غیر از دو سه سندی که پیدا کردیم و آن هم اسناد ساواک درمورد آن بود. یعنی روایت انقلابیها نیست، اسناد ساواک میگوید که در فلان مسجد آقای مرتضی مطهری با فلانی نشسته بودند و سخنرانی بوده و آقای مطهری اعتراض میکنند، چنین چیزهایی بوده و اسنادش موجود است. آقای مطهری اعتراض میکنند ولی نه اعتراض جدی، بالای منبر دو جمله میگویند ولی بقیه افراد سکوت میکنند. در پژوهشهای خود به این جواب رسیدیم که دغدغه آن زمان روحانیت جهان اسلام بوده نه مرز و بوم، میگفتند بحرین اسلامی باشد بهتر از این است که جزو ایران شاهنشاهی باشد. یکی این موضوع و دوم اینکه من این را در کارم نیاوردم چون چیز خطرناکی بود. مثلا سید صادق روحانی هم یک سال بعد از انقلاب اعتراض میکند و میگوید بحرین برای ما بوده و جدا شده و تا آل خلیفه از آن طرف اعتراض میکند آقایان اگر اشتباه نکنم ابراهیم یزدی سریعا معذرت خواهی میکنند و ماجرا تمام میشود.
علی فراهانی: چرا میگوییم روحانیت؟ چرا مردم کاری نکردند؟ همین مردمیکه خیلی جاها ایستادگی کردند. البته تعداد کمی بودهاند دو شاعر یا هنرمند و تعدادی نماینده مجلس بوده که اعتراض کردند. چرا اتفاقی نیافتاد؟ مستند ما کاملا این را نشان میدهد که در بایکوت کامل خبری و سکوت رسانهای، خیلی نرم این اتفاق میافتد. آنها ۹ فروردین را انتخاب میکنند که همه جا تعطیل است و حال و هوای عید است.
?
مستند را برای چه مخاطبی ساختید؟
علی فراهانی: خیلی عامیانه بگویم قشر خاکستری است، چیزی که در مورد کار ما وجود دارد، انقلابیها خیلی نقد میکنند و آنطرفیها هم همینطور. همین نکتهای که آقای مستوفی گفت که در کارمان نگفتیم، شاه حرمسرا داشت، بلکه با اشل بزرگتری به این موضوع نگاه کردیم. ولی برای دانشجوها، قشر خاکستری و افرادی که میخواهند حقیقتهای تاریخ را طور دیگری ببینند.
مهدی مستوفی: به نظرم هر مستندی و هر محصولی مخاطب هدفی دارد که اولویت اصلی برای آن ساخته شده ولی به معنی این نیست که مخاطبی دیگر جز آن نداشته باشد. مخاطب ما جماعت خاکستری هستند که پیش فرض ذهنی نسبت به جمهوری اسلامی و پهلوی ندارند و حرف حق و حقیقت را اگر بشنوند دنبال میکنند و ممکن است تصمیمشان جا به جا شود. در کنار این برای اقشار مختلف و گروههای دیگر میتواند پیامی داشته باشد. مثلا برای جماعت حزب الهی و مذهبی به نظرم کارکردش این است که زمان پهلوی، بحرین از ایران جدا شد و به خاطر همین موضوع هم نسبت به شاه گارد دارند. ولی یکبار بنشینیم دلایلی را بشنویم که من حزب اللهی وقتی میخواهم با یک سلطنتطلب بحث کنم وقتی در دانشگاه دو استدلال شنیدم بتوانم جواب دهم. خوراک فکری برای آن حزب اللهی در این مستند دیده شده و سند وجود دارد و حرف افراد شاهد موجود است. وقتی من حزب اللهی بدون اطلاعات بگویم بحرین زمان پهلوی جدا شد و بدون همه این دادهها، این نقطه ضعف است. به نظرم برای سلطنتطلب هم در حد فقط یک تشکیک ذهنی، یکبار به چیزهایی که اعتقاد دارند شکی وارد شود که شاید اینطور که فکر میکردند نباشد. کسی که نسبت به پهلوی هم علقهای دارد در این مستند برایش کارکردهایی وجود دارد.
شما به نقش انگلستان و سایرین در جدایی بحرین میپردازید ولی نقش عربستان سعودی را بیان نمیکنید. چرا؟
مهدی مستوفی: مستند در حد یک جمله که این کار را میکند. البته ببینید موقعی است که در مقابل اقدام شاه ایران، عربستان کاری میکند ولی موقعی است که مشاور بوده مثلا عربستان نیامده بگوید اگر ایران بخواهد بحرین را بگیرد کاری میکنم بلکه فقط مشاور آل خلیفه بود. همانطور که آل خلیفه موقعی که بحرین استان چهاردهم ما میشود قرارداد اقتصادی با عربستان امضا میکند و عربستان به او پناه میدهد ولی نقش آن اندازه انگلستان نیست.
?
به پایان بندی مستند برسیم. چرا مستند را با شعرخوانی نماینده انگلیس در سازمان ملل و تصاویر امروز بحرین تمام نکردید؟
علی فراهانی: این کار را نمیتوانستیم بکنیم. چون مستند من درباره بحرین نیست بلکه باید روی شاه کار کنم، مصاحبهشونده من در آخر راجع به شاه صحبت میکند. درست است حرفهای انسانی کلی میزند که شاه شهید باشید و امام شهید باشید یا قبلتر میگوید هر حکومتی که یک گام مقابل دشمن عقب نشینی کند دشمن دو گام جلوتر میآید.
به نظرتان مخاطب عام از این مستند استقبال میکند؟
مهدی مستوفی: نزدیک ۲۰ اکران خصوصی برای گروههای مختلف داشتیم. یک سری تاریخ شناس بودند و تقریبا هر تاریخ شناسی که چهره مطرحی باشد کار را نشان دادیم. مسعود رضایی، یعقوب توکلی، موسی حقانی، عباس سلیمینمین، خسرو معتضد و حسین دهباشی و گروههای مختلف از نظر فکری، مثلا مستند را به اعضای نهضت آزادی نشان دادیم و خیلیهای دیگر.
به نظرم مخاطب عام اولین چیزی که درباره کار ما میگوید این است که کار بیطرف است. این بازخورد را دیدهایم که درباره کار ما میگویند کار بیطرف است و تلاش کردیم واقعیت را بگوییم. سلطنتطلب هم آخرش عصبانی میشود ولی در آخر که فکر میکند شاید تشکیک در عقایدش ایجاد شود.