سلام امروز یک روز کاملا متفاوتی برام بود. امروز رفته بودم پیش یه مستند ساز تا زیرنویس فارسی فیلمی که ساخته بود رو تنظیم کنم. در کل آدم جالب و بسیار منصفی بود. کاش از این افراد توی جامعه بیشتر داشتیم. یکی دیگه از دلایل متفاوت بودن امروز بارون پاییزی بود که از صبح ما رو سورپرایز کرد و تا همین الان که دارم تایپ می کنم (یعنی ساعت 11 شب) بند نیومده. حس خوبیه وقتی صدای برخورد بارون که به پشت بوم می خوره رو می شنوی. هوا به شدت دو نفره بود. دلم می خواست ساعت ها زیر نم نم بارون راه برم. ولی عجیبی قضیه اینه که من دوست داشتم تنهایی زیر این بارون راه برم نه با کسی. فکر می کنم من جزء اون دسته آدمایی هستم که با تنهایی خودشون بیشتر بهشون خوش می گذره. تا حالا شده حالتون فقط با خودتون خوب باشه؟ بدون اینکه دوستی یا هر فرد دیگه ای نیاز باشه که کنارتون باشه؟