تفاوت حرف خوب زدن با خوب حرف زدن در این است که، شخصی ساعت ها حرف بزند و خوب هم حرف بزند، مثلا هیچ تپقی در صحبت هایش نباشد، اما از بین حرف هایی که بیان کرده است نمی توانیم هیچ چیز به دردبخوری در بیاوریم.
اما در مقابل ممکن است شخصی فقط چند کلمه بیان کند، اما آنقدر آن کلمات پر مفهوم و پرمحتوا بوده است که بر روی همه تاثیر گذاشته.
تفاوت حرف خوب زدن با خوب حرف زدن در همین است که حرف های ما پُرمفهوم و با محتوا باشد.
اما اگر بتوانیم هم حرف خوب بزنیم و هم خوب حرف بزنیم آن موقع است که می توانیم تاثیرات مثبت بیشتر را در اطرافیانمان ایجاد کنیم.
همانطور که بیان کردم، حرف خوب زدن نیاز دارد که ما محتوای خوبی در حرف های خودمان بیان کنیم.
بیان کردن حرف خوب هم نیاز به اطلاعات دارد.
و این اطلاعات نیز از تجربه، مطالعه کتاب، نشست و برخاست با افراد عالم و دانا و مواردی از این سبک به دست می آید.
حرف هایی که خوب نباشد، حرفی پوچ بیش نیست.
حرف پوچ هم باد هواست.
در یکی از تعاریف فن بیان، گفته ام که فن بیان زیاد حرف زدن نیست، بلکه گزیده حرف زدن است.
افراد پُرحرف زیادی را می بینم که صرفا می توانند خوب حرف بزنند. اما اگر یک ساعت صحبت کنند از بین حرف هایشان نمی توانیم چند جمله به دردبخور برای خودمان به دست بیاوریم.
پس در چگونگی حرف خوب زدن می توانیم بگوییم که کیفیت محتوایی که بیان می شود، بسیار اهمیت دارد.
خب حالا چطور می توانیم خوب حرف زدن را بیاموزیم؟
برای اینکه بتوانیم خوب حرف بزنیم می بایست چند نکته را هنگام حرف زدن رعایت کنیم.
آموزش و یادگیری هرچیز قوانین مختص به خود را دارد. شما رانندگی را تصور کنید که چه مراحلی دارد تا در نهایت به آن نتیجه مطلوب برسید. صحبت کردن و فن بیان قوی داشتن هم راهکار ها و تمریناتی دارد که اگر آن ها را رعایت بکنید. قطعا به نتیجه دلخواهتان می رسید.
• در تمام جمله ها باید لحن صحیح و مناسبی داشته باشید.
• اگر مابین جمله ها جایی نیاز به مکث داشت حتما رعایت کنید.
• گذاشتن آکسان (تاکیدات کلامی ) برجمله یا کلمه
• بازی با صدا در صورت لزوم صدای خود را بالا ببرید ، و درصورت بیان یک چیز خیلی مهم صدای خود را پایین بیاورید.
• ایجاد آوای مناسب برای ادای کلمات
• روان صحبت کردن و بدون تپق
• از یاد نبردن حرف
• استفاده از کلمه های مناسب و به جا
• داشتن زبان بدن
لازم است که در یک عبارت ، ما حواسمان هم به زبان بدنمان باشد، هم لحن و تاکید و مکث مناسب، بالا و پایین رفتن مناسب صدا و … .
ما زمانی می توانیم تمام این موارد را با هم به صورت یکجا و در یک لحظه انجام دهیم که از قبل تک تک آنها را تمرین کرده باشیم.
بارها این موارد را در جمله ها استفاده کرده باشیم.
تا دیگر نیاز نباشد که بخواهیم به تک تک آن ها فکر کنیم.
اگر رانندگی بلد باشید . قطعا به خاطر می آورید که اوایل یادگیری و آموزش چقدر همه چیز سخت و اذیت کننده بود. و بعد از اینکه دقایقی پشت فرمون بودید خسته می شدید و کلافه و علتش هم این بود که باید همزمان حواستان به روبه رو ، به دنده ، به ترمز ، به آینه ها و...... مابقی امور می بود . اما بعد ها با یادگیری کامل دیگر مثل قبل ترس و استرس و..... را نداشتید.
خوب صحبت کردن هم دقیقا به همین شکل است. شاید در ابتدا دغدغه لحن، مکث ، زبان بدن و...... را داشته باشید و نتوانید همه را باهم رعایت کنید. اما بعد از مدتی تمرین و تکرار قطعا به نتیجه خواهید رسید.
آدم های زیادی هستند که حرف های زیادی برای گفتن دارند اما نمی توانند ارائه دهند. مثل زمانی که تمام درس را خوانده ای و بلدی اما زمانی که معلم از تو درس می پرسد گویا هیچ جوابی برای گفتن نداری.
یکی از زیباترین جملات استیو جابز را باهم بررسی می کنیم :
نحوه ارائه هر چیز، اهیمت آن را مشخص می کند.
یکی ازمواردی که ما نمی توانیم حرف هایی که درمغزمان داریم را به خوبی بیان کنیم، این است که ذهنیت و مغز ما ما برای حرف زدن تربیت نشده است.
اگر قصد دارید روی مواردی که باهم بررسی کردیم کار کنید . دوره های موسسه آموزشی ایران را از دست ندهید.
نتیجه گیری
فرق حرف خوب زدن با خوب حرف زدن را با هم در این مقاله مورد بررسی قرار دادیم.به صورت کلی اینکه اگر صحبت های ما محتوای خوبی داشته باشد می توانیم بگوییم که حرف خوب زده ایم و اگر حرف هایمان را زیبا و دقیق تعریف کنیم یعنی خوب حرف زده ایم.
پیشنهاد من این است هم در تلاش باشیم حرف خوب بزنیم و هم سعی کنیم خوب حرف بزنیم.
هر زمانی که این دو کنارهم باشند و ما رعایت کنیم ، می توانیم اثرگذاری بیشتری را بر اطرافیانمان در هنگام صحبت کردن داشته باشیم.