asbaghi.pars
asbaghi.pars
خواندن ۷ دقیقه·۴ سال پیش

خاطرات یک زبان آموز فرانسه

تا ده یا پانزده سال پیش هرجا میشستیم صحبت از زبان انگلیسی بود. حتی توی مهمونی های خونه ی خاله و مادربزرگ هم بزرگای فامیل نصیحتمون می کردن که زبان انگلیسی فلان و بهمان، اگه یاد بگیری که بتونی صحبت کنی خیلی خوبه یا به اصرار و التماس ازمون می خواستن که کلاسای زبان رو حتما بریم و حتی یه جلسه رو هم جا نندازیم. من هم مثل خیلی از هم سن و سال های خودم همون موقع هم که کلاس های آموزش زبان رو می رفتم تقریبا با زور و اکراه این کارو می کردم، چون هیچ جذابیتی توی کلاس های زبان نبود.

خلاصه با هزار زور و فشار و اصرارهای مامان و بابا کلاس های زبان رو رفتم و به گرفتن یکی دوتا از مدرکای زبان بسنده کردم و تقریبا به زبان انگلیسی مسلط شدم. تقریبا روزای آخر کلاس ها بود که خدارو هزار مرتبه شکر می کردم که چقدر عالی دیگه از شر این کلاسای زبان خلاص شدم. چند سالی گذشت و دانشگاه رو تموم کردم و دیگه خواستم وارد بازار کار بشم، به خودم هم می بالیدم که الان دیگه انگلیسی رو هم خوب بلدم پس بی برو برگرد اون شغلی رو که می خوامو می تونم پیدا کنم. سایت ها و کانالای کاریابی رو بالا و پایین می کردم و برای شرکت های مختلف رزومه می فرستادم؛ با افتخار هم توی رزومه می نوشتم مسلط به زبان انگلیسی!

یه روز که مثل همیشه توی خونه پشت لپ تاپ نشسته بودم و داشتم توی یکی از سایتای استخدام می چرخیدم، تلفنم زنگ خورد. شماره ناشناس بود و به همین خاطر خیلی مودبانه گوشی رو برداشتم، چون امیدوار بودم یکی از همین شرکتایی باشه که براشون رزومه فرستادم؛ درست هم حدس زده بودم. یه خانمی پشت خط بود، بهم آدرس داد و گفت فردا ساعت 12 اینجا باشید. از خوشحالی تو پوست خودم نمی گنجیدم. خیالمم راحت بود که چون زبان انگلیسی رو خوب بلدم، حتما استخدامم.

روز مصاحبه رسید و تقریبا نیم ساعت زودتر هم توی شرکت بودم، فرم استخدام رو پر کردم و منتظر نشستم تا صدام کنن. وقتی صدام کردن رفتم توی اتاق و حدود نیم ساعت بعد اومدم بیرون، منشی بهم گفت منتظر بمونید. خیلی خوشحال شدم با خودم گفتم همون انگلیسی کار خودشو کرد. توی حال خودم بودم که یه نفر دیگه از اتاق بغل اومد بیرون، با چیزایی دیدم و شنیدم فهمیدم اونم مثل من برای استخدام اومده و مصاحبه اش تموم شده. یه چند دقیقه که گذشت منشی اومد سمتم و با کلی معذرت خواهی ازم خواست برم، بهم گفت: «خیلی ممنون از وقتی که گذاشتید، تشریف ببرید ما باهاتون تماس می گیریم، انشالله.» بعدش سمت همون رقیبمم رفت و به اونم یه چیزی گفت که خوشحال شد و باز نشست و منتظر موند.

خیلی تعجب کردم، وقتی هم که اونجوری بهم گفت، خصوصا اون انشالله آخرش، فهمیدم که این دفعه هم نتونستم برنده مصاحبه بشم. خواستم برم بیرون که نتونستم جلوی خودمو بگیرم، رفتم سمت منشی و با کلی خواهش و تمنا ازش پرسیدم: «متوجه شدم که به من و مهارتم نیاز ندارید اما خیلی ذهنم درگیر شده که دقیقا چی کم بوده که ترجیح دادید فعلا من برم؟!؟» اون هم خیلی محترمانه بهم توضیح داد که اون آقا به زبان فرانسه هم مسلط هستن، شرکت ما هم که یه شرکت بین المللیه، همه باید زبان انگلیسی بلد باشن اما وقتی یه نفر زبان فرانسه رو هم آموزش دیده و مسلطه و بقیه شرایط رو هم داره، شانس بیشتری برای استخدام توی شرکت ما داره.»

خیلی ناامید شدم، یه زمانی احساس می کردم الان که زبان انگلیسی رو بلدم دیگه خدام؛ اما اشتباه می کردم. فهمیدم این روزا باید یه زبان سوم دیگه ای هم بلد بود تا بشه خیلی مطمئن و امیدوار توی بعضی از مصاحبه های استخدامی شرکت کرد، مخصوصا شرکتای بین المللی. چند روزی توی خونه سرچ کردم و از دوست و آشنا پرس و جو کردم، فهمیدم که یادگیری زبان فرانسه خیلی خوبه، کلی مزیت داره، مخصوصا توی ایران که کم تر کسی؛ حداقل نسبت به زبان انگلیسی، اون رو بلده و این همون ویژگی که خیلی از شرکتا که با شرکتای کشورهای دیگه مثل کاناد کار می کنن، وقتی بفهمن اون رو داری، سر از پا نمیشناسن و بی برو برگرد استخدامت می کنن، اون هم با حقوق بالا!!!

وقتی این موضوع رو فهمیدم و اونجوری بهم ثابت شد، با خودم گفتم: «چه نشستی که دیگه گذشت دوران انگلیسی، الان وقته فرانسه است.» بلند شدم، تلفن رو برداشتم و به همون آموزشگاه زبان معروفی که چند سال پی برای انگلیسی رفتم، زنگ زدم. ازشون درباره کلاس های زبان فرانسه پرسیدم که مخم سوت کشید!!! چه قیمت بالایی!!! تلفن رو قطع کردم و گفتم: «کلاس انگلیسی رو به زور رفتم، حالا این همه پول بدم برای فرانسه و دوباره برم تو کلاسای کسل کننده حضوری بشینم؟!؟ باید یه فکر دیگه بکنم.»

یه روز که داشتم توی اینستاگرام می چرخیدم، یهو چشمم افتاد به یه پیجی که توش از یه سایت آموزش آنلاین زبان صحبت می کردن؛ سایتی که به کمک اون میشه توی خونه نشست و خیلی راحت به یادگیری زبان فرانسه مشغول شد! اولش تعجب کردم، وارد سایتشون شدم و کلی بررسی کردم. متوجه شدم که واقعا میشه بدون این که کلاسی رفت و بدون این که از روش های سنتی و قدیمی واسه یادگیری زبان استفاده کرد و به یه زبان تقریبا سخت اما پرکاربردی مثل فرانسه مسلط شد. وقتی با وب سایت من و زبان آشنا شدم، انگار دنیارو بهم داده بودن، یاد اون وقتایی افتادم که با زور مامان و بابا و عمه و خاله کلی وقتمو می ذاشتم و سر کلاسای زبان میشستم.

یکی از بزرگ ترین مزیت های من و زبان اینه که هر زمان یا هر جایی که باشین میتونین وارد سایت بشین و آموزش زبان رو شروع کنید. حتی جالبیش اینجاست که میتونین هرچقدر که می خواین یه مرحله رو تکرار کنید، چیزی که شاید توی کلاس های حضوری نمیشه انجام داد. از همون روز آموزش آنلاین فرانسه رو شروع کردم، مدام با خودم فکر می کنم که دیگه تقریبا به چیزی که می خوام میرسم، میتونم خیلی روون فرانسوی صحبت کنم. خیالمم دیگه از بابت پیدا کردن کار راحته، حداقل با خودم میگم اگه توی یه شرکت هم نخوام استخدام بشم میتونم کار ترجمه فرانسه رو توی خونه انجام بدم. شما هم وقت خودتونو تلف نکنید، زبان انگلیسی این روزا دیگه کافی نیست، سایت من و زبان رو باز کنین و همین حالا ثبت کنین.

زبان فرانسهیادگیری زبان فرانسهآموزش زبان فرانسهیادگیری آنلاین فرانسه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید