هیأت اصحاب الحسین(ع)
هیأت اصحاب الحسین(ع)
خواندن ۲۱ دقیقه·۱۴ روز پیش

وفاق ایمانی (جلسه سوم)



جلسه سوم _ وفاق ایمانی

تاریخ ١۵ آبان ١۴٠٣

سخنران: حجت‌الاسلام امیرحسین صفاریان


وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ ۚ أُولَٰئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّه.

این آیه، آیه‌ی شریفه‌ای است که حضرت آقا در نماز جمعه نصر به آن اشاره کردند. و آیه‌ای است که چند جلسه‌ای ما در مورد موضوع آن باهم گفت و گو کردیم‌. ولایت بین مومنین به معنای محبت صرف نیست، ولایت بین مومنین به معنای یک چیز تکلیف آور است. به محض اینکه ولایت بین مومنین شکل می‌گیرد، این مومنین که باهم اتصال شدید پیدا کردند، هم‌بسته شدند، هم هدف شدند و خواستند کُلُنی ایمانی رو شکل بدهند، به محض این اتفاق تکلیف به دوششون بار میشه، تکلیف چیه؟ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ، وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ، وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ، وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ، وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ ۚ

چهار تای اولیش رو کاری نداریم، فعلا فرصت نداریم درموردش صحبت بکنیم، اما پنجمی: وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ

عرض کردیم اصلا وقتی که این رابطه ولایی شکل می‌گیرد می‌شود خدا و رسول خدا را اطاعت کرد، اگر این کُلُنی ایمانی، این تشکل ایمانی شکل نگیرد، شما هیچ راهی برای اطاعت خدا و رسول ندارید. مثال هایش را هم زدیم در تاریخ اسلام، به امیرالمؤمنین علیه‌السلام که معصوم است و همه ماها او را قبول داریم، به کسی که می‌تواند هدایت جامعه را به بهترین شکل جلو ببرد، او هم اگر کُلُنی‌های ایمانی زیل‌ش شکل نگیرد نمی‌تواند کاری انجام بدهد، اگر حلقه میانی نداشته باشد، اگر مردم توجیه نداشته باشند، او مجبور به یک سری از کارها خواهد شد و مجبور بودن معصوم، نمی‌سازد با دستور قرآن که بروید اطاعت کنید از معصوم.

اطاعت معصوم یعنی اینکه عزیز دل من شمایی که تشکل دانشجویی هستی، یک جوری برای ولی الهی تصمیم سازی کن که او بتواند انتخاب کند. بین پنج تصمیم و هر کدام را که صلاح بداند بتواند انتخاب کند. ولی که تنها یک گزینه جلوی روی اوست این دستور الهی درموردش بی معناست‌. اینجا شما دیگر اطاعت نمی‌کنید معصوم را، مجبور می‌کنید معصوم را به تصمیم. لذا این همه روایتی که وارد شده برای اینکه آقایون بنشینید دور هم باهم ارتباط داشته باشید؛ یه سری دستوراتی داریم در اسلام ۳۰ حق، ۷۰ حق، ۸۰ حق مومن به گردن مومن دارد. برای چه این حقوق شمرده شده در اسلام؟ برای چه این‌قدر سفارش کردند آقا باهم جنگ و خونریزی نکنید، برای اینکه شما بتوانید این تشکل ایمانی را شکل بدهید که ولی الهی بتواند تصمیم بگیرد. این روایت شریفی که در این پارچه بالای سر من نوشته شده، حضرت فرمود: رحم الله من احیا امرنا: خدا رحمت کند اگر کسی امر ما اهل بیت را احیا بکند، این روایت به گونه‌های مختلفی نقل شده در مجامع روایی ما. من یکی‌شو فقط برای شما می‌خوانم. از امام صادق علیه‌السلام به خیثمه: یا خیثمه أبلِغْ مُوالِينا السَّلامَ عَنّا: برو به رفقای ما سلام برسان. برو به شیعیان ما سلام برسان. و أوصِهِم بتَقوَى اللّه، برو آن‌ها را به تقوای الهی توصیه کن. و در ادامه میگه بهشون دستور بده که غنی آن‌ها به عیادت فقیر آن‌ها برود و قوی آن‌ها به عیادت ضعیف آن‌ها برود و تشییع جنازه هم بروید. همدیگه رو در خانه هم ملاقات کنید. این‌ها خیلی مهمه. این روابط بین ایمانی است که سبب می‌شود ولایت ما اهل بیت احیا بشود. احیا شدن روابط بین مومنین می‌انجامد به احیای رابطه با معصوم. مفهوم این کلام چیست؟ قطع ارتباط مومنین و مسلمین باهم می‌انجامد به قطع ارتباط ولایی با معصوم. این دستور قرآن کریم است. ماها خیلی دست کم می‌گیریم این دورهمی ها رو. تشکل دانشجویی هستید یا نیستید؟ هیئت هفتگی خیلی چیز عجیب و غریبیه ها، خیلی کار از این هیئت میاد ها، اگر خیلی راحت از کنارش عبور کردیم، خیلی راحت گذشتیم و یه کاری کردیم که این تشکل مومنانه‌ای که باید به بهترین شکل، شکل بگیرد، شکل نگیرد در ولایت خودمان شک کنیم. در رابطه ولایی خودمان شک کنیم. عرض کردیم انسان با چه کسانی رابطه ولایی دارد؟ با هر آن کسی که امر ولی الهی را جلو ببرد، اصلا بحث جغرافیایی مطرح نیست. هر چند آن شخص آن طرف دنیا باشد. و اگر کسی کنار دست من نشسته باشد، ادعای شیعه‌گی او گوش جهان را کر کرده باشد اما در راه ولی الهی شمشیر نزند و جلوی راهبرد ولی الهی بایستد این انسان در دایره ولایی نیست. صحبت کردیم این‌هارو. گفتیم وفاق ایمانی یعنی چه؛ وفاق ایمانی که خدای متعال از ما می‌خواهد. گفتیم حواسمون باشه کلاه سرمان نرود با یه کلیدواژه هر آن‌چه که دارایی داشتیم در این چندین سال همش به یک‌باره از بین برود. این کلام حضرت آقا رو دقت بکنید. من ان شاءالله چون امشب آخرین شبی است که محضر شما هستم می‌خواهم بحثم را جمع بکنم خیلی می‌خواهم مصداقی صحبت بکنم. ما این حرف‌های مبنایی رو جلسات گذشته عرض کردیم و تمام. الان میخواهم بگم آقا بنده‌ای که در تشکل دانشجویی هستم وظیفه‌م چیه؟ رو زمین بگو چیکار کنم؟ میخواهم مصداقی بحث بکنم. ببینید حضرت آقا در دیدار اخیری که داشتند درباره این دایره ولایی چه چیزی فرمودند. این خیلی مهمه اگه بهش دقت نکنیم فکر می‌کنیم یک حرف عادی یا نهایتا یک حرف سیاسیه. فرمودند من یک توصیه دیگر در مورد فعالیت‌های بین‌المللی دارم. من البته قبلا این رو توصیه کردم. یکی دوبار تاحالا توصیه کردم که دانشجوهای ما، تشکل‌های ما فعالیتهای بین‌المللی داشته باشند.

آقا یعنی چه فعالیت بین‌المللی ؟ یعنی عزیر من ببین برادر من آن کسی که در آن طرف دنیا دارد علیه آمریکا و اسرائیل کار می‌کند، علیه استکبار کار می‌کند داخل در دایره ولایت است. او را خارج نپندار. هر آن وظیفه‌ای که تو در مقابل برادر مومنت داری در مقابل او هم داری. رابطه بین‌المللی ایجاد بکنید فقط یک حرف سیاسی نیست.

ایجاد یک کُلُنی ایمانی‌ست . برای چه؟ برای اینکه دست ولی الهی باز باشد که بتواند تصمیم بگیرد. الان در دنیا گروه‌های جوان دانشجو و غیر دانشجوی زیادی هستند که علیه سیاست‌های استکباری، علیه آمریکا، علیه سیاست‌های اروپایی و غربی به شدت مشغول فعالیت‌اند. یعنی چی؟ ما ولایت رو چپکی فهمیدیم آقا، اینها اهل ولایت‌اند. وظیفه دارید شما نسبت به آن‌ها. باید بروید با آن‌ها رابطه ولایی ایجاد بکنید، از حالشون خبردار بشید. همه اون وظایفی که مومن نسبت به مومن دارد را شما باید نسبت به آن‌ها داشته باشید. خب منِ تشکل دانشجویی این کار را انجام نمی‌دهم. اتفاقی که می‌افتد چیست؟ من‌ِ تشکل دانشجویی دارم ولی الهی را مجبور به یک انتخاب می‌کنم. حواست باشد عزیز من. حضرت آقا میگه بارها گفته‌ام شما این راهبرد را نبردی جلوها. این راهبرد هنوز همون جاییه که هست. تا وقتی نبری جلو راهبرد همین است. توجه می‌فرمایید؟ حالا ما چطور باید بفهمیم که چه چیزی درست است که بر اساس آن مطالبه‌گری کنیم که ولی الهی دستش برای انتخاب باز باشد؟ خیلی‌ها الان اشکال می‌گیرند می‌گویند آقا این حرف‌هایی که شما می‌زنید خیلی حرف‌های تندروانه است. شما تندرو هستید. شما جنگ طلب هستید. معیار چیست؟ سنجه چیست؟ چگونه ما می‌توانیم به یک تصمیمی در لایه ولایت عرضی برسیم و آن را مطالبه کنیم تا ولی الهی بتواند هر آنچه که بخواهد انتخاب کند؟ سنجه‌اش چیست؟ چه‌کار کنیم که بعضی‌ها تندرو اند بعضی‌ها کندرو؟ آن راه میانه چه راهی‌ست؟ عزیزان، رفقا راه میانه، آن چیزی که خود قرآن، آن چیزی که روایات معصومین و آن چیزی که کلام ولی الهی‌ست، یک کلمه است: قرآن. من و شما نشستیم یه عده بهمون میگن آقا نگید دوباره وعده صادق ۳. شما بگید وعده صادق ۳ آن‌ها می‌زنند مارو شتل و پتل می‌کنند. این دفعه دیگه نمی‌توانیم قسر در بریما. آقا جنگ جهانی سوم می‌شود. این یک حرف است. یک حرف دیگر این است که ببین آقا مملکت صاحب دارد. آقا گفته خود مسئولین حواسشون هست شما چرا به خودت زحمت میدی؟ شما برو استراحتت را بکن در خانه، شما درست را بخوان. شما الان وظیفت این است که درست را بخوانی. این هم یک تحلیل دیگه‌ست. راه میانه چیست؟ راه درست چیست؟ برویم ببینیم قرآن چه می‌فرماید: یک بار تکلیف خودمان را نسبت به این کتاب الهی روشن کنیم. یک‌بار برای همیشه. یا قرآن کریم کتاب هدایت است. که خب آقا برو هدایت بگیر ازش. این چه نوع برخورد با یک کتاب هدایت است؟ آن‌هایی که مذهبی هستیم و حزب‌اللهی هستیم و می‌خواهیم ثواب ببریم فقط برای ثواب خواندن. فقط برای ثواب بردن. یا قرآن کتاب هدایت است یا قرآن کتاب هدایت نیست. آقا تعارف باهم نداریم. این را در ذهنتان به نتیجه برسانید. نمی‌شود بگویی قرآن کتاب هدایت است و لای کتاب را باز نکنی ازش هدایت نگیری‌ها. حواست به لوازم حرفی که میزنی باشد. قرآن کتاب هدایت است؟ قرآن جاودانه است؟ اگر جواب شما مثبت است بسم الله.

إِنَّ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ يَهۡدِي لِلَّتِي هِيَ أَقۡوَمُ. این قرآن هدایت می‌کند آدم را. هدایتش هم مثل هدایت بقیه چیزها نیست. هدایتش به سمت اقوم است. به سمت اون درسته است. نه هر هدایتی که شما بتوانید پیدا بکنید عزیزان من. خدای متعال در قرآن کریم به پیغمبر اکرم می‌فرماید من چیزی در قرآن به تو گفته‌ام که اگر خودت بودی و خودت عمرا این حرف‌ها ر نمی‌فهمیدی. تقلب رسونده خدای متعال از عالم غیب به ما. حرف‌های قرآن را در قوطی هیچ عطارخانه‌ای پیدا نمی‌کنید شما. به نظر می‌رسد تشکل دانشجویی که می‌خواهد جمع مومنانه شکل بدهد و رابطه ولایی خودش را مستحکم بکند، اگر با قرآن کریم رابطه نداشته باشد یا رابطه‌اش با قرآن کریم ضعیف باشد این تشکل دانشجویی رابطه ولایی‌اش را متصل نکرده است. رابطه ولایی‌اش با خدای متعال، با معصومین علیهم‌السلام قطع است. ما از کجا بفهمیم الان باید مطالبه چه چیزی را بکنیم از مسئولان‌؟ ما الان باید مطالبه موشک کنیم؟ یا مطالبه مذاکره کنیم؟ یا مطالبه صلح کنیم؟ مطالبه چه چیزی کنیم؟ از کجا بفهمیم وعده صادق ۳ باید اتفاق بیفتد یا نه؟ جواب ما خیلی ساده انگارانه است. می‌گوییم عده‌ای کارشناس هستند، عده‌ای هم مسئول هستند و کار خودشان را انجام می‌دهند. خدانگهدار ما برویم استراحت کنیم. و شرایط به گونه‌ای می‌شود که ولی الهی نمی‌تواند تصمیم درست قرآنی را بگیرد. هی فریاد انتقام می‌دهد و هیچ اتفاقی نمی‌افتد تا وقتی مردم بریزند در خیابان‌ها بگویند آقا انتقام انتقام. اون وقت می‌فرماید: فریاد انتقام مردم سوخت موشک‌ها شد.

آن‌وقت میتواند تصمیم بگیرد. اگر کسی با قرآن کریم ارتباط نداشته باشد نمی‌تواند تصمیم درست بگیرد. آقا این هم درمورد زندگی شخصی ما صادق است و هم در مورد زندگی اجتماعی ما صادق است، هم در مورد کار ما صادق است، هم در مورد تشکل دانشجویی ما صادق است. هم در مورد تدریس ما صادق است. هر چه که می‌خواهید شما در این جای خالی کلمه مناسب را بگذارید. إِنَّ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ يَهۡدِي لِلَّتِي هِيَ أَقۡوَمُ.

فرض بفرمایید ما قرآن را نمی‌شناختیم. صفات و ویژگی های قرآن را به ما می‌گفتند. می‌گفتند ببین آقا یک کتابی هست، این کتاب من عندالله است. از طرف خود خداست. کلامش کلام خداست. یک دانه واوش تحریف نشده است. در این کتاب هر آن‌چه بشر الی یوم‌القیامة احتیاج دارد وجود دارد. هدایتی نیست که شما احتیاج داشته باشید و در این کتاب نباشد. یک دانه نسخه ازش هست بالای قله قاف. چکار می‌کردیم ما به این کتاب برسیم؟ این‌قدر قرآن پیش ما جایگاه ندارد. نگاه بکنید این کتاب با این ویژگی‌ها را ما باهاش چیکار می‌کنیم. یا سر مجلس ختم می‌خوانیم که خدا بیامرزتش. یا سر سفره عقد می‌گذاریم که برکت بگیریم. یا بالا سر مسافر می‌گیریم که سالم برگردد. یا در جیبمان و در ماشینمان می‌گذاریم که محافظت پیدا بکنیم از آفات و ولیات. ها؟ این‌طور با قرآن داریم تا می‌کنیم دیگر. حالا این‌هم خوبه ها. نمی‌خوایم بگیم این رفتارها بد است. اما خیلی حداقلی‌ست. مَثَل ما مثل کسی‌ست که دارد از گرسنگی می‌میرد. یک گنج گران‌بها در دست اوست و این را نمی‌رود ازش استفاده بکند از گرسنگی رهایی پیدا بکند. این گنج را همین‌جوری پیش خودش نگه داشته است. باهاش فقط گردو می‌شکند. با گنج می‌شود گردو شکست ولی گنج کارش گردو شکستن نیست. یک الماس گران‌بهایی خدا به ما داده. تبیان لکل شیء. هر چه بخواهی را گفته. نور است.

خب ما این‌ها را فقط می‌آییم یک معنای حداقلی می‌کنیم می‌گوییم نور است، یعنی جلوی زلالت شما را می‌گیرد. میگم ببخشید زلالیت یعنی چه؟ میگه یعنی خدا رو به تو می‌شناساند، پیامبر را به تو می‌شناساند، اجمالا میفهمی یک معادی هم هست. خب همین؟ این قرآن کریم شامل ظلمت اقتصادی نمی‌شود؟ نور اقتصادی به ما نمی‌دهد؟ نور فرهنگی به ما نمی‌دهد؟ نور سیاست خارجی به ما نمی‌دهد؟ نور رسانه به ما نمی‌دهد؟ مگر نگفتی هر آن چیزی که بشر احتیاج دارد الی یوم القیامة؟

آقا این را در ذهنمان حل کنیم. تصمیم بگیریم. یا قرآن این است یا قرآن این نیست. شما چگونه می‌خواهی برای ولی الهی تصمیم‌سازی کنی؟ هنوز بلد نیستی از روی قرآن بخوانی. بعد یه عده که قرآن می‌خوانند فریاد انتقام سر می‌دهند، آنهایی که قرآن نمی‌خوانند می‌گویند شما تندرویید‌. آقا خب بیاید باهم قرآن بخوانیم. عزیز من مگر نمیخواهی تصمیم سازی کنی برای ولی الهی. بیا ببینیم باهم قرآن بخوانیم. تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً.

این آیات خدایی ناکرده نعوذبالله دروغ است؟ یا واقعیت است؟

اگر قرآن نخوانی نمی‌توانی مطالبه صحیح بکنی، فکر کن تشکل‌ت از نظر ایمانی مستحکم‌ترین تشکل در کل کشور باشد. فکر کن رابطه ولایی شما باهم بهترین رابطه ولایی باشد. این رابطه ولایی باید ازش استفاده کنید. عرض کردم ابتدا. الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ. این می‌طلبد یک تکلیفی را. می‌طلبد یک کاری را. صرفا رابطه ولایی که فایده ندارد. ولایت محبت صرف نیست. این درمورد بحث سیاسی‌اش.

بحث اقتصادی‌اش هم همین است عزیز من. ما فقط باهم داریم بحث سیاسی می‌کنیم. ول کنیم بحث سیاسی روا. اون میگه باید بنزین آزادسازی بشود این میگه نباید بشود. آقا قیمت‌ها را آزادسازی بکنیم، قیمت‌ها را آزادسازی نکنیم. این همه جلد کتاب خواندی یک بار هم بیا یک جلد کتاب بخوان ببین اصلا قرآن در مورد این حرف‌ها حرفی دارد یا ندارد؟بیا باهم قرآن بخوانیم. شما مگر کار تخصصی نمی‌کنید در دانشگاه؟ عزیزِ کارشناس من تو چه کارشناس مسلمانی هستی که مسلمانی‌ات فقط در سجاده خودش را نشان می‌دهد؟ در دانشگاه تهران داری چی می‌خوانی؟ رفتی یک بار سوالاتی از قرآن بپرسی ببینی جواب می‌دهد یا نه؟ من نمیگم جواب می‌دهد ها. نمی‌خواهم ادعا کنم که شما گارد بگیرید. میگم یک بار این کار را بکن. شما که در طول تحصیلت چندین جلد کتاب می‌خوانی و امتحان می‌دهی. یک‌بار برای همیشه تکلیفت را با این کتاب هم مشخص کن.

ببین اصلا جواب می‌دهد یا نمی‌دهد

ببین کار می‌کند یا نمی‌کند. آن‌وقت رَحِمَ اَللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا صدق می‌کند. شما باید امر اهل بیت را بشناسی تا بتوانی آن را احیا کنی. شما باید امر خدای متعال را بدانی که بتوانی آن را احیا کنی. شما باید دستور قرآن را بدانی که بتوانی آن را مطالبه کنی. وگرنه خیلی راحت است می‌گوییم آقا بالاخره مملکت صاحب داره، التماس دعا. آقا تشکل دانشجویی کو؟ تشکل دانشجویی در حال برگزاری اردوی عتبات عالیات است. اع دستش درد نکند. که چی بشود؟ که برود امام حسین را زیارت کند؟ خب که چی بشود؟ ثواب ببرد. همین؟! عرضم نقض آن کار نیست‌ها دقت کنید. نمی‌گویم تشکل دانشجویی نباید اردوی عتبات برگزار کند. حرفمان این است که این خیلی حداقلی‌ست. ما گم کردیم راه را. نگاه بکنید کلام حضرت آقا را. هر جایی با دانشجویان دارد صحبت میکند دستور به فکر اندیشه می‌دهد. همین دوتا دیدار اخیری که آقا با دانشجویان و دانش آموزان داشته را نگاه کنید. بقیه‌ش طلبتان. معنا دارد که ما قرآن نخوانیم؟ معنا دارد کسی که ادعای حلقه میانی می‌کند می‌خواهد برای ولی تصمیم سازی بکند اصلا ادبیات اولیه اسلام را بلد نباشد؟ ببخشید شما با آن کارشناس غربی چه تفاوتی کردی؟ بومی‌سازی هم که نمی‌کنیم ما. همان حرف‌ها را می‌آییم تکرار می‌کنیم. لااقل بومی‌سازی کنید. ببینید حضرت آقا چجوری می‌فرماید: جوانی‌تان را قدر بدانید. میدان وسیعی در مقابل شماست. ان شاءالله ۶۰ سال دیگر ۷۰ سال دیگر شما در این دنیا حضور خواهید داشت. و کار خواهید داشت. از این فرصت استفاده کنید. برای این فرصت طولانی برنامه ریزی کنید. برای این‌که برنامه ریزی‌تان درست از آب دربیاید فکر کنید. برای این‌که درست بتوانید فکر کنید با قرآن آشنا شوید. قرآن بخوانید. تامل کنید. از کسانی که بیش از شما و پیش از شما تامل کرده‌اند یاد بگیرید. با چه ادبیاتی آقا باید بگویند؟ ببخشید خیلی عذر میخواهم سال آینده چشم انداز ۲۰ ساله کشور به انتها می‌رسد. چند نفرمان خواندیم اصلا این چشم انداز را؟

چند نفرمان فکر داریم برای ۲۰ سال آینده‌اش؟ کی باید بیاد این کارها را بکند؟ از آسمان باید در باز شود ۴ نفر بیایند پایین بگویند آقا من برای شما برنامه ۲۰ ساله می‌نویسیم؟ چه جوری باید مطالبه کند ولی الهی؟ تشکلی که خودش را در راستای امر ولی الهی قرار ندهد دو هزار نمی‌ارزد.

حالا هی اردوی عتبات برود. هی بیاید در روضه امام حسین بنشیند. نه اینکه این‌ها بد باشدها، خیلی این‌ها حداقلی‌ست، خیلی کم است، خیلی کوچک است. بخوانید گزارش‌های تاریخی را. کسانی بودند که روز عاشورا بالای تپه‌های کربلا ایستاده بودند نگاه می‌کردند امام حسین علیه السلام را که سر از تن او جدا می‌شود و گریه می‌کردند برای امام حسین. ولی الهی را تنها گذاشتند. تاریخ تکرار نمی‌شود؟ إِنَّ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ يَهۡدِي لِلَّتِي هِيَ أَقۡوَمُ

آقا اگر حرف نداریم، اگر نمی‌توانیم حرف بزنیم، اگر ادبیات نداریم، اگر هی داریم کوچیک‌تر می‌شویم، اگر تنها کسی که دارد بار امت حزب‌الله را می‌کشد خود حضرت آقاست، تقصیر من و شماست. شما اول وظیفه داشتی کُلُنی ایمانی خودت را بسازی. بعد وظیفه داشتی آن را گستره کنی. این‌همه آدم در این دانشگاه تهران می‌آید و می‌رود. همه باید یقه بسته و ریش گذاشته باشند که بتوانند بیایند اینجا؟ در این مسجد؟ وسیع کن این دایره ولایی‌ات را. یکی که میگویی حجابش بد است. یکی میگویی نماز نمی‌خواند، یکی می‌گویی فلان است، آقا ول کن. وسیع کن این دایره ولایی‌ات را. حالا دایره ولایی شکل دادی؟ حالا برو بنشین قرآن بخوان ببین چجوری باید امر خدا را ببری جلو.

اطاعت خدا را مگر نمی‌خواهی بکنی‌؟ اطاعت خدا چیست که من بروم اطاعت خدا کنم؟نماز و روزه‌ است فقط؟ حج و جهاد است فقط؟ دین را کاریکاتوری نکن. بله نماز هم جزءشه، روزه هم جزءشه، حجاب هم جزءشه. یک روایت شیرینی هست از معصومین علیهم‌السلام. حضرات می‌فرمایند ببین عزیز من اگر همان جوری که شما باهم برخورد می‌کردید ما با شما برخورد می‌کردیم الان نباید با شما ارتباط می‌داشتیم. سائل می‌پرسد چطور؟ حضرت می‌گوید آقا وقتی شما نگاه می‌کنی می‌بینی فلانی درجه ایمانش از تو پایین تر است، تحویلش نمی‌گیری خب ما درجه ایمانی‌مان از شما بالا تر است پس ما هم نباید شما را تحویل بگیریم. آقا ایمان یک امر رتبی است اگر یک نفر یک جای ایمانش مشکل دارد سریع نگو تو از ما نیستی. بیارش درستش کن. اگر این کار را نکردی انتظار نداشته باش که معصوم علیه‌السلام که‌ در بالاترین درجه ایمانی است تو را تحویل بگیرد.

ببینید چقدر بهم پیوسته است. ببینید رابطه ولایت عرضی با رابطه ولایت طولی چقدر تو در تو است. هر ارتباطی که رابطه ولایی الهی نیست. بیایم همین‌جوری دور هم بنشینیم دوتا حدیث بشنویم یک خورده هم کیف‌الله بازیمان گل کند و یه روضه بخوانیم و یک حال خوب و بلند شیم برویم خانه‌مان. این می‌شود تخدیر. این می‌شود ماده مخدر برای شما. شما وظیفه‌ای داری. وظیفه‌ات را برو از قرآن پیدا کن.

متمسک به قرآن شو. امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود حواستان باشه دیگرانی پیدا نشوند که در عمل به قرآن از شما پیشی بگیرند. آن چیزی که امروز مردم غزه را نگه داشته چیست؟ چه باعث شده این رابطه ولایی بین آن‌ها این‌قدر سفت باشد؟ نمیدانم خاطرتان هست یا نه اوایل جنگ با یک پیرمردی مصاحبه کردند و در فضای مجازی منتشر شد. پیرمرد شاید ۶۰ سالش بود. خرابه‌های خانه‌اش پشت سرش مشخص بود. بغض داشت و تعریف می‌کرد که من ۴۰ سال زحمت کشیدم که اون خانه را بسازم و الان با یک موشک فرو ریخت. فدای فلسطین. من و شما گوشی‌مون رو ازمون بگیرن دیگر خدا را بنده نیستیم. چه باعث شده این آدم اینجوری بشود؟ چه باعث شده یک سال در این وضعیت دوام بیاورد؟ این را هیچ کس نمی‌تواند تحلیل‌ کند. می‌بینی در اروپا جریان اسلام‌گرایی شکل می‌گیرد با محوریت قرآن. چرا؟ چون مردم غزه با قرآن توانسته‌اند استقامت کنند پس قاعدتا این کتاب کتاب عجیبی‌ست. بعد می‌بینید یک خانم اروپایی با وضع آن‌چنانی می‌آید قرآن را می‌خواند که من بچه شیعه آن قرآن را نمی‌توانم بخوانم. روخوانی می‌کند از قرآن. عربی می‌خواند! چند نفر هم اذیتش میکنند کامنت میذارند اون زیر. که میدانی نظر قرآن در مورد زن چیست؟ اگر می‌دانستی قرآن نمی‌خواندی. پست بعدی می‌گذارد. خودش جواب می‌دهد. می‌گوید تویی که به من اشکال کردی ادامه آیه را نخوانده‌ای. آیه إِنَّ أَكرَمَكُم عِندَ اللَّهِ أَتقاكُم را می‌خواند. ببین عزیز من یک خانمی که مسلمان نیست در آن طرف دنیا قرآن را پیدا کرده، می‌خواند، می‌فهمد، جواب می‌دهد. اشکال بهش میکنند جواب می‌دهد. آن‌وقت من و شما می‌آییم این‌جا می‌نشینیم یک روضه باهم می‌خوانیم و یک حال خوبی پیدا می‌کنیم و می‌رویم خانه‌مان. بعد هم می‌گوییم آقا ما احیای امر معصومین کردیم. نه ببین عزیز من این کاری که شما کردی گردو شکستن با الماس است. یک کار خیلی حداقلی کردی با این دین‌ت. تکان بده این تشکل‌ها را. گسترده کن این تشکل‌ها را. قرآن بخوان و مطالبه‌گری کن امر قرآن را. اگر این کار را کردی شامل این روایت شریف می‌شوی که رَحِمَ اَللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا.

روایت شریفی‌ آورده بودم از رو بخوانم فرصت نیست. مفادش را عرض می‌کنم. طرف می‌آید پیش امام صادق علیه‌السلام عرض می‌کند آقا جان من یک گیر و گرفتاری‌هایی در زندگی‌ام پیش آمده یک سری هم و غم‌هایی برایم پیش آمده، این باعث شده که خیلی از کارهای خوبی که قبلا می‌کرده‌ام را دیگر نتوانم بکنم. همین جوری که دارد توضیح می‌دهد از زبونش در می‌رود میگه آقا من اونجوری که قبلا با قرآن ارتباط داشتم دیگر الان ارتباط ندارم. بعد عبارت راوی خیلی عجیب است این‌جا. می‌گوید تا حضرت اسم قرآن را شنید یکهو جا خورد. بعد فرموند روز قیامت قرآن در یک درجه‌ای قرار دارد شما هم در یک درجه‌ای قرار داری. سوره‌ای از قرآن و شما آن سوره را می‌بينيد. بهش می‌گید تو کی‌ای؟

من فلان سوره قرآن هستم. تو اگر به من عمل می‌کردی، اگر من را و جانبم را رعایت می‌کردی، اگر به من متمسک می‌شدی، تو الان در این درجه بودی. من را رها کردی و درجه‌ت الان این است. عزیزان این عین عذاب است. یوم‌الحسرة. یعنی شما می‌توانستی یک چیزی داشته باشی آن‌جا. سهل‌انگاری کردی و الان نداری. بعد ادامه می‌دهند حضرت: علیکم‌ بالقرآن. راوی میگه حضرت با انگشت‌شان اشاره کردند، علیکم بالقرآن. حالا ادامه روایت هم جالبه: حضرت می‌گویند برخی قرآن را یاد می‌گیرند که بقیه بگویند فلانی قرآن بلد است. برخی قرآن را یاد می‌گیرند که با صوت حسن بخوانند و برخی بگویند به عجب صدایی دارد. و حالا ادامه روایت کاری باهاش نداریم.

علیکم بالقرآن. می‌دانید یوم‌الحسرة یعنی چه؟ببینید یک مثال بزنم برای شما، بچه‌ای که در شکم مادر است، جنینی که در شکم مادر است آیا دست و پا به کارش می‌آید؟ دست و پا به کارش نمی‌آید‌. دهن هم به کارش نمی‌آید، چشم هم. با یک بند ناف همه احتیاجات او برطرف می‌شود. اما همین بچه اگر در رحم مادر درست رشد نکند، دست و پا درنیاورد وقتی به این دنیا آمد این بچه را ما بهش می‌گوییم ناقص‌الخلقة. و یه سری از کارهایی که ماها می‌توانیم انجام بدهیم را انن بچه نمی‌تواند انجام بدهد. دست ندارد، پا ندارد، چشم ندارد، گوش ندارد. مَثَل ما در این دنیا نسبت به آن دنیا مَثَل همین جنین است. ببین مجموع دستورات شریعت باعث می‌شود شما دست و پا در بیاورید. کی این دست و پا به درد شما می‌خورد؟ در دنیای دیگر. آن وقت می‌فهمی آقا کاش من یک کاری کرده بودم دست و پا در آورده بودم این‌جا می‌توانستم یک استفاده‌ای ببرم. این می‌شود یوم‌الحسرة. دنده عقب هم که ندارد بگوییم آقا دوباره برگردیم. حالا خود معصومین علیهم‌السلام اولین کسانی هستند که به قرآن عمل کردند. خود معصومین علیهم‌السلام اولین و بهترین نمونه‌هایی هستند که می‌توان آن‌ها را مطالعه کرد که آنها چگونه از قرآن استفاده کردند که نتیجه یکی شده صلح، نتیجه یکی شده جنگ، نتیجه یکی شده حکومت، نتیجه یکی شده عدم حکومت. خودشان مگر نفرمودند هرچه ما گفتیم از قرآن سوال کنید. از کجای قرآن این را داری می‌گویی؟ از کجای قرآن این کار را کردی؟ پس مطالعه تاریخ معصومین علیهم‌السلام می‌تواند به ما کمک بکند. که آن‌ها چگونه از قرآن استفاده کردند؟ ما هم بیایم یاد بگیریم همان‌گونه از قرآن در زمان خودمان استفاده بکنیم. یعنی چه؟ یعنی اگر امام صادق علیه‌السلام در سال ۱۴۰۳ شمسی زندگی می‌کردند چه کار می‌کردند؟ ما هم همان کار را بکنیم. لذا خواندن و مطالعه زندگانی معصومین علیهم‌السلام این‌جا معنا پیدا می‌کند. یک وقت‌ها شما تاریخ را می‌خوانید که صرفا تاریخ خوانده باشید، مثل کتاب داستان بعضا باهاش برخورد می‌کنیم ما. اما یه وقت‌ها داری ازش استفاده راهبردی میکنی. از کجای قرآن امام حسین علیه‌السلام استفاده کرد و به کربلا رفت؟

از کجای قرآن امام حسن علیه السلام استفاده کرد و آتش‌بس کرد؟ امام حسن صلح نکرد، آتش‌بس کرد. حواستون باشه. از کجای قرآن امام صادق علیه‌السلام استفاده کرد و یک جمع مومنانه عالم پرورش داد؟ این را من باید بفهمم. یک آزمایشگاه ۲۵۰ ساله جلوی چشم ماست که یاد بگیریم و بفهمیم که معصومین علیهم‌السلام چگونه از قرآن استفاده کردند و فلان عمل را انجام دادند. این آزمایشگاه را بیا به عنوان آزمایش یک بار مطالعه کن، به عنوان کارگاه مطالعه کن.

آن‌وقت یاد می‌گیری که در زمان ۱۴۰۳ چگونه از قرآن استفاده بکنی و آن را بفهمی و بتوانی به عنوان مطالبه عمومی مطرح کنی که ولی الهی توانایی تصمیمات مختلفی داشته باشد. عرض من تمام.

اگر تشکل ایمانی، اگر رابطه اخوت ایمانی، اگر رابطه ایمانی بین مومنین نمی‌انجامد به این مسیری که عرض کردیم، ولایت پذیری ما مشکل دارد. و رابطه ما با اباعبدالله الحسین علیه‌السلام دچار اختلال است، با اميرالمؤمنين علی علیه‌السلام دچار اختلال است، با پیغمبر اکرم صلوات ﷲ و سلامه علیه و آله دچار اختلال است. با خدای متعال دچار اختلال است که الله ولی الذین آمنوا.


هدیه کنیم به پیشگاه مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها صلوات ختم کنید.

قرآن کریمامام حسینامام صادق
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید