اشکان شاهبیگی
اشکان شاهبیگی
خواندن ۱۲ دقیقه·۴ سال پیش

بررسی بازی Ghost of Tsushima


گوست اف سوشیما، با وجود داشتن ایراد‌های بزرگ و کوچک، به یکی از بهترین بازی‌های سبک اکشن-ادونچر جهان‌باز، در چند سال اخیر تبدیل می‌شود.

گوست اف سوشیما (Ghost of Tsushima)، ساخته‌ی جدید استودیو‌ی ساکر پانچ (Sucker Punch)، که قبلا با ساخت بازی‌هایی نظیر مجموعه‌ی Sly Cooper و Infamous، ارزش‌های خود را ثابت کرده و نشان داده‌ که در خلق اثار سرگرم‌کننده کاربلد است، این‌بار با گوست اف سوشیما، فراتر رفته و دست به ساخت اثری با جهان پویا‌تر، گیم‌پلی درگیرکننده‌تر و شخصیت‌‌‌پردازی قوی‌تر زده است. گوست اف سوشیما، به‌خاطر برخی ایراد‌ها که ممکنه تجربه‌ی شما را تحت تاثیر قرار دهد و کمی آزار‌دهنده باشد، اثری کامل و بی‌نقص نیست؛ اما با داشتن مزیت‌های فراوان، بر نقاط ضعف خودش غلبه کرده و به اثری ارزشمند تبدیل می‌شود.

اگر به دنبال بازی در نقش یک سامورایی در ژاپنی زیبا هستید و می‌خواهید در داستان غمناک و قهرمانانه‌ی جین ساکای او را همراهی کنید، یا به‌دنبال قدم زدن در یکی از زیبا‌ترین جهان‌های ساخته شده در نسل ۸ کنسول‌‌های خانگی و سرودن هایکو(شعر ژاپنی) و سلاخی کردن دشمنان با کاتانای خود هستید، Ghost of Tsushima بهترین گزینه ممکن است.

جین ساکای، مشاهد‌‌ه‌گر تجاوز مغول‌‌‌‌‌ها به سرزمینش‌‌ و به اسارت گرفته شدن مردمانش، شکست خورده از کوتن خان، افتاده در دریا و بیدار شده در ساحل کومودا، شانسی دوباره برای پس گرفتن جزیره سوشیما و عمویش لرد شیمورا، پیدا کرده است. ساکای همه‌چیز خود را از دست داده و حال شانسی دوباره برای بازپس‌گیری جزیره‌ی سوشیما دارد؛ اما برای این کار باید هویت خودش را تغییر دهد. «راه و روش یک سامورایی»، جمله‌ای است که ساکای باید قبل از رفتن به جنگ با مغول‌ها با آن رو‌به‌رو شود. ساکای، تنها در سوشیما و بدون در اختیار داشتن ارتشی، راهی جز کنار گذاشتن رسم ورسومات گذشته ندارد. او باید مخفیانه به کوتن خان ضربه بزند.

کش‌مکش‌های ذهنی جین با خودش، دیدن پیشرفت او به‌عنوان یک مبارز و یک رهبر، قوس شخصیتی او را جذاب و پیچیده می‌کند. ما با جین ساکای، وقتی که در پایین‌ترین سطح روانی خود قرار دارد، همراه می‌شویم. با کمک همراهانی که درطول ماموریت‌‌های اصلی و فرعی ملاقات می‌کنیم، داستان جین را جلو می‌بریم و به تماشای تلاش جین برای غلبه بر ذهنیت خود، مغول‌‌ها و مرسوماتش می‌نشینیم.

مراحل داستانی گوست اف سوشیما، از سه بخش Jin's Journey ،Tales of Tsushima و Mythic Talesمتشکل شده است.Jin's Journey، که روایت اصلی داستان است، با روایت سر‌راست و سه پرده‌ای خودش، به خوبی گیمر را درگیر داستان و شخصیت‌‌ها می‌کند. دنیای بازی هم با پیشروی در داستان، کامل و کامل‌تر می‌شود و مه‌ای که نقشه را فرا گرفته با پیشرفت ما در داستان اصلی، از بین می‌رود. بخشی از مامویت هایTales of Tsushima، مربوط به کمک جین به بازمانده‌های سوشیما می‌شود و طی ماموریت‌‌های که گاها سرگرم کننده و هیجان‌انگیز و گاها تکراری و خسته کننده هستند، کمی بیشتر با شخصیت جین اشنا می‌شویم.

هرچند که ممکن است این مراحل کمی به چرخه‌ی تکرار بیفتند؛ اما در بخش دیگری از مراحل Tales of Tsushimaو Mythic Tales با داستان‌‌های خاص و نبرد‌‌های فراوان و البته شخصیت‌های جدیدی که شما را برای شکست کوتن خان همراهی می‌کنند، اشنا می‌شوید. در بخش دیگر Tales of Tsushima، با یکسری کاراکتر‌هایی که قرار است در کل بازی شما ‌را همراهی کنند و داستان‌‌‌هایشان تا پایان بازی ادامه دارد، همراه می‌شوید. ساختار این مراحل عمدتا بدین شکل است که جین، در ازای کمک آ‌ن‌ها برای شکست مغول‌‌ها، بهشان کمک می‌کند و معمولا تا چندین و چند مرحله این کاراکتر‌ها را برای رسیدن به هدفشان یاری می‌کنید. البته این مراحل اصلا و ابدا خسته کننده نیستند و در طول زمان، به یکی از نقاط قوت بازی تبدیل می‌شوند. روایت‌‌ها و نبرد‌های هیجان‌انگیز، شخصیت‌پردازی قوی، تنش احساسی کاراکتر‌ها و بعضا پیچش‌های داستانی، کافی است تا این بخش حتی در بعضی مواقع از داستان اصلی بازی هم بالاتر رود و جذاب‌تر شود.

دیگر بخش داستانی بازی گوست اف سوشیما، Mythic Tales نام دارد. این بخش، داستان‌ شخصیت‌های افسانه‌ای جزیره سوشیما را روایت می‌کند. جین با پیشروی در این مراحل که روایت‌های جذابی دارند، باید با این کاراکتر‌‌های افسانه‌ای بجنگد.

مکان‌‌های چشم‌نواز، موسیقی پر تب و تاب، قاب‌بندی‌های زیبا، دوئل‌های حماسی و پاداش‌های بسیار ارزشمند، بخش Mythic Tales را به یکی از جذاب‌ترین بخش‌های بازی تبدیل می‌کند.

جین، تک و تنها در جزیره سوشیما، ابتدا باید به‌دنبال پیدا کردن متحد برای نجات عمویش و سپس تشکیل یه ارتش برای شکست کوتن خان و پس گرفتن سوشیما باشد. با گذشت زمان کمی از بازی، جین یاد می‌گیرد که پیدا کردن تعدادی متحد و تشکیل یک ارتش کوچک نه تنها برای پس‌گیری سوشیما، بلکه برای نجات عمویش هم کافی نیست. او باید به دنبال راه‌های دیگری باشد، راه‌هایی که کاملا در تضاد با کد‌های یک سامورایی است. جین اگر می‌خواهد در ماموریتش به پیروزی برسد، باید رسم و رسومات را کنار بگذارد. او نه با راه و روش یک سامورایی جنگنده و خوش‌‌نام، بلکه باید به‌مانند یک شبح و از طریق سایه‌ها به دل دشمن بزند. راهی که جین انتخاب می‌کند هرچند درست و منطقی است؛ اما پیامد‌هایی هم به‌همراه دارد، پیامد‌هایی که تا پایان، جین را دنبال می‌کنند.

روایت سه پرده‌ای داستانی آشنا که به راحتی گیمر را با خود همراه می‌کند، شخصیت‌های قابل لمس و واقع‌گرایانه، به همراه گیم‌پلی جذاب و نفس‌گیر، دنیای زیبا و با جزئیات و کم‌نظیر، یک تجربه‌ی خاص و شگفت‌انگیز را برای گیمر رقم می‌زند.

گوست اف سوشیما، از لحاظ گیم‌پلی، تجربه‌ای پرفراز و نشیب است. در این بازی، گیمر می‌تواند با دو سناریوی متفاوت مراحل اصلی و فرعی را جلو ببرد، در قامت یک سامورایی همه‌تن حریف یا به‌صورت مخفی‌کاری. وقتی که تصمیم به شکست دادن دشمنان خود به‌عنوان یک سامورایی می‌گیرید، گیم‌پلی جذاب، نفس‌گیر، چالش‌برانگیز و متنوع، توأم با موسیقی و افکت‌‌های صوتی خارق‌العاده‌، حسابی گیمر را به وجد می‌آورد. در طول بازی، مبارزات اصلا تکراری نمی‌شوند، با پیش بردن مراحل و قوی‌تر شدن دشمنان، بدست آوردن سلاح‌ها و ابزار‌های مختلف، مبارزات گوست اف سوشیما همیشه شما را هیجان‌زده می‌کند. باس‌فایت‌های بازی هرچند که به‌خاطر کمبود تنوع حرکات باس‌ها بعد از مدتی به چرخه‌ی تکرار می‌افتند؛ اما به‌خاطر شکل‌گیریشان در مکان‌های چشم‌نواز و موسیقی جذاب و کوبنده‌، هیچوقت خسته کننده نمی‌شوند.

در اختیار داشتن ۴ حالت شمشیر‌زنی متفاوت برای مبارزه که Stance نام دارند تنوع زیادی به گیم‌پلی می‌دهد. با پیشروی در داستان و کشتن رهبران مغول، می‌توانید این حالت‌ها را باز کنید و با توجه به تنوع دشمنان و اینکه هر گروه از دشمنان یک نقطه ظعف خاصی دارد، استفاده از Stance‌ها را ضروری می‌کند. دیگر ویژگی گیم‌پلی گوست اف سوشیما، حالت Standoffبازی است؛ با نزدیک شدن به دشمنان خود می‌توانید از حالت Standoffاستفاده کنید که به شما این فرصت را می‌دهد تا تعدادی از مغول‌ها را با یک ضربه مرگبار از بین ببرید. با پیشروی در داستان و بدست اوردن برخی لباس‌ها و امتیازات خاص، می‌توانید تا پنج مغول‌ را در یک استند‌آف بکشید؛ البته در این حالت به دقت فراوانی نیاز دارید زیرا در صورت اشتباه، این دشمن است که کار شمارا یکسره می‌کند. حس هیجان و مرگبار بودن جین، به خوبی در حالت استندآف بازی منتقل می‌شود.

اما در حالت مخفی‌کاری، هوش مصنوعی ضعیف دشمنان حسابی به این بخش ضربه می‌زند.هر چقدر که دشمنان در مبارزات تن به تن شما را به چالش میکشانند، در حالت مخفی‌کاری با هوش مصنوعی ضعیف و گاها مسخره شما را متحیر می‌کنند. متحیر از اینکه چگونه این بازی در بخش مخفی کاری اینقدر ضعیف عمل می‌کند، آن هم وقتی که وقت و تبلیغات زیادی روی سبک مخفی‌کاری گذاشته و حتی انتخاب این سبک با داستان بازی هم هم‌خوانی دارد. هرچند که در ۹۰ درصد مواقع بازی به گیمر برای انتخاب راه و روش مورد علاقه‌ی خود آزادی عمل می‌دهد؛ اما تعدادی از مراحل که باید از سبک مخفی‌کاری استفاده کنید، کمی آزار‌دهنده می‌شود. گاها به‌صدا در نیامدن زنگ خطر حتی در صورت روبه‌رویی با جین، بی‌ تفاوتی مغول‌ها به جسد هم‌رزم‌هایشان، بازه‌ی محدود دید دشمن و ... از دسته مشکلاتی هستند که باعث تکراری و آسان شدن بازی در حالت مخفی‌کاری می‌شوند.

گوست اف سوشیما سیستم سطح‌بندی هم ندارد و به این دلیل شما از همان اول می‌توانید به هر بخشی از بازی که دوست دارید بروید. این انتخاب ساکر پانچ، یک ازادی عمل گسترده‌ای به گیمر می‌دهد، اینکه بتوانید بدون درنظر داشتن لوِل دشمن یا لوِل مرحله خاصی و بدون در نظر گرفتن مراحل فرعی، تمرکزتان را روی مراحل اصلی بگذارید و به هرنقطه از نقشه که می‌خواهید سفر کنید یا بدون نگرانی بابت پیشروی زیادی در لوِل خود و زیادی از حد قوی شدن برای مراحل اصلی، به پیشروی در مراحل فرعی بپردازید و اردوگاه‌های دشمن را یکی پس از دیگری از بین ببرید.

داستان گوست اف سوشیما، با تمرکز روی شخصیت‌های اصلی و فرعی و پرداختن به آن‌‌ها پیش می‌رود. کش‌مکش‌‌های درونی جین که به‌مانند یک کرم در حال خوردن روح و روان او است، روند قوس شخصیتی جین را بسیار جذاب می‌کند. همزات‌پنداری با جین در تک‌تک لحظات بازی احساس می‌شود. جین ساکای، به‌ راستی که یک قهرمان است؛ او می‌داند که برای پیروزی و آزاد‌سازی مردمانش و جزیر‌ه‌اش باید آن وجهه‌ی جنگ‌جوی خودش را کنار بگذارد و کد سامورایی را فراموش کند. این یعنی مرگ، یعنی مرگ در ذهن خودش و از همه مهمتر در نگاه عمویش، لرد شیمورا؛ اما جین سرنوشتش را قبول می‌کند و به قهرمان جزیره‌ی سوشیما تبدیل می‌شود.

کارکتر‌های زیادی در گوست اف سوشیما وجود دارند، از لیدی ماساکو که در طی چندین ماموریت با او همراه می‌شویم تا داستان انتقامش را کامل کنیم تا یونا و برادرش تاکا که از اولین همراهان جین هستند و با شخصیت‌پردازی‌های قوی و داستانی غمگین، دست روی احساسات ما می‌گذارند. اما لرد شیمورا و کوتن خان در کنار جین ساکای، از شصخیت‌های اصلی داستان هستند؛ لرد شیمورا، از بچگی و با کشته شدن پدر و مادر جین، سرپرستی او را به‌عهده گرفت. لرد شیمورا، راه و روش یک سامورایی را به جین اموزش داد؛ او به جین یاد داد که چگونه یک جنگجو و مبارز باوقار باشد. شیمورا کسی است که راه و روش یک سامورایی را به‌شدت جدی می‌گیرد. اختلافات بین جین و عمویش به‌خاطر روشی که جین انتخاب می‌کند، یکی از احساسی‌ترین بخش‌های گوست اف سوشیما است.

هرچقدر که جین و همراهانش از شخصیت‌پردازی قوی برخوردارند، کوتن خان در قامت یک آنتاگونیست کلیشه‌ای ظاهر می‌شود. هدف کوتن خان تصرف کامل جزیره است و در این راه کوچک‌ترین رحم و مروتی از خودش نشان نمی دهد. هرچند که ویژگی‌های اخلاقی و شخصیتی او کلیشه‌ای است؛ اما با القای حس ترس و وحشت به‌عنوان یک انتاگونیست، وظیفه‌ی خودش را انجام می‌دهد و در اختیار داستان قرار می‌گیرد.

شخصیت‌پردازی‌‌‌‌های قوی در کنار اجرای تیم بازیگری و صدا‌گذاری عالی گوست اف سوشیما (چه در حالت انگلیسی و چه در حالت ژاپنی)، این کارکتر‌ها را به شخصیت‌‌های قابل لمسی تبدیل می‌کند که گیمر به راحتی می‌تواند با آن‌ها همراه شود.

اما مهمترین دلیلی که گیمر را مجاب به بازی کردن گوست اف سوشیما می‌کند، دنیای با جزئیات همراه با جلوه‌ی بصری کم‌نظیرش است. دنیای پویا و زنده‌ی گوست اف سوشیما که پر شده از جزئیات و فعالیت‌‌های فراوان و لذت بخش، همراه با موسیقی دلنشین که در لحظه به لحظه‌ی آن تنیده شده است و زیبایی بی‌پایان بازی، شما را به عنوان یک سامورایی در خود غرق می‌کند.

از آن لحظه‌ای که کنترل کامل جین را بر‌عهده می‌گیرید، می‌توانید به گشت وگذار در نقشه بازی بپردازید؛ نقشه‌ای که پر شده از فعالیت‌‌های مختلف. از روباه‌هایی که شمارا به عبادت‌گاه می‌رسانند تا پرندگانی که گاها شما را به سرودن هایکو، با موسیقی آرامش‌بخش و در محیطی بسیار زیبا وامی‌دارند. قطع کردن درخت‌‌های بمبو، پیدا کردن معبد‌‌‌‌های مختلف در بازی که باید به صورت فکر شده ازشان بالا رفت و... همه‌ی این فعالیت‌ها توأم با موسیقی و جلوه‌ی بصری بازی، به بهترین بخش‌ بازی گوست اف سوشیما تبدیل می‌شود.

در گوست اف سوشیما، باد است که شما را برای رسیدن به مقصدتان یاری می‌کند و این بازی سیستم Waypoint(نقطه‌ی راهنما) ندارد. نداشتن یک نقطه‌ی راهنما که به طور کامل چگونگی رسیدن به مقصدتان را بگویید و جایگزین کردنش با یک باد راهنما، لذت گشت و گذار در دنیای گوست اف سوشیما را چندین و چند برابر می‌کند. حال شما با کمک باد، صرفا جهت مسیر را می‌دانید و چگونگی رسیدن را باید خودتا بفهمید. همچنین نبود یک نقشه کوچک در پایین صفحه، دقت کامل گیمر را به جین و محیط اطرافش می‌دهد؛ پیدا کردن روباه‌ها، معبد‌ها، دود‌هایی که به آسمان می‌روند و حتی بعضی از مراحل فرعی و نحوه‌ی انجامشان، نیازمند دقت کامل گیمر به صفحه است. نبود Waypoint و جایگزین شدنش با باد، به هرچه بیشتر غرق شدن گیمر در جزیره‌ی سوشیما کمک می‌کند.

البته انجام این فعالیت‌ها، پاداش‌های ارزنده‌ای نیز به همراه دارند؛ با پیشروی در دنیا و مراحل اصلی و فرعی، به charmsهای مختلفی دست پیدا می‌کنید. به کمک این charms‌‌ها و لباس‌‌های مختلفی که در طول بازی به‌دست می‌آورید، به راحتی می‌توانید سبک مبارزه‌ی خود را تغییر بدهید یا عمیق‌تر کنید. همچنین با بدست آوردن طلا و آهن و چوب‌های بمبو می‌توانید کاتانای خود را بهبود ببخشید و قوی‌ترش کنید. سیستم شخصی‌سازی کارکتر در گوست اف سوشیما پیچیده و کامل نیست اما به اندازه‌ای عمیق است که بتوانید مبارز دلخواه خود را درست کنید، یک سامورایی، یک شبح، یا حتی یک کماندار.

گوست اف سوشیما، در بخش گرافیک هنری، ارزش‌های خود را بیش از هر زمان دیگری نشان می‌دهد. زیبای در قاب به قاب گوست اف سوشیما هویدا می‌کند، از جنگل‌های بمبو و سرسبز، جنگل درختان طلایی و سرخ، زمین‌های کشاورزی و گندم‌زار‌های آب‌گرفته تا کامیاگاتا( نام قسمت شمالی نقشه) که سرتاسرش را برف فرا گرفته است.قدم زدن، اسب‌سواری یا حتی نواختن فلوت در دنیای رنگارنگ گوست اف سوشیما، آمیخته شده با نور‌پردازی پر‌جزئیات و موسیقی آرمش‌بخشش، یکی از کارهایی است که قرار در طول تجربه ۴۰-۶۰ ساعته‌ی بازی، به لطف گرافیک هنری بی‌نقص و کم‌نظیرش، وقت زیادی را برایش بگذارید.

گوست اف سوشیما، حالتی به نام کوروساوا مود هم دارد که تصویر و صدا را شبیه به فیلم‌‌های این فیلم‌ساز بزرگ می‌کند. اگر از طرفداران این کارگردان هستید و دوست دارید حس و حال فضای فیلم‌های او را تجربه کنید، کوروساوا مود این امکان را برای شما فراهم می‌کند. گوست اف سوشیما حتی در رنگ سیاه و سفید هم زیبایی خودش را حفظ می‌کند.

بازی در بخش گرافیک فنی هم عملکرد خوبی دارد. برخی از ‌‌نماهای دور بازی گرافیک بدی دارند و گاها با نزدیک شدن به اون مکان‌‌ها ممکنه چند ثانیه طول بکشه تا بافت‌ها لود شوند، انیمشن حرکت دشمنان هم ممکنه بعضا غیرطبیعی به ‌نظر برسد. این مشکلات در کنار باگ‌‌ها و افت فریم‌های (به‌خصوص در محیط‌‌های شلوغ و معبد‌های بازی) و هماهنگ نبودن لب کارکتر‌‌ها با دیالوگ‌‌هایشان در حالت ژاپنی، هر چند که ضربه‌ای به تجربه شما نمی‌زنند؛ اما ساکر‌پانچ را از ارائه‌ی یک بازی بی‌نقص به‌خصوص در بخش فنی، باز می‌دارند.


شخصیت‌پردازی باکیفیت، کارکتر‌‌های قابل لمس، داستانی جذاب و درگیرکننده، گیم‌پلی هیجان‌انگیز، جهانی غنی و بسیار زیبا، مراحل اصلی و فرعی با ارزش و... همه‌ی اینها به سادگی شما را برای ۴۰-۶۰ ساعت در دنیای گوست اف سوشیما غرق می‌کنند. ساکر‌پانچ، با ساخت این بازی به خوبی حس یک سامورایی بودن در ژاپن را القا می‌کند. اثری اکشن و ماجراجویانه که در لحظه به لحظه‌اش زیبایی نهفته است. Ghost of Tsushima، هرچند که ایراد‌‌هایی در نحوه‌ی پیاده‌سازی سبک مخفی‌کاری‌اش دارد و در بخش فنی، دارای مشکلات جزئی، باگ‌‌ها و افت‌ فریم‌های اندکی است؛ اما ذره‌ای نباید در تهیه و تجربه این بازی شک کرد. نقاط قوت گوست اف سوشیما کاملا چیره بر نقاط ضعف اندک آن هستند. اگر از طرفداران سبک اکشن-ادونچربا المان‌های نقش افرینی و عاشق گشت و گذار در دنیای بی‌نهایت زیبا و غنی هستید، یا در بازی‌ها به دنبال داستان‌ و کارکتر‌های جذاب و قوی می‌گردید، Ghost of Tsushima به راحتی می‌تواند یکی از بهترین تجربه‌‌‌های گیمنیگ چندسال گذشته را برای شما به ارمغان بیاورد.

نقاط قوت: نقاط ضعف

شخصیت‌پردازی‌های قوی هوش مصنوعی ضعیف در خفی‌کاری

داستان بازی ایرادات جزئی فنی

گرافیک هنری کم‌نظیر

دنیای پویا و پر‌جزئیات

گیم‌پلی سریع و جذاب و متنوع

مراحل اصلی و فرعی درگیر‌کننده

نمره‌‌‌‌‌: ۸.۵

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید