این نوشته خلاصه و برداشت آزادی از کتاب «۷ عادت مردمان موثر» اثر استیفان کاوی هستش که به شدت میتونه انگیزه بخش باشه مخصوصن تو این شرایط قرنطینه ?
پیشنهاد میکنم بعد از خوندن این مطلب حتمن خود کتاب رو هم مطالعه کنین.
همگی در حلقه نگرانی ما قرار دارند، چون ما قدرت انتخاب یا تغییری در آنها نداریم.
زندگی ما دو تا حلقه اصلی داره:
حلقه نفوذ
حلقه نگرانی
همگی در حلقه نفوذ ما قرار دارن، چون انتخاب ۱۰۰ درصدی نسبت بهشون داریم.
حلقه نفوذ: جایی است که تمام تصمیمات و اتفاقات تحت نفوذ کامل و ۱۰۰ درصدی خود ما است.
حلقه نگرانی: جایی است که اتفاقات و رخدادهایش تحت کنترل ما نیست.
در هر لحظه از زندگیت از خودت بپرس;
مشغول چی هستی؟
کار و فکری که صد در صد تحت کنترل تو هست (حلقه نفوذ) یا کار و فکری که صد در صد تحت کنترل تو نیست (حلقه نگرانی).
انسانهایی که حالشون خوب است، انرژی خودشون رو در حلقه نفوذ متمرکز میکنند.
انسانهایی که معمولن مضطرب هستن و منتظر، انرژی خودشون رو در حلقه نگرانی متمرکز میکنند.
مثلن شما فکر میکنید که آینده ایران چی میشه…
فکر میکنید آیا در مصاحبه سفارت قبول میشید …
فکر میکنید آیا کسی که باهاش در گذشته رابطه داشتم، آیا الان به من فکر میکنه …
فکر میکنید که چطوری خواهید مرد …
فکر میکنید چرا فلانی با من اینطوری برخورد کرد …
در تمام مدت که مشغول به فکر کردن در این حوزهها هستید، شما فقط مشغول انجام دادن یک کار هستید; تولید نگرانی و مصرف انرژی در جایی که قدرت و انتخابی ندارید.
وقتی به اینها فکر میکنید، در واقع متمرکز در حلقه نفوذ خودتون هستید و برای همین رشد میکنید و حال خوب رو تجربه میکنید.
وقتی یک نفر در صحبتهاش و یا تصمیمهای زندگیش از دیگران و جامعه و حکومت صحبت میکنه، یعنی در حلقه نگرانی زندگی گرفتار شده.
بزرگترین رسالت رسانهها اینه که ما رو در حلقه نگرانی به گروگان بگیرن.
ما هر روز مقدار محدودی از انزژی در اختیار داریم، انرژی ما میره به جایی که بهش تمرکز داریم. پس به جای حلقه نگرانی به حلقه نفوذ تمرکز کنیم، چون اگر درگیر و متمرکز بر نگرانی ها باشیم، دیگه انرژی لازم برای تمرکز و رشد توی حلقه نفوذ نخواهیم داشت.
و به همین راحتی ما جهان سوم رو شکل خواهیم داد…
جایی که در مورد همه جهان حرف میزنن، اما در هیچ جای جهان نفوذ و اثری ندارن.
خیلی وقتها، ما با همراهی رسانههاو با تمرکز به روی چیزهایی که تحت کنترل ما نیستند، حلقه نگرانی خودمون رو چنان گسترش میدیم که حتا دامنه حلقه نفوذ ما رو اشغال میکنه و در واقع ما به یک زندگی واکنشی دچار میشیم.
یک مثال بسیار معروف در این حوزه آتش گرفتن و سوختن آزمایشگاه میلیون دلاری ادیسون هست. وقتی این اتفاق میفته، ادیسون یک صندلی میذاره و به نظاره میشینه.
در حالیکه تمام اطرافیانش در نگرانی و اضطراب هستن، اون شروع میکنه در مورد اینکه چقدر شعلهها زیبا هستن و هر رنگ این شعلهها حاصل سوختن چه مادهای هست
صحبت میکنه.
در این مثال، آتشسوزی غیرقابل کنترل، حلقه نگرانی است و آنالیز زیبایی شعلهها حلقه نفوذ هستش و ادیسون در جایی که نفوذ و تخصص صد در صد داره تمرکز میکنه و خب همه میدونیم که در مدت زمان کمی بعد از این حادثه آزمایشگاهی به مراتب مجهزتر و تخصصیتر رو تجربه میکنه.
بدون شک تصمیمات حکومت ها، اتفاقات جهان اطرافمان و رفتار دیگران در زتدگی ما تاثیر گذار هستش اما موضوع اینه که نباید انرژی و تمرکز ما در این حلقه نگرانی به گروگان گرفته بشه.
اگر قرار باشه در زندگی و جهان اطراف ما تغییر و رشدی حاصل بشه، بدون شک حاصل تمرکز ما به روی حلقه نفوذ ما خواهد بود.
چون زندگی در حلقه نگرانی رو انتخاب میکنیم.
برای قدرت بخشیدن به حلقه نفوذ خودتون، از اخبار فاصله بگیرین.
در تمام عمرتون شنیدن کدوم خبر براتون فایده داشته؟!
از آدمهایی با فرکانس غر زدن و ناله کردن، آدمهایی که مسئولیت زندگی خودشون رو قبول نمیکنن، آدمهایی که در زندگی شون، همیشه یکی دیگه مقصر هست، به سرعت از همه اینها فاصله بگیرید.
به این ترتیب شما هم زندگی شادتر و موثرتری رو تجربه میکنین. در نهایت به گفته آلبرت اینشتین،
به هنگام رویارویی با مشکلات اساسی، نمیتوانیم از همان سطح تفکری که آن مشکلات را به وجود آوردیم، حلشان کنیم.
اگر از این مطلب خوشتون اومد با دوستاتون هم به اشتراک بذارینش تا اونا هم ازش استفاده بکنن ?