قبلا یک پست با عنوان "واقعا قراره بیکار بشیم؟" منتشر کردیم اما خب اصلا ربطی به چیزی که امروز میخوایم بگیم نداره چون اون یه دیدگاه کلی نسبت به همه مشاغل بود. اما در این پست میخوایم به این مسئله در حوزه کاری خودم یعنی تکنولوژی ( برنامه نویسی ، شبکه ،...) بپردازیم. البته کمی دقیق تر و با ترکیب آمار واقعی...
در قرن پنجم میلادی ، خواندن و نوشتن مهارت های خاصی محسوب میشدن. در یک روستا به زور یک نفر پیدا میشد که بتونه بخوانه و بنویسه. به بعضی از اونها کاتب میگفتن.
کاتب ها دانش و دانسته های بشر رو مینوشتن و ثبت میکردن تا حفظ بشن. به دلیل مهارت خاصشون که نوشتن بود، در اون زمان جایگاه برجسته ای داشتن. یجورایی حکم استاد و پروفسور امروزی :)
این حرفه سال ها به همین روال درخشید و نوشته های این افراد هنوز برای ما به جا مونده.
اما بریم به قرن ۱۴
گوتنبرگ یک دستگاه انقلابی ابداع کرد که انحصار کاتبان رو در هم شکست! بله دستگاه چاپ...
ناگهان همه چیز تغییر کرد، مطالب مکتوب در دسترس همه مردم قرار گرفتند و میانگین سطح سواد به طور بی سابقه ای افزایش یافت! و این باعث کاهش اعتبار و شکست اقتصادی حرفه کاتب ها شد.
بریم یکم جلوتر ، قرن ۲۱
دقیقا همه چیز در حال تکراره حتی خیلی سریعتر! اما این بار برای ما متخصص های حوزه تکنولوژی، بله ما برنامه نویس ها و مهندس های IT و کامپیوتر.
قبل هرچیز بگم که قرار نیست از نمودار های پیش بینی درآمد و حوزه های موفق آینده رو اینجا به نمایش بزاریم. ولی هر مطلبی که گفته میشه، دلیلی هم براش ارائه میشه.
بگذریم...
کارهای تک، دوران اونج خودشونو دیدن. در حدود یک سال گذشته، ما شاهد تعدیل بی رحمانه ۴۰۰ هزار نیرو در این حوزه بودیم. این روند غیر قابل کنترله. اخراج های حوزه تک در حال اوج گرفتن هستن و فقط در ژانویه امسال ۴۴ هزار نفر در دنیا تعدیل شدن.
این موج بی سابقه از اقدام ایلان ماسک آغاز شد. ماسک با اخراج ۸۰ درصد نیروی انسانی شرکتش، باقی مدیران رو به فکر تعدیل نیروی اضافه انداخت.
همچنین، استخدام شدن از همیشه سخت تر شده:
بله، شاید این موارد همیشه باشه و خیلی ها بتونن خودشون رو تطبیق بدن و... .
اما وقتی نیاز به نیروی کار در حال کاهشه و کارجو در حال افزایش، باقی افراد چیکار میکنن؟
خوشبختانه یا متاسفانه، به هر حال کار های حوزه تک هم به جمع پرجمعیت مشاغل مرده میپیونده.
امروزه تفکر عمومی کدنویس هارو افرادی با مهارت های خاص و کمیاب میبینه. اما تا الان!
از الان به بعد یا بهتره بگیم چند سالیه که کدنویسی مهارت رایج تری شده.
این تغییرات یک سبه اتفاق نیفتاده و سالهاست در جریانه. برای درک بهتر:
در دهه ۱۹۶۰، صنعت کامپیوتر تازه در حال پا گرفتن بود و کسانی که تو این حوزه بودن، مثل نخبگان شناخته میشدن. تعداد خیلی محدودی از افراد میتونستن با کد نویسی با کامپیوتر حرف بزنن!
بیشتر نرم افزار ها با زمان ماشین یا اسمبلی نوشته میشدن و افراد دارای پیشینه تحقیقاتی و علمی میتونستن نرم افزار ها رو توسعه بدن.
اما بعد ها زبان های سطح بالاتر معرفی شدن و درب های برنامه نویسی رو به افراد بدون زمینه علمی آکادمیک هم باز شد.
کمپانی ها فهمیدند که دانشگاه ها محل خوبی برای پرورش نیرو های قابل استخدام با مهارت های مورد نیاز هستن. بین این دو هماهنگی های مالی ایجاد شد و دانشگاه ها هم سیلابس ها رو آپدیت کردند.
برای سال ها مسیر استخدام به عنوان یک برنامه نویس مشخص بود.۴ سال درس خواندن پیشنیاز ورود به استخری که شرکت ها فقط از اون ماهی میگرفتن.
اما این دوره هم نابود شد. خودتون شاهد هستید که الان مدرک دانشگاهی فقط بدرد استخدام در ارگان های دولتی و خود دانشگاه ها میخوره.
اینترنت به حوزه های بیشتری ورود و کرد و خارج از کار های اداری و شرکتی، ارتباط مجازی بین مردم رو ایجاد کرد. به طوری که امروزه دیگه بخش اداری حتی از دید هم خارج شده.
پیشرفت و محبوبیت جامعه متن باز (open-source) بازی رو عوض کرد. دیگه مثل گذشته نرم افزار ها لزوما پشت دیوار کمپانی های بزرگ نبودن. انقلاب حوزه اوپن سورس با امکان مشارکت در کدنویسی روی یک نرم افزار از سرتاسر جهان، شدت گرفت. کم کم مدرک ۴ ساله دانشگاه داشت جای خودش رو به نمونه کار و سابقه تجربی میداد.
نیاز به توضیح نیست. همین الان وارد یوتیوب بشید. از کجا میخواید شروع کنید؟
پول؟ نه لازم نیست کاملا رایگانه.
در سال ۲۰۱۹ خیلی از کمپانی ها حتی شروع به استخدام دورکاری کردند . البته این مورد رو ۱۰۰ درصد فراگیر نمیدونم شخصا. چون کم مخالف نداره. درسته هزینه محل کار و... رو کاهش میده ولی تو بعضی موارد بازدهی هم کاهش پیدا میکنه. اما تو چه موقعیتی جالب شد؟ وقتی که یه شرکت داخل آلمان میتونست با یکی از بهترین برنامه نویس های ساکن آمریکا کار کنه.
اما بزرگترین انقلاب تاکنون...
بله! فراگیری هوش مصنوعی در سال ۲۰۲۳. در مرحله اول هم مستقیم وارد حوزه برنامه نویسی شد.
به اپلیکیشن نیاز دارید؟ یا وبسایت؟
همراه با سورس آماده و کاملا تمیز و اصولی خدمتتون ارائه میشه. تازه فقط درصورتی هم لازمه اشتراک بخرید که قابلیت های پیشرفته بخواید.
یادتونه که گفتم دیگه به دانش آکادمیک و مدرک ۴ ساله نیازی نبود؟ حالا حتی دیگه به دانش تجربی هم نیازی نیست!
شاید بگید این برنامه ها که خیلی ساده هستن. ولی خب جواب اینه که هوش مصنوعی هم الان خیلی ساده هست. خیلی از ما نمیتونیم تصور کنیم ۵ سال دیگه چه نرم افزار های رو میشه با یه پرامپت ساده ساخت.
و حالا ما Devin رو داریم. هوش مصنوعی که میتونی در توسعه نرم افزار کار شما رو تا ۹۰ درصد راحت تر کنه.
تا الان دوین میتونه:
شاید ۱۳ درصد خیلی کم باشه. اما بازم تکرار میکنم که هوش مصنوعی هم هنوز مبتدی هست و با توجه به روندی که تا الان در این حوزه بوده، این عدد چند برابر خواهد شد.
چیزی که جلوی روی ماست احتمالا تبدیل شدن زبان محاوره ای به زبان برنامه نویسی هست. به طوری که کافیه بگید چی میخواید، بعد از نهایت ۱ دقیقه فایل نصبی براتون آمادست :)
شاید مخالفت کنید ولی همونطور که ۰ و ۱ به اسمبلی و اسمبلی به c و بعد به پایتون تبدیل شد.
کی فکرشو میکرد چنین اتفاقاتی بیفته؟
خیلی جذابه که تکنولوژی انقدر پیشرفت کنه.
داخل یک اتاق فقط کسی از چنین پیشرفتی میترسه که بخواد باهوش ترین فرد باشه، ولی ببینه بعضی چیز ها دارن از اون باهوش تر میشن.
اگر به یاد داشته باشید، چیزی که باعث سقوط کاتبان شد ، کاهش اعتبار و منزلت و فروپاشی اقتصادی بود.
احتمالا با مفهوم ماکسیمم نسبی در ریاضیات آشنا باشید.
یک ماشین اسپرت یا یک گوشی پرچمدار رو فرض کنید. در ابتدا اگر شما یکی از اون ها رو بخرید، منحصر به فرد دیده میشید. مثلا اگه یک نفر سال ۲۰۲۱ گوشی آیفون ۱۲ می خرید، خیلی خفن بود مگه نه؟
اما همون فرد برای حفظ این اعتبار باید الان بره و آیفون ۱۵ بخره. چون که خیلی از افراد مدل های قبلی دارن و دیگه عادی شده.
دقیقا اعتبار فرد موردنظر در این حوزه ای که گفته شد با ماکسیمم و مینیمم نسبی یک تابع قابل شبیه سازیه:
در حال حاضر ( یعنی سال ۲۰۲۴) شما به عنوان کارفرما حتی از گوشه و کنار شهر هم میتونید برنامه نویس استخدام کنید و یا اگه برنامه نویسید میتویند بدون کمک کسی انجام پروژه رو با کمک هوش مصنوعی آسون تر کنید.
به نظرتون اوضاع تازه واردان به این حوزه چطور خواهد بود؟
بیاید با هم به نمودار تعداد فارق التحصیلان رشته کامپیوتر نگاهی بندازیم:
غول های تکنولوژی روز به روز هوش مصنوعی های پیشرفته تری رو معرفی میکنند و بعضی افراد هنوز به دنبال رودمپ یادگیری html و css هستن.
کارفرما ها به تدریج به این پی بردند که لازم نیست حقوق بالا و وعده غذایی رایگان و... رو به کارمند ها بدن. همین الان هم خیلی از شرکت های خارجی ، برای انجام بعضی از تسک ها و پروژه های عادیشون به استخدام دوره ای یا پروژه ای رو آوردند.
با توجه به این روند، صنعت به سمتی خواهد رفت که بیشتر به شیوه کار اسنپ و اوبر و... شبیه هست. استخدام های قراردادی بیشتر به جای کار های فول تایم. منظورم راننده های این کمپانی ها هست.
برای اطلاعات بیشتر میتونید درباره Network model تحقیق کنید.
داشتن تیم های متمرکز و فعال در گذشته جواب میداد اما الان میشه کار رو به بخش های کوچک تری تقسیم کرد.
ما قطعا به دوران گذشته که افراد فارق التحصیل شده از دانشگاه ها یا بوت کمپ ها مثل یه رسم عادی بلافاصله وارد بازار کار میشدن بر نخواهیم گشت.
در اینجا بخشی از سخنرانی مدیر عامل انویدیا رو هم داریم (یوتیوب):
به گفته ایشون شکاف تکنولوژی بسته شده و تقریبا همه مردم به زودی برنامه نویس خواهند شد!
دیدن مصاحبه کامل ضرری نداره. میتونید سرچ کنید. اما من بخش مهم رو برات گذاشتم.
اینترنت پر از افرادی هست که به شما رویا های پوچ میفروشن. دوره های گرون و در اکثر اوقات بی محتوا. حتی به نظرم محتوای دانشگاه ها هم شامل این دسته میشه. اما تا به حال کسی به شما گفته که صنعت از شما چی میخواد؟
دلیل اشباع بیش از حد حوزه تک. خصوصا در سطوح پایین میتونه توهم مردم باشه.
البت نگاه کاملا بدبینانه منصفانه نیست. بسیاری از افراد الان دیگه فهمیدن که برای شاغل شدن و افزایش سطح دانش خودشون در این حوزه برای ورود به صنعت نیازی به دانشگاه نیست. اما این کافی نیست.
دانشگاه محل خوبی برای ارتقای علمی و آشنایی با حوزه تحقیقاتی و ورود به آن است. اما اینکه با رفتن به دانشگاه خوب و معدل بالا شما آینده تضمین شده دارید، باور بی اساسی هست. سرفصل هایی که شما در دانشگاه یاد میگیرید برای شروع کمک کننده هست ولی اگر بخواهید صرفا به آن ها تکیه کنید، چیزی جز یک دانش از رده خارج و کم کاربرد نصیبتان نمی شود.
به عنوان مثال: یک وردپرس کار و یک دانشجوی مسلط به درس طراحی کامپایلر رو فرض کنید.
شانس درآمد؟ نیازی به توضیح اضافه نیست.
در سمت دیگر اینفلوئنسر های برنامه نویسی رو داریم. کسانی که اکثرا تا به حال تجربه پروژه های واقعی یا حداقل کمی پیچییده رو نداشتن و صرفا میم منتشر میکنن. اما طوری پوزین های شغلی رو تفسیر میکنن که افراد تازه وارد فکر میکنن با یادگیری پایتون سه ماهه یه خونه میخرن!
بعض افراد میگن، حتما دولت ها برای آینده راهکاری پیدا میکنن تا مردم بیکارن نمونن. منم تا چند وقت پیش روی این مورد شک داشتم ولی بهتره بدونید همین الان استارتاپ هایی در حال تحقیق مستقیم روی جایگزینی ربات با انسان در عرصه های مختلف هستند.(VC)
کمپانی ها دلسوز و ناجی آینده شغلی ما نیستن و در درجه اول همیشه سود دهی مهمه!
خیلی از افراد معمولا بر اساس آگهی های استخدامی تصمیم میگیرن چه زبان یا تکنولوژی رو به عنوان مهارت اصلی انتخاب کنن و یاد بگیرن.
اما مهارت واقعی فراتر از ابزار ها و متد ها و تکنولوژی های خاص هستند.
شاید براتون جالب باشه که بدونید مهندسان نرم افزار و برنامه نویسانی که حقوق های بسیار بالایی دریافت می کنند، به هیچ عنوان سادگی کارشون رو زیر پا نمیزارن.
صرفا از ابزار های ساده ای استفاده میکنن تا کار کنه!
ساده نگهش دار!
هدف اصلی موثر بودن هست نه زیبایی کار
بهترین برنامه نویس ها عملگرا هستند، نوآوری می کنند نه تکرار، همچنین همیشه در یادگیری به روز هستند و با تغییرات سازگاری دارن.
آینده همیشه به نفع کسانی بوده و هست و خواهد بود که ارزش آفرینی می کنند.
عدم تغییر همیشه منجر به فروپاشی میشه. شما باید همیشه آماده تغییر باشید و صرفا روی یک ابزار خاص تا لحظه منسوخ شدن نایستید.
هرچیزی ( نه صرفا برنامه نویسی ) تاریخ انقضا دارد.
What if I fall?
Oh! but my darling, what if you fly?
- J. M. Barrie (Peter Pan)
تغییر لزوما در مور ابزار مورد استفاده نیست. میتونه به پوزیشن کاری شما هم مربوط بشه. انتخاب شما چیه؟ فریلنسری یا کارمندی؟ البته فقط این دو نیستن اما خیلی از افراد با ریسک های بزرگ در زندگی نتایج خوبی به دست آوردن.
حال با توجه به اینکه کدنویسی دیگه قرار نیست مهارت خاص مخسوب بشه، ما باید چه کنیم؟
همونطور که در اول گفته شد اینجا نسخه ای پیچیده نمیشه. اگه قرار باشع همه یک مسیر رو پیش بگیرن چی میشه؟ دقیقا! اعتبار و منزلت اون مسیر کاهش پیدا میکنه.
اما یک خلاصه از تاریخ رو به روی ماست:
۱۸۰۰ میلادی : راه ثروتمند شدن از طریق کار کردن بود
۱۹۰۰ میلادی : کسانی که سرمایه داشتند
۲۰۰۰ میلادی : تولید یک محصول، محتوا، کد
بله راه خیلی کلی هست ولی پیدا کردن مسیر مثل گنجی میمونه که فقط خود شما نقشه اش رو دارید.
Intelligence is the ability to adapt to change
- Stephen Hawking
کمپانی های بزرگ برای حل کردن مشکلات به شما پول میدن، اما کار کردن مداوم تنها راه کسب درآمد نیست. اگر افراد بدون زمینه تک میتونن چیز های جالب بسازن پس شما هم به عناون یه برنامه نویس قطعا خواهید توانست.
یکی از جملات معروف جف بزوس : "من نمیدانم در ۱۰ سال آینده چه چیزی تغییر می کند، اما میدانم چه جیزی را نمیدانم."
جهان به سرعت در حال حرکت است و آموزش سنتی از ادامه روند خود ناکام خواهد ماند. به همین دلیل است که باید یک استراتژی در مورد چیزهایی بسازید که در زمان پایدار هستند. به عنوان برنامه نویس، همیشه باید مشکلات را حل کنید. شما همیشه باید به طور موثر با دیگران ارتباط برقرار کنید و همیشه باید به یادگیری و ارتقاء مهارت های خود ادامه دهید. بخش بزرگی از انرژی خود را بر روی مهارت هایی متمرکز کنید که تقریباً تضمین شده است که در آینده ارزشمند خواهند بود.
اصطلاح نیمه عمر دانش یعنی زمانی که طول میکشه تا نیمی از دانش در یک حوزه منسوخ بشه.
نیمه عمر یک مهندس در سال ۱۹۳۰ ، ۳۵ سال بود.
در سال ۱۹۶۰ به ۱۰ سال کاهش یافت.
در مورد الان چی باید گفت؟
از اونجایی که فناوری بسیار سریع در حال حرکت هست، در نهایت توانایی حل مشکلات و یادگیری مداوم، به محبوب ترین مهارت تبدیل خواهد شد.
برنامه نویس ها قبل از هرچیز حل کننده مشکلات هستند و دنیای ما به بهترین راه حل نیاز داره نه دومین راه حل خوب. این جمله علت پاراگراف قبلی بود. همیشه برای بهترین راه حل تقاضا هست.
ممنون که تا اینجا وقت گذاشتید و این پست رو تا انتها خواندید. امیدوارم ارزشش رو براتون داشته بوده باشه.
اگر به چنین پست هایی علاقه مند هستید میتونید انتشارات حق رو دنبال کنید.
ـــــــــــــــشبکهــهایــاجتماعیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تلگرام - ایکس - یوتیوب