البته ناگفته نماند که The Last of Us Part 2 بهترین عنوان استودیو پلی استیشن تا به حال به نظر می رسد و احتمالاً از نظر بصری تأثیرگذارترین بازی ای است که تا به امروز در PS4 دیده ایم. وقتی نور خورشید از میان جنگلهای سرخس میسوزد و به آرامی در برابر نسیم خشخش میکند، یا افق سیاتل که در رنگهای غروب سرخ میسوزد، منظره محسور کننده و بسیار زیبایی است و شما چارهای ندارید جز اینکه از قسمت Photo Mode در بازی برای عکاسی از این مناظر شگفت انگیز استفاده کنید.
مبارزات به سبک چریکی Last of Us نیز به طور مشابه برای تشدید تنش وحشتناک و ترسناکی که هر درگیری را فرا می گیرد، پیچیده شده است. این تا حد زیادی به لطف برخی از پیشرفتهترین هوش مصنوعی دشمنانی است که تا به حال شانس مقابله با آنها را داشتهاید، که مانند هر چیز دیگری در قسمت دوم The Last of Us، به طور آزاردهندهای ظاهر و رفتار واقعی دارند.
دشمنان یکدیگر را با نام صدا می زنند، استراتژی های اصلاح شده ای را در واکنش به رفتار شما اتخاذ می کنند، و ابزارهای جدیدی مانند سگ های شکاری را برای بو کشیدن الی در محل هایی که مخفی شده، به کار می گیرند. خوشبختانه، الی راحتتر از جوئل میتواند بین مخفی کاری و نبرد آزاد شناور شود و میتواند از رشد بیش از حد گیاهان دهه آخرالزمانی به عنوان پوشش طبیعی استفاده کند، یا بین شکافهای کوچک مانور دهد تا از دشمنان فرار کند و به دیگران حمله کند.
هنگامی که تقریبا مطمئن هستید که گرفتار می شوید، مبارزات به تیراندازی درهم و برهم، استفاده از مواد منفجره و ضربات فیزیکی منجر می شود. اینجاست که همه چیز استرسزا میشود، بهویژه زمانی که نبرد در فاصله نزدیک رخ میدهد و تصویر تهوعآور The Last of Us از خشونت خام اجازه نمیدهد تا شما را به سنگینی بار اعمالتان را بپذیرید، فریادهای دردناک، ضربات مرگ بار، صدای خرد شدن گردن قربانیان تا مدتها پس از کشتن آنها حافظه شما را آزار می دهد.
در همین حال، تکامل آلودهشدگان در The Last of Us باعث شده آنها وحشتناکتر از همیشه باشند. اکنون هر زمان که صدای کلیکرها به گوشتان برسد، برای ایجاد لرز در چهار ستون بدنتان کافی است، اما فقط صبر کنید تا ناله های غم انگیز بمب های سمی متحرک که در بازی به آنها Shamblers می گویند را بشنوید، یا خود را در تاریکی اتاق با… ببینید. خوب، بگذاریم بقیه چیزها را خودتان کشف کنید.
شرکت Naughty Dog بهطور غیرمنتظرهای به سمت طرف ترسناک سبک بازی ترسناک/ بقای (survival horror) خود متمایل میشود و عامل ترس را به روشهایی تقویت کرده که به یک انداره شما را شگفتزده کرده، تحت تأثیر قرار داده و باعث ایجاد حس ترس در شما میشود. احتمالاً حتی عادتدارترین بازیکنان با دیدن سگ شکاری دستهایشان میلرزد. خوشبختانه، الی انتخاب های زیادی در اختیار دارد تا همیشه دو قدم جلوتر از مهاجمینش بماند. ابزارهای ساختنی جدید، از تیرهای تیر کمان انفجاری گرفته تا مینهای قابل حمل، جنگهای بداهه را با فرصتهای بیشتری برای آسیب رساندن به دشمنان زینت میدهند. درختواره مهارت (مهارت ها با پیدا کردن مکملها و مجلات Hobbyist در سرتاسر سیاتل باز میشوند) به بازیکنان اختیار بیشتری برای گرفتن تصمیمات سخت ارائه میکنند که کجا به بهترین نحو منابع را استفاده کنیم.
میز کار اسلحهها نیز بازگشتهاند و با جزئیات فوقالعادهای رندر شدهاند. در قسمت دوم بازی، انبار سلاحهای گرم با تعدادی اضافات جدید شگفتانگیز گسترش پیدا کرده که در اینجا آنها را اسپویل نمیکنم. با این اوصاف، همه این ویژگی ها باعث افزایش لمس مبارزات با سلاح که از ناتی داگ انتظار میرفت میشود. همیشه در هنگام اصابت گلوله شلیک شده به هدف، حس تاثیرگذاری زیادی به بازیکن منتقل می شود، اما هرگز آنقدر قابل اعتماد نیست که شما را تنها با اتکا به آن از نقطه A به B برساند.
همه این سیستمها و مکانیکها در The Last of Us Part 2 بهطور یکپارچه با هم کار میکنند، مانند چرخ دندهها در ساعتی که با دیدی متمایز و منحصربهفرد محصور شدهاند و تجربهای را تداعی میکنند که هرگز چیزی کمتر از یک شاهکار مثال زدنی از طراحی بیعیب و نقص در بازی احساس نمیشود.
اگر یک مورد در قسمت دوم The Last of Us وجود داشته باشد که شاید ایراد دارد، آن گم شدن گاه به گاه در میان نیزارهای جاه طلبی خودش است. مانند Uncharted 4، مقیاس طرح Naughty Dog میتواند عادت به بازنویسی خود کند و به دلیل نیاز به گره زدن هر رشته داستان یا تأکید بر یک نکته موضوعی که ساعتها پیش مطرح شده بود، شتاب خود را از دست بدهد.
این انحراف از نقطه کانونی داستان در بهترین حالت، نادر است و چیزی از تاثیر داستان بازی که یک افسانه فوقالعاده قدرتمند است را کاهش نمیدهد، اما ساختار لایهبندی و پرستیژ به سبک تلویزیونی بازی، گاهی اوقات تا حدی فراگیر میشود. در همین راستا، اگر پایان The Last of Us به دلایل درستی بحثبرانگیز بود، قسمت 2 با درایت توطئه گرایانهای همراه نیست، اگرچه هیچ کاری برای خنثی کردن طنین سفر منتهی به صحنه نهایی بازی انجام نمیدهد.
اما هیچ شاهکاری کامل نیست و The Last of Us Part 2 کاملاً یک شاهکار است، شک نکنید. چیزهای بیشتری در مورد این بازی وجود دارد که من بی صبرانه میخواهم که آن را ستایش کنم، اما واقعا نمی توانم چیزی فراتر از آنچه قبلاً نشان داده شده است اسپویل کنم. جسورانه، سازش ناپذیر و بر خلاف هر چیزی که در مدت طولانی بازی کرده ام، Naughty Dog پیشرفته ترین ماجراجویی تعاملی خود را خلق کرده است.
بازی The Last of Us Part 2 نه تنها وجود خود را بهعنوان دنبالهای که اکثرا فکر نمیکردند ضروری باشد، توجیه میکند و ویژگیهای همیشگی نسخه قبلی خود را تکمیل و ارتقا می دهد، بلکه به عنوان یک هیولای کاملاً متفاوت که دندانهای نیش خود را حمل میکند و به همان قدرت گاز میگیرد، با اطمینان از نسخه قبل جدا میشود. دستاوردی ماندگار که چیزی کمتر از خارقالعاده نیست و بازیای است که برای دهههای آینده به آن نگاه خواهیم کرد.
https://www.gamesradar.com