نشر نوین یه کتاب خیلی خوب به اسم "سرسختی" منتشر کرده که وقتی این کتاب رو میخونید واقعا لذت میبرید. این کتاب اثر خانم آنجلا داک ورث ﻪ و خانم سمانه سیدی زحمت ترجمهشو کشیده. اگه به سایت نشرنوین برید میتونید قسمت کوچکی از سخنرانی تِد این خانم رو با زیرنویس فارسی ببینید.
در حین مطالعه این کتاب قسمت هایی رو که به نظر شخصی خودم مهم بود یادداشت برداری کردم و در یک دنباله نوشته منتشر میکنم. امیدوارم بدردتون بخوره در ضمن این نوشته ها صرفا بُریده هایی از کتابه و برای فهم و درک مطلب توصیه میشه حتما کتاب رو تهیه کنید و عمیق مطالعه بفرمایید.
اشتیاقتان را کشف کنید. یک جهتگیری مناسب کافی است نیازی نیست حتما انتخاب مناسبی داشته باشید. اگر از انجام کاری حس خوبی دارید آنرا توسعه بدهید. علایق را باید تحریک کرد نیاز به زمان داریم. به این فکر کنید که چطور انتخاب های خود را پرورش میدهید. مزیت اصلی سرسختی، صرف زمان بیشتر روی یک کار مشخص است. افراد سرسخت معمولا طولانیتر از دیگران به تعهدشان پایبند میمانند. در مورد اصطلاح Kaizen یا بهبودی مداوم توضیحاتی داده میشود. سرسختی تمایلی مداوم برای بهتر شدن است. سرسختی حالتی ذهنی مثبت است. سرسختی با نارضایتی به عقب نگاه نمیکند بلکه امیدوارانه به جلو نگاه میکند و خواهان رشد است. مهارت افراد مشهود و موفق به صورت تدریجی و در طول سال ها ارتقا یافته است. افراد حرفه ای به نحوی متفاوت تمرین میکنند. ضعف ها را بشناسید و بیوقفه بر روی آنها بررسی داشته باشید. تمرین مدبرانه یک رفتار است و جریان سیال انجام کارها یک تجربه. شما تمرکز میکنید و مدبرانه سطح چالش را فراتر از مهارت های فعلی تنظیم میکنید. وقتی در درون حالت جریان سیال کارها هستید همه چیز بدون زحمت به نظر میرسد. از تلاش های قهرمان شنا می گوید که چطور برای 49 ثانیه دور دنیا را شنا کرده و تمرین های طاقت فرسایی را طی کرده است.
الزامات تمرین مدبرانه:
1. هدف مبسوطی که به خوبی تعریف شده است.
2. تمرکز و تلاش کامل
3. بازخورد فوری و آگاهانه
4. تکرار با تفکر اصلاح
در مرحله بعدی تمرین مدبرانه خود را تکرار کنید. آئین های روزانه تمرین های مدبرانه شما را جهت میبخشند. هیچ انسانی بدبخت تر کسی نیست که باید برای شروع هر کار کوچکی، هر روز از نو تصمیم بگیرد. در لغت نامه سرسختی هدفمندی یعنی "قصد مشارکت در رفاه دیگران" . ارسطو دو راه را برای رسیدن به شادی معرفی کرده است:
1. خوش روانی: هماهنگ با روحیات خوب درونی شخص
2. خوشگذرانی: خلق تجربیات مثبت، لحظه ای و ذاتا خودمحور
بشر در جستجوی لذت است چیزهایی که لذت می آورند شانس بقایمان را افزایش میدهند. تمایل به ارتباط یک نیاز اساسی انسانی هم تراز با اشتیاق برای لذت است. طبق نظرسنجی که در آمریکا انجام شده است افراد سرسخت نه تارک دنیا هستند و نه لذت گرا. اکثر افراد سرسخت اهداف نهایی شان را با ارتباطی عمیق به دنیای دیگران مشاهده میکنند.
کسی که شغلی دارد آنرا بعنوان یک ضرورت زندگی مثل نفس کشیدن یا خوابیدن میبیند.
کسی که حرفه ایی دارد شغلش را عمدتا به صورت مبنایی برای شغل های دیگر میداند.
کسی که پیشه ای دارد: کار من یکی از مهم ترین چیزها در زندگی ام است.
داشتن یک شغل معنادار به اسم پیشه چیزی که حس میکنی با آن انجام میدهی در جهان شرایط بهتری را ایجاد میکنید و حس بهتری به دست می آورید.
وقتی از انجام کارها لذت میبرید تمایل به کمک به دیگران به تلاش بیشتر منجر میشود. باید سعی کنیم به نوجوانان آموزش دهیم که چطور زندگی کنند که هم از لحاظ فردی زندگی لذت بخشی داشته باشند و هم برای جامعه بزرگ تر مفید باشند. سخت کار کنیم و به راحتی ببخشیم.
سه توصیه برای هدفمندی:
1. کاری که حالا انجام میدهید چطور میتواند مشارکتی مثبت در جامعه داشته باشد.
2. چطور میتوانیم به روش های کوچک اما معنادار کار فعلی را تغییر بدهیم تا ارتباط با ارزش های بنیادی بهبود داده شود.
3. الگوی الهام بخش هدفمندتان را پیدا کنید
امیدی که افراد سرسخت دارند هیچ ارتباطی با شانس ندارد و در دوباره بلند شدن خلاصه میشود. فکر اینکه کنترلی بر روی شرایط نداری باعث میشود متوقف شوید. تفکرات منفی اثرات بسیار بدی بر روی شما میگذارد باعث میشوند تسلیم شدن منطقی به نطر برسد. بدبین ها بیشتر دچار افسردگی و نگرانی میشوند. هر اتفاقی چیزی است که میتوانیم از آن درس بگیریم. این بار خوب پیش نرفت اما باید ادامه بدهیم. افراد نظریه هایی را در مورد خودشان و جهان بسط میدهند و همین نظریه هاست که کارهایشان را تعیین میکند. نیچه میگوید: آنچه مرا نمیکشد مرا قوی تر میکند.
همیشه به افرادی نیاز دارید که به شما یادآوری کنند که تسلیم نشوید به راهتان ادامه بدهید.همه چیز درست خواهد شد.
پدر و مادر باید به کودک ثابت کنند که ما هر چه داریم به تو میدهیم اما تو را مجبور نمیکنیم که آنچه ما میخواهیم تو باید بشوی
مثال هایی در مورد فرزند پروری حامیانه و سخت گیرانه زده میشود و شرایط و نشانه هایی از پدر و مادرهای حامیانه و سختگیرانه زده میشود. فرزند پروری عاقلانه کودکان را تشویق میکند که از والدینشان تقلید کنند. رونوشت کاربری مجازی: تقلید از والدین در رفتارهای روزمره
اگر تلاش کنیم حداقل شانسی خواهیم داشت و اگر تلاش نکنیم اصلا شانسی نخواهیم داشت. از زندگی انسانی صحبت میکند که در اوج فقر و ناتوانی به انسانی موفق و بزرگ تبدیل میشود. نیاز نیست پدر یا مادر باشید که بتوانید در زندگی افراد تغییر ایجاد کنید. کافی است به آنها اهمیت بدهید و به یاد داشته باشید چه خبر است! مشکل گشا باشید.
فعالیت هایی مثل رقص باله، پیانو، فوتبال و ... علاقه، هدفندی و امیدواری را پرورش میدهد. کودکان را به یک فعالیت فوق برنامه به انتخاب خودشان دعوت کنید. وقتی در زمان های دور تحت نظارت بیل گیتس مایکروسافت برنامه نویس استخدام میکرد بیل گیتس یک وظیفه برنامه نویسی به فرد میداد که بسیار خسته کننده بود و زمان زیادی باید صرف میشد تا وظیفه کامل میگردید. این تست فقط برای سنجش توانایی فرد در پشتکار و ادامه دادن و رسیدن به هدف بود.
بیشتر از طریق تجربه متوجه میشویم که اولویت هایمان کدام ها هستند و شخصیت خود را توسعه میدهیم. ما با تمرین میتوانیم سخت کوشی را یاد بگیریم. بالاخره روزهایی بد به روزهای خوب تبدیل میشوند و همیشه امیدی برای تلاش کردن و تلاش کردن دوباره وجود دارد. هرکسی درخانواده یک کار سخت انجام میدهد. سعی کنید هر کاری را که شروع کردید تمام کنید. حق ندارید کار سخت خود را در یک روز بد رها کنید. انتخاب کار سخت با شماست کسی نمیتواند برای شما کار سخت انتخاب کند
چه متوجه بشویم و چه نشویم فرهنگی که در آن زندگی میکنیم و هویتمان با آن ساخته میشود قدرتمندانه هر جنبه از وجودمان را شکل میدهد. اگر میخواهید سرسخت باشید یک فرهنگ سرسخت پیدا کنید.
این پیروزی محرک برای سازگاری خود جهت وفق دادن با گروه واقعا قدرتمند است. صحبت از مردم فنلاند و کلمه ای به نام سیسو ...
شکست ها همیشه اتفاق می افتند تو باید یاد بگیری چطور به شکست غلبه کنی. هدف نهایی این است که ما با گذر زمان رشد کنیم. نگذارید موانع موقت به بهانه های همیشگی تبدیل شوند. اشتباهات و مشکلات را به فرصتی برای بهتر شدن تبدیل کنید نه دلایلی برای تسلیم شدن. فرهنگ سازی چیزی است که به آزمایش مداوم نیاز دارد. ما هر چیزی را امتحان میکنیم و اگر جواب داد به انجام دادنش ادامه میدهیم. اگر میخواهید فرهنگی را خلق کنید باید مجموعه ای از ارزش های اساسی داشته باشید. نیمی از ارزش های اساسی تیم به کار گروهی و نیمی دیگر به سرسختی مربوط میشوند. این کتاب را به این دلیل نوشتم که آنچه در ماراتون زندگی به دست می آوریم تا حد خیلی زیادی به سرسختی مان بستگی دارد. سرسختی را میتوانیم پرورش بدهی. وقتی همه چیز را از دست رفته به نظر میرسد باز هم باید امیدوارانه به زندگی نگاه کنیم. سرسختی را میتوانیم از طریق والدین، معلم ها و ... از بیرون به درون پرورش دهیم. هر چقدر فرد سرسخت تر باشد احتمالش بیشتر است که از یک زندگی عاطفی سالم لذت ببرد.
ارسطو میگوید: داشتن مقدار خیلی زیاد از هر چیز خوب، بد است. مثلا شهامت ; شهامت زیاد حماقت است و شهامت خیلی کم بزدلی است.