نشر نوین یه کتاب خیلی خوب به اسم "سرسختی" منتشر کرده که وقتی این کتاب رو میخونید واقعا لذت میبرید. این کتاب اثر خانم آنجلا داک ورث ﻪ و خانم سمانه سیدی زحمت ترجمه‌شو کشیده. اگه به سایت نشرنوین برید میتونید قسمت کوچکی از سخنرانی تِد این خانم رو با زیرنویس فارسی ببینید.
در حین مطالعه این کتاب قسمت هایی رو که به نظر شخصی خودم مهم بود یادداشت برداری کردم و در یک دنباله نوشته منتشر میکنم. امیدوارم بدردتون بخوره در ضمن این نوشته ها صرفا بُریده هایی از کتابه و برای فهم و درک مطلب توصیه میشه حتما کتاب رو تهیه کنید و عمیق مطالعه بفرمایید.
از این شاخه به آن شاخه پریدن از یک مجموعه مهارت به مجموعه مهارت دیگر سوئیچ کردن کاری نیست که افراد سرسخت انجام میدهند. سرسختی یعنی کار کردن روی چیزی که آنقدر به آن علاقه دارید که مشتاق هستید به آن وفادار بمانید. فقط عاشق شدن کافی نیست باید عاشق هم بمانید. سرسختی دو عنصر دارد: اشتیاق و پشتکار. برای زندگی دنبال فلسفه باشید. هدف های خود را به صورت سلسله مراتبی مرتب کنید.
سلسله مراتب اهداف با سوالات مشخص میشود مثلا هر روز راس ساعت 8 سرکار باشم اینکار باعث میشود وقت شناسی را یاد بگیرم و همین امر سبب احترام به بقیه میشود و در سرلوحه زندگی شما قرار میگیرد و در ادامه نظم و انضباط به همراه خواهد داشت. حالا نظم چه سودی برای من دارد؟ در دراز مدت رهبری را به همراه می آورد.
تعریف یک هدف سطح بالا بدون تعریف اهداف سطح پایین امکان رسیدن به آن را عملا غیرممکن میکند. هر چه سلسه اهداف متحدتر و هم راستاتر وهماهنگ تر باشد بهتر است.
داستانی از وارن بافت از اولویت بندی اهداف که به خلبانش گفته بود در اینجا خواندنی است.
تعریف داستان باب و جریان کشیدن کاریکاتور برای روزنامه نیویورکی که هر چه بیشتر طرح میزد و ارسال میکرد بیشتر کاریکاتورها رد میشد. او 2000 بار طرح های خود را برای روزنامه نیویورکر ارسال کرد و هر 2000 بار رد شدند. اما آخر ...(رجوع به کتاب)
چه مقداری سرسختی در ژن ها ما وجود دارد؟ سرسختی چیزی شبیه به قد است؟ یعنی ژنتیک است؟ یا چیزی شبیه به زبان فرانسه یا انگلیسی؟ باید یاد بگیریم؟
هر ویژگی انسانی هم میتواند تحت تاثیر ژن ها قرار بگیرد و هم تجربه. مثالی از وضعیت قد انسان ها که چطور در 15 سال گذشته در هلند به دلیل وضعیت خوب اغذیه و آب و هوا قد مردم 15 سانتی متر رشد کرده است و در حال حاضر به میانگین 185 سانتی متر رسیده است. چیزی به اسم ژن سرسختی وجود ندارد خصوصیت های ما تحت تاثیر بیش از یک ژن قرار دارند.
اکثر ما همگام با تجربیات زندگی، وظیفه شناس‌تر، مطمئن‌تر، دلسوزتر و آرام‌تر میشویم. تغییر شخصیت تابعی است از تجربیات زندگی ما.
شروع خوب آن است که متوجه شوید الان کجای کار هستید. اگر سرسخت نیستید از خود بپرسید چرا؟
اگر کاری را رها میکنید یعنی یکی از 4 دلیل زیر به سرتان زده است:
خسته ام، ارزش تلاش ندارد، مهم نیست، نمیتوانم
اولین ویژگی برای انجام کاری علاقه است. اشتیاق با لذت درونی از کاری که میکنید شروع میشود. ظرفیت تمرین یعنی عادت روزانه تلاش برای انجام بهتر کارها نسبت به دیروز طوری که به کار مسلط شوید. در برابر از خود راضی بودن مقاومت کنید. هر بهایی که داشته باشد من میخواهم پیشرفت کنم. هدفمند باشید، هر چیزی که اشتیاق را کامل میکند. کار من مهم است هم برای خودم هم برای دیگران. ویژگی آخر امید است نوعی پشتکار متناسب با موقعیت است.
اگر شکست خوردی و بلند نشدی یعنی سرسختی وجود ندارد.
چیزی را پیدا کنید که از انجام دادن آن در زندگی لذت میبرید و سپس سعی کنید آن را در تمام وقت انجام دهید. افراد وقتی رضایت شغلی زیادی دارند که کاری که انجام میدهند با علاقه شخصی شان سازگار باشد. برگ برنده ما تمایل و اشتیاق مان در انجام کارهاست. در سطح جهان، تنها 13% از بزرگسالان واقعا علاقه مند به کارهایشان هستند. مطالعات جدید نشان میدهد اکثر افراد از دوران راهنمایی در مورد کار آینده فکر میکنند. علایق از طریق تفکر کشف نمیشوند. علایق از طریق تعامل با دنیای بیرون تحریک میشوند. بدون آزمایش نمیتوانید تصور کنید که کدام علایق در شما ماندگار میشود. وقتی علایق پیدا شدند حالا نقش اطرافیان پررنگ میشود پدر، مادر، برادر و مربیان و ... این افراد شخص را برانگیخته میکنند و اطلاعات را برای او مهیا میکنند. یک موضوع جذاب را پیدا کنید و در مورد آن پشتکار نشان دهید و تلاش کنید. به یاد داشته باشید که چیزهایی که عاشقانه دوست‌شان دارید فرار میکنند.
قبل از انجام کارهای سخت حتما بازی کنید. تشویق ها در سال های ابتدایی اهمیت حیاتی دارند. در ورزشکاران حرفه ایی که از کودکی چند رشته ورزشی انجام داده اند در یک رشته ورزشی مشخص در بلندمدت بهتر عمل میکنند. ما به پیروزی های کوچک نیاز داریم به تشویق نیاز داریم به انتقاد و بازخورد مثبت نیاز داریم به تمرین نیاز داریم. اگر یک تازه کار را تحت فشار قرار دهیم بازگرداندن او به حالت قبل بسیار سخت خواهد بود. وقتی علاقه پیدا شد حالا باید یاد بگیریم چطور آنرا ارائه بدهیم. کمی در مورد داستان کودکی جف بزوس و شرایطی که داشته است داستانها گفته میشود که پیشنهاد میکنم از پادکست من از اینجا گوش کنید.
هر چه یک فرد سرسخت‌تر باشد تغییرات شغلی کمتری را در زندگی تجربه خواهد کرد. ما بنا به طبیعی که داریم نوگرا هستیم. چقدر کم میدانیم و چقدر مشتاق یادگیری هستیم. یک متخثث دانش چیزهایی را جمع کرده است که یک مبتدی نمیتواند آنها را ببینید. یک گزارشگر فوتبال را مشاهده کنید بدون دیدن تصاویر ویدئویی آهسته بسیاری از صحنه ها حدس میزند و تعداد زیادی از جزئیات را در خاطر دارد. او چطور این توانایی را کسب کرده است؟
ادامه دارد...
