ashkanp
ashkanp
خواندن ۵ دقیقه·۵ سال پیش

خلاصه کتاب "قدرت عادت" قسمت آخر

ادامه قسمت دوم

در حین مطالعه این کتاب قسمت هایی رو که به نظر شخصی خودم مهم بود یادداشت برداری کردم و در یک دنباله نوشته منتشر میکنم. امیدوارم بدردتون بخوره در ضمن این نوشته ها صرفا بُریده هایی از کتابه و برای فهم و درک مطلب توصیه میشه حتما کتاب رو تهیه کنید و عمیق مطالعه بفرمایید.

قدرت یک بحران

چگونه رهبران از طریق حوادث، عادت ها را طراحی و ایجاد میکنن

این فصل با داستانی در مورد بیمارستان "رودآیلند" شروع میشه بیمارستانی با سوابق درخشان که در حال حاضر دشمنی نهفته ای بین پرسنل وجود داره. پزشکانی که پرستاران رو بشدت تحت فشار قرار میدن و در بسیاری موارد دچار اشتباهاتی میشن که منجر به مرگ بیماران میشه.

مدیران نباید اجازه بدهند فرهنگ بدون اندیشیدن بوجود بیاید و این فرهنگ غلط توسعه پیدا کند.

شرکت‌ها توسط عادات سازمانی طولانی مدت هدایت میشوند، الگوهایی که اغلب از میان تصمیمات مستقل هزاران کارمند ایجاد شده است. رویه ها صدها قانون نانوشته ایجاد میکنن که کمپانی ها برای عملکرد خودشون به آن نیازمند هستن. رویه ها نوعی حافظه سازمانی ایجاد میکنن. بیشتر محیط های کاری متشکل از زمین های فئودالی ست که در اونا مدیران بر سر کسب قدرت و اعتبار با هم رقابت میکنن. رییس ها افراد تحت فرمان خودشون رو علیه همدیگه به رقابت وادار میکنن تا کسی نتونه علیه قدرت اونا دست به اقدامی بزنه. کمپانی ها خانواده نیستن عرصه های نبرد در جنگ داخلی هستن.

داستانی از آتش سوزی مترو انگلستان و کشته شدن 31 نفر که هیچ کدام از مدیران اونجا مسئولیتش رو قبول نکردن بازگو میشه.

بحران ها بقدری ارزشمند هستن که گاهی اوقات می ارزد بجای آنکه بگذاریم حس بزرگ فاجعه فروکش کند به آن دامن بزنیم.

رهبران خوب از بحران ها برای بازسازی عادت ها بهره گیری میکنن. بحران ها بقدری فرصت های ارزشمندی هستن که رهبران خردمند معمولا عامدانه احساس شرایط اضطرار را طولانی میکنن

چگونه بیش از اینکه کاری کنید، کمپانی تارگت میداند چه میخواهید

چگونه شرکت ها عادت ها را پیش بینی میکنن؟

پُل یه آمارگیر است. پل عاشق روش هایی است که الگوها برای توضیح رفتارهای انسانی استفاده میکردند. کار پل این است که بوسیله ریاضیات ذهن مردم را بخواند. عادت های خرید را رمزگشایی کند تا آنها رو متقاعد کرد پول بیشتری خرج کنن.

گاهی پنهان کردن آنچه میدانید، درست به اندازه دانستن آن اهمیت دارد. هزاران ساعت فیلم ضبط شده وجود دارد که نشان میدهد اکثر خریداران به محض ورود به فروشگاه به سمت راست میپیچند. سود آورترین محصولات در این قسمت قرار میگیرند. بیش از 50 درصد مشتریان با اینکه لیست خرید داشتند باز هم محصولی را میخریدند که اصلا در لیست خرید آنها نبود.

یه اصطلاحی در کتاب توسط نویسنده بکار میره به اسم "مخلوقات عادت" که به طور خلاصه یعنی به صورت خودکار عادت های گذشته خود را تکرار میکنید و به اهداف کنونی کمتر توجه میکنید. عادات خرید مردم تنها زمانی بیش از همیشه مورد تغییر قرار میگیرد که آنها وارد یک رویداد بزرگ از زندگی خود میشوند. طلاق، ازدواج و ...

در این قسمت نویسنده در مورد کمپانی تارگت و چگونگی سرک کشیدن این شرکت در زندگی خصوصی مردم صحبت میکند. باید کاری کنیم که چیزهای ناآشنا شبیه به چیزهای آشنا شود. داستان جنگ جهانی دوم و تغییر عادت های غذایی آمریکایی ها از استیک و رست بیف به دل و قلوه و سیرابی!

جنبش ها چگونه رخ میدهد

داستان رز پارکز زن سیاهپوستی که از جایش در اتوبوس بلند نشد تا یک سفید پوست بر روی صندلی بنشیند. این اتفاق در سال 1955 در منطقه مونتگومری از ایالت آلاباما رخ داد. عضویت پارکز در شبکه های اجتماعی آن زمان بسیار زیاد بود و همین باعث شد افراد زیادی برای حمایت از اون دست بکار شوند. داستان مردی گفته میشود که اعتقاد داشت مسیحیت را باید درجایی شروع به تبلیغ کرد که در آنجا هیچ مسیحی وجود ندارد. با مردم باید به زبان خودشان حرف زد مکان های عبادت باید طوری ساخته شوند که مردم دوستان خودشان را ملاقات کرده و احساس راحتی کنن.

وقتی سعی کنید مردم را با ترساندن از مسیح به پیروی وا دارید. این روش برای طولانی مدت جواب نمیدهد. عادت های ایمان را باید به مردم آموخت طوری که تبدیل به هویت آنها شود.

با فداکاری میتوانیم از نیمه شب متروک و غم افزای نامردمی انسان با انسان، خارج شده و به سپیده دم روشن و درخشان آزادی و عدالت وارد شویم.

نورولوژی اراده آزاد

آیا ما مسئول عادت های خود هستیم

این فصل کتاب با داستان زنی با نام آنجی باکمن شروع میشود. زنی که بدلیل زیبایی که داشت قرار بود مدل شود اما حالا صاحب سه فرزند است و زندگی کسالت بار خود را سپری میکند. هیچ اتفاق جدید و هیجان انگیزی در زندگی این زن رخ نمیدهد تا اینکه یک روز به صورت تصادفی وارد یک کازینو میشود و 21 بازی میکند. به یکباره علاقه وحشتناک او به این بازی و قمار فوران میکند! حالا دیگه مواقعی که قمار میکند زندگی کسل کننده نیست. چیزی نگذشت که او تبدیل به یک قمار باز حرفه ای شد و قوانین بازی را به خوبی میدانست. خانم باکمن اعتقاد داشت که شما باید از قسمت های خشن بازی عبور کنید تا شانس به شما رو کند. قماربازان باهوش میدانند که برای بالا رفتن باید پایین هم رفت. قمارهای مداوم او را به نابودی کشید به طوری که دائما از مادرش پول قرض میگرفت و این کار را به صورت تکرار انجام داد. زندگیش نابود شد و به دادگاهی رفت.

اضافه کردن یک باخت نزدیک به برد همانند اضافه کردن سوخت جت به آتش است!

این فصل بیشتر حول و حوش مسئله عادت های بدی است که میتواند زندگی ما را نابود کند و چطور باید این عادت های بد را تغییر بدهیم.

ما را صدها عادت احاطه کرده است و کنترل عادت در دستانمان است. کنترل خود و سرنوشت خود در دستان خودمان است. اگر باور داشته باشیم که میتوانیم تغییر کنیم مسلما تغییر خواهیم کرد.

در فصل آخر کتاب به صورت کاملا خلاصه در مورد روش هایی که میتوانیم سرنخ ها را پیدا کنیم و عادت و رویه ها را تغییر دهیم صحبت میشود. روش هایی کاملا عملی همراه با مثال در این فصل گفته میشود که بسیار مفید و جذاب است.

قدرت عادتخلاصه کتابنشرنوینکتاب بخوانیمچارلز داهیگ
هر دردی شروع درک جدیدی از مفهوم زندگی است.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید