ماری کندو از نوجوانی مطالعه کتاب‌ها و مقالات مربوط به نظم و ساماندهی را با جدیت آغاز کرد، پس از سال‌ها تحقیق و بررسی به ابداع متد کُن ماری اقدام نمود. اکنون سال‌هاست که در مقام مربی و مشاوره و نویسنده این راهکارها را با میلیون‌ها نفر درمیان گذاشته است تا با پیروی از روش‌های او آشفتگی و به هم ریختگی برای همیشه بیرون رانده شود. او برای برگزاری دوره‌های آموزشی متد کن ماری به سراسر ژاپن حتی سایر کشورها سفر می‌کند.
کتاب هنر ژاپنی برای نظم و ساماندهی به زبان‌های مختلف از جمله انگلیسی، فرانسه، آلمانی، سوئدی و ... ترجمه شده و در سراسر جهان با استقبال کم نظیری مواجه شده است. البته یک سریال واقعی هم با نام "مرتب سازی با ماری کندو" توسط نتفلیکس ساخته شده است که خانم کندو به خانواده‌های مختلف جامعه با شرایط متفاوت فرهنگی سر زده و مشاوره‌های لازم جهت نظم دهی به زندگی را به آنها می‌دهد. این مستند واقعی در 8 قسمت تهیه و تنظیم شده است.
خلاصه ای از کتاب:
مدار جهان بر پایه نظم است و نظم جز کاملا طبیعی روند رشد و دگرگونی انسان‌ها است. در کنار نظم می‌توانیم زندگی خود را دگرگون نماییم.
عادت و فرضیات خود را نسبت به نظم به دقت ارزیابی کنید. در ژاپن مردم اعتقاد دارند برقراری نظم مستلزم آموزش است. بعضی از افراد تصور می‌کنند نظم زائیده تجربه است و به آموزش نیازی ندارد. نظم و سازمان‌دهی بخش عمده‌ای از خانه‌داری است. اگر به صورت یکباره و در یک مرحله بخواهیم به امور نظم ببخشیم خسته و دلزده شده و آن‌را برای همیشه کنار می‌گذاریم. در هر نوبت تنها بخشی از خانه را ساماندهی کنید. نظم بخشیدن به امور باید در طول یک دوره زمانی و تنها یکبار انجام و تکمیل شود. تغییز عادت از تغییر اندیشه آغاز می‌شود و تغییر اندیشه مستلزم جدیت و عزم راسخ است. با اکراه، بی‌میلی و دودلی نمی‌توانید به خانه خود نظم دهید این کار مستلزم جدیت و ثابت قدمی است. با دو روش برای همیشه با بی نطمی خداحافظی کنید:
1.اشیا اضافی را دور بریزید.
2.اشیا باقیمانده را در مکانی مشخص بگذارید.
اتاق آشفته‌ای که در آن هستید معرف ذهن آشفته شماست. نظم بخشیدن تنها یک ابزار است، نه مقصدی نهایی
شما در صورتی به موقعیت گذشته باز می‌گردید که اشیای زاید را از چند نقطه برداشته و در مکان‌های دیگری تلنبار کنید.
وقتی پای نظم و ساماندهی به میان می‌آید اغلب افراد یا تنبل هستند و یا سرشان شلوغ است. طبقه‌بندی افراد بر اساس رفتارشان منطقی است. منظم بودن روزانه یعنی بعد از استفاده از هر چیزی آن را سرجای خودش بگذارید.
تکرار و استمرار مهم‌ترین و دشوارترین بخش‌های هر کار تازه‌ای است که مردم شروع می‌کنند. دور ریختی را یکبار و کامل انجام دهید. معیارتان برای نگهداری هر چیزی این باشد که وقتی به آن دست می‌زنید احساس شادی و شعف کنید. اغلب مردم علاقه دارند لباس‌های خود را آویزان کنند چون آسان‌تر است اما من پیشنهاد می‌کنم آنها را تا کنید. با تا کردن لباس مجبور هستید هر تکه لباس را مدیریت کنید. اشیا داخل کشوها باید طوری ساماندهی شود که با یک نگاه همه چیز قابل شناسایی باشد. بیشتر مردم بیش از اندازه لباس در کمدهای خودشان می‌گذارند به همین دلیل توصیه می‌کنم لباس‌ها را تا حد امکان تا کنید. اقلام سنگین نظیر لباس‌های بلند قامت و یا آنهایی که از مواد سنگین ساخته شده است را در سمت چپ کمد و اقلام سبک را در سمت راست آویزان کنید. هر چه به سمت راست حرکت می‌کنید لباس‌ها باید کوتاهتر و روشن‌تر و سبک‌تر شوند.
کتاب‌ها از آن دست چیزهایی است که مردم به راحتی دست سر از آن بر نمی‌دارند. مادامی که کتاب در قفسه است نمی‌توانید قضاوت کنید که برای شما جذاب و خواندنی است یا خیر؟ طبقه‌بندی و دسته‌بندی کتاب‌ها این طور انجام شود که کتاب‌ها را لمس کنید و با لمس کردن تمایل خود را برای داشتن یا نداشتن آنها اعلام کنید. شادی و انبساط خاطر در اثر تملک هر چیزی حاصل می‌شود.
تفکیک اوراق مرحله‌ای است که ما به این نتیجه می‌رسیم که کاغذهایی وجود دارد که به طور قطع باید بایگانی شوند و مابقی باید مورد بررسی قرار بگیرند.
موقعیت مطلوب موقعیتی است که مصرف شما به نقطه تعادل رسیده است.
در روش کُن ماری هنگام تصمیم‌گیری تابع احساسات خودتان باشید. چه چیزی به شما شادی می‌دهد. برای هر چیزی در خانه جایی را تخصیص دهید. اول دور بریزید و بعد انبار کنید. تمام اشیا مشابه را در مکانی مشخص نگهداری کنید و مکان نگهداری را پراکنده نکنید. این طرز تفکر که همه چیز باید دم دست باشد مشکل ساز است. هرگز و تحت هیچ شرایطی اشیا را روی هم تلنبار نکنید. اشیا را به صورت عمودی قرار دهید.
وابستگی به گذشته یا ترس از آینده باعث می‌شود نتوانید چیزی را به راحتی دور بریزید. همین که لازم نیست به دنبال چیزی بگردید به خودی خود عامل ارزشمندی برای رفع استرس است. فضای زندگی ما بر جسم‌مان تاثیر می‌گذارد. سامان دهی مقصود زندگی نیست. چارچوبی است که امکان می‌دهد اهداف و اعمال‌مان را درست و سنجیده و موثر هدایت کنیم.
