در اپیزود شماره هجدهم پادکست بی پلاس کتابی به صورت خلاصه تعریف میشه که خیلی وسوسه انگیزه (میتونید از اینجا کتاب رو گوش بدید). هر چقدر گشتم نتونستم کتاب رو پیدا کنم. علی بندری که داستان رو در پادکستش تعریف میکنه، کتاب دیگه ای معرفی میشه با نام "در ماداگان کسی پیر نمیشود" خلاصه گشتم و گشتم تا این یکی کتاب رو در سی بوک پیدا کردم. اولش که کتاب رسید دستم طراحی جلدش خیلی توی ذوقم زد. کتاب رو گذاشتم کنار و گفتم کی حوصله داره سرگذشت بخونه ...
خلاصه گذشت و گذشت تا یه روز داشتم توی گودریدز چرخ میزدم این کتاب رو سرچ کردم و کامنت های ملت رو بالا و پایین کردم دیدم همه دارن تعریف میکنن. کتابو دست گرفتم و با نگاهی امیدوارانه شروع کردم. باور کنید اصلا فکرشو نمیکردم اینقدر خوب باشه. این کتاب در مورد زندگی آقای دکتر عطا صفویئه که در دوران جوانی با هزار امید و آرزو وارد خاکِ شوروی سابق میشه و وقتی به خودش میاد میبینه باید 10 سال در ناکجا آبادِ دنیا در دمای منهای چهل درجه سانتی گراد در اردوگاه های کار اجباری زندگیشو بگذرونه و احتمالِ مُردنش خیلی بیشتر از زنده موندنِشه...
مابقی داستان با زبانی ساده و روان نوشته شده نویسنده اصلا از موضوعات منحرف نمیشه و هر جا که لازمه به صورت کاملا مبسوط موضوع رو توضیح میده. داستان ها رو اصلا سخت نمیکنه و با زبانی شیوا و دوست داشتنی روند حرکتی رو طی میکنه. در حین تعریف داستان ها به فراخور موضوع شعری گفته میشه و ضرب المثلی بیان میشه که خیلی به دل میشینه. صداقت عجیبی در گفته های آقای صفوی وجود داره منِ خواننده اونقدر جذبِ صحبت هاش میشم که حس میکنم کنارم نشسته و داره داستان رو برام تعریف میکنه. اواسط کتاب بودم که اسمشو در یوتیوب سرچ کردم و دیدم یه مصاحبه هم با بی بی سی فارسی داشته که از این لینک میتونید ببینید.
به بهترین شکل ممکن کمونیسم و استالین و حزب توده و غیره رو توصیف کرده و از حقایقی پرده برداری میکنه که شاید تصورش هم در بعضی مواقع برای ما دشوار باشه. در دو فصل آخر کتاب حکایتهای جالبی داره از بلایی که در ایران سرش می آرن و اینکه چطور در سال های 67-68از مملکت طرد میشه! با اینکه خیلی کم سرگذشت انسان ها رو میخونم با این کتاب خیلی زندگی کردم و برام خیلی قشنگ بود. اگه خواستین تهیهش کنید میتونید از طریق اینجا سفارش بدین.