برای اینکه بفهمیم یک کتاب (مخصوصاً کتاب داستانی یا فلسفی) «سوالی مطرح میکند» یا «پاسخی میدهد»، میتوانیم به چند نشانهی محتوایی و فرمی توجه کنیم:
1. به لحن و موقعیت شخصیتها توجه کن:
اگر شخصیتها دچار تردید، درگیری درونی، یا بنبستهای اخلاقی و فکری هستند، احتمالاً کتاب در حال طرح پرسش است.
اگر شخصیتها به سمت یک راهحل روشن حرکت میکنند یا دیدگاه خاصی را تأیید میکنند، احتمالاً کتاب پاسخ میدهد.
2. بررسی پایانبندی:
اگر پایان باز باشد، یا پایانی باشد که تفسیربردار و مبهم است، معمولاً پرسشمحور است.
اگر پایان نتیجهگیری روشنی داشته باشد، مثلاً «انسان باید...» یا «این شیوه زندگی اشتباه است...»، نشانهی پاسخدهی است.
3. تحلیل لحن نویسنده (راوی یا زبان):
زبان طعنهآمیز، متضاد، یا نسبیگرایانه معمولاً پرسشگر است.
زبان قطعی، قضاوتگر، یا آموزشی معمولاً پاسخدهنده است.
4. نگاه به ساختار داستان یا مقاله:
اگر ساختار بر پایهی تضادها، دیالوگها، یا برخورد چند دیدگاه مختلف بنا شده باشد، پرسشی است.
اگر فقط یک زاویه دید یا تحلیل در متن غالب باشد، پاسخدهنده است.
5. نیت و ژانر اثر را در نظر بگیر:
آثار فلسفی، پستمدرن، یا اگزیستانسیالیستی بیشتر دنبال طرح پرسشاند.
آثار تعلیمی، مذهبی، یا کلاسیکِ اخلاقمدار بیشتر تمایل به پاسخ دادن دارند.
فرشته اشتری
https://t.me/GARSE_literature