از مدتها پیش، منتقد وجهای مذموم بودهاست. در بهترین حالت صرفا ندیمهای در خدمت هنرهای خلاقه ! به نقل از براندن بیهان، نمایشنامه نویس ایرلندی، منتقدان همچون خواجگان حرمسرا هستند. طریقهی انجام کار را میدانند، لیکن خود در انجام آن عقیماند. در زمانهی فربهگی روزافزون جمع کتابخوانی، پرستش نظرات سلبریتیها و تکثیر هر نامتخصصی ،حال چه نقشی برای منتقد حرفهای به مثابه حکم مطلق تعیین ارزش هنری باقی میماند.
آیا سنجش ادبیات و انواع هنری تنها به ذائقهی شخصی افراد بسنده است؟ آیا هنر، نقطه نظری «به خوبی نظر دیگر» است.
بسيارخوانده ايم و ديده ايم كه هيچ نويسنده اي ازمنتقد و نقد و نقادي دل خوشي ندارد و حتي كساني چون همينگوي و ... منتقدان را به مگس و خرمگس مزاحم نيز تشبيه كرده اند !
بسیاری از ادیبان بزرگ بر شیو ه ی نقد آثارشان شکوه داشتند.
رویکرد اصلی متن حاضر نقل قول هایی از همین شکوه هاست.
"آن ها هرروز ، خلط شعور ناچیز خود را برروی کتاب های تازه منتشر شده می مالند." بلور شلپی
"چه به ندرت به منتقدی بر می خوریم که می داند چه می گوید." گوستاو فلوبر به اوژن فرومانتن1876
"بسیاری از اوقات خیل تماشاگرانی که مورد نفرت و تحقیر قرار می گیرند، قضاوتشان درست تر از کسانی است که محصول قضاوت خود را به نمایش می گذارند." فریدریش شلگل
"همه اطمینان دارند می توانند کتاب ها را نقد کنند، فقط برای این که خواندن و نوشتن یاد گرفته اند." سامرست موام
" نوشتن برای منتقدان فایده ای ندارد. درست همان گونه که گل فرستادن برای شخصی که سرما خورده است، فایده ندارد." آنتوان چخوف
" تاریخ نقد برای اثبات این است که نقد آن دوران، چقدر می تواند اشتباه بوده باشد." سامرست موام
"منتقد فردی است که در باره ی چیزهایی می نویسد که دوست ندارد." اچ.ال.منکن
"منتقدان خواجگان حرم هستند. می دانند چگونه باید کاری را انجام داد، دیده اند که چگونه هرروز آن کار انجام می شود، اما خود ناتوان از انجام هستند." برندن بیئن
"هر احمقی می تواند نقد کند و بسیاری احمق ها این کار را انجام می دهند." سی. گاربت
"به همان سرعتی که یک سارق فاسد ، مبدل به فردی خیانتکار در رابطه با شخصی چون خود می شود، به همان سرعت هم یک نویسنده ی ناکام و ناموفق به منتقد بدل می سود." پرسی بیش شلی
" منتقد تئاتر ، مردی است که هیچ کس را از سنگسار شدن ، مبرا نمی کند." جرج برنارد شاو
" ارزش منتقد برای یک نویسنده، درست به اندازه ی ارزش سگ ها برای تیر چراغ خیابان است." جان آزبورن
"کسی که قادر به نوشتن نیست، منتقد می شود." لودویک بورنه
خواننده عاقل ، اهمیتی به نظر منتقدان نمی دهد." والتر بنیامین
"بدون شک تولید کردن، کار بسیار خاصی است و پارازیت هایی را به سوی خود جلب می کند که در ضمن مبتذل هم هستند." میشل سر
"منتقدان پارازیت های متن ادبیاتند." ینز والتر
اما:
همه مي دانند كه نقد در اين ملك به معناي دشمن تراشي و كاري بي اجر و مزد است و حتي ممكن است كسانی پيدا شوند كه سالها به نقدها و نظرها - نفيا و اثباتا - بي اعتنا باشند . ولي سوال اين است كه آیا کسی یا کسانی نباید باشند تا به هر تعزيه و نوحه خوانی ادبي که نام داستان را بر خود می گذارد و هراثرخامد ستانه اي را زيراين نام به جامعه ادبي می خوراند خرده بگیرد؟
گرد آورنده فرشته اشتری