فرشته اشتری
فرشته اشتری
خواندن ۱ دقیقه·۱ ماه پیش

مقایسه سبک دو غول پست‌مدرن!

هر دو نویسنده با فرم‌های کلاسیک داستان‌نویسی وداع کرده‌اند، اما با رویکردهایی کاملاً متفاوت نوشته‌اند.


۱. زبان و ساختار
بکت به مینیمالیسم زبانی و تهی‌سازی فرم گرایش دارد؛ او به‌تدریج از زبان هم صرف‌نظر می‌کند (مثلاً از در انتظار گودو تا نه من).

بارتلمی برعکس، به زبانی تکه‌تکه، متورم، و پُر از بازی‌های زبانی و ارجاعات وابسته است. او زبان را به‌جای آن‌که فروبکاهد، دچار انفجار و شوخ‌طبعی می‌کند.

۲. طنز و جهان‌بینی
بکت طنز تلخ و اگزیستانسیالیستی دارد؛ طنزی که از بی‌پناهی و تکرار تهی برمی‌آید. جهان بکت تاریک، بی‌معنا و خالی از امید است.

بارتلمی هم بی‌معنایی را می‌پذیرد، ولی از دل آن نوعی بازیگوشی، شوخی با فرم و معنا، و طنز پست‌مدرن می‌سازد.

۳. جهان‌شمولی
بکت با وجود سبک دشوارش، تجربه‌هایی بنیادین انسانی را نشانه می‌گیرد: تنهایی، مرگ، گذر زمان، انتظار، خاموشی. به همین دلیل آثارش—even if abstract—در سطحی عمیق، جهان‌شمول‌اند.

بارتلمی بیش‌تر دغدغه‌ی فرهنگ معاصر غرب دارد. او به نشانه‌ها، رسانه‌ها، و بازنمایی‌های مدرن حمله می‌کند. جهانش بیشتر «محلی» (درون تمدن مدرن) است، نه کیهانی یا وجودی.


بکت به جهان‌شمولی هستی‌شناختی نزدیک است، بارتلمی به خاص‌گرایی فرهنگی و زبان‌شناختی.
به‌عبارتی، بکت تجربه‌ی تهی انسان را می‌کاود، بارتلمی تهی بودن زبان و روایت را.



#ساموئل_بکت
#دونالد_بارتلمی

فرشته اشتری

زبانطنز
کنشگر ادبیات داستانی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید