اگرایجاد هر لحن و صوتی را موسیقی بدانیم این الحان در نثر نیز دیده می شود بر طبق نظر استادان، موسیقی چهار نوع است : بیرونی (وزن عروضی)، کناری(قافیه )،درونی(آرایه های لفظی)،معنوی (آرایه های معنوی).
دربعد آرایه های لفظی درنثر، سجع را می بینیم که همچون قافیه در شعر عمل می کند . سجع که در لغت به معنی آواز کبوتر است در نثر نوعی موسیقی و هماهنگی ایجاد می کند که ریتمی آهنگین به کلام می دهد.
چنانکه سعدی در گلستان گوید :
هر نفسی که فرو می رود ممدّ حیات است و چون برآید مفرح ذات .
و خواجه عبداله انصاری:
اگر بر هوا پری مگسی باشی وگر براب روی خسی باشی دل به دست ار تا کسی باشی.
ازسوی دیگر آرایه های لفظی چون جناس و واج آرایی نیز در همین ردیف قرار می گیرند. در نثر قرآن نمونه های فراوانی از ارایه های لفظی وجود دارد که موجب زیبایی آن است. در سوره زلزال هماهنگی آرایش واج ها و سجع موسیقس جالبی ایجاد کرده است : اذا زلزلت الارض زلزالها واخرجت الارض اثقالها و قال الانسان مالها یومئذ تحدث اخبارها... گرچه موسیقی به نوعی که در شعرگفته شد در نثر ایجاد نمی شود و نمی توان نوشته های منثور را به آواز و در دستگاه های موسیقی خواند اما وجود هارمونی در نثر های آهنگین را نمی توان انکا رکرد. بنابراین وجود موسیقی در کلام ازهر نوع که باشد موجب ایجاد لذت بیشتر در شنونده و خواننده است و گویندگان بزرگ از این خاصیت موسیقی غافل نبوده اند چنانکه در بیشتر آثا ربزرگ چه در زبان فارسی و چه زبان های دیگر شاهد همراهی موسیقی و کلام هستیم .