ویرگول
ورودثبت نام
اسما_گرافی
اسما_گرافیدختری از دیار بلوچستان🌴
اسما_گرافی
اسما_گرافی
خواندن ۲ دقیقه·۷ ماه پیش

بلوچستان در تار و پود لباس

بلوچستان در تار و پود لباس
بلوچستان در تار و پود لباس

آخ که دلم میخواد یه جور از لباس بلوچی بگم که آتیش بگیره! نه آتیش سوزوندن، آتیش عشق غیرت به این میراث بی نظیر.

از بچگی یادمه همه ی لباسای بلوچی برام یه دنیا بودن. یه دنیای پر نقش و نگار، پر از قصه و رمز و راز.

مگه میشه یه دختر بلوچ باشی و با این لباسا بزرگ نشده باشی؟ مگه میشه صدای خنده مادرت رو نشنیده باشی وقتی یه لباس جدید برات میدوزه؟ مگه میشه اون ذوق و برق چشاتو وقتی لباس بلوچی تنت می کنی فراموش کنی؟

من با همین لباسا قد کشیدم، با همین نقش و نگارا بزرگ شدم. هر جا رفتم یه تیکه از بلوچستان رو با خودم بردم. تو عروسی ها شادی کردم، توعزاها گریه کردم . این لباس فقط یه تیکه پارچه نیست، بخشی از وجود منه، بخشی از هویت منه.

اون سوزن دوزی ها...وای از اون سوزن دوزی ها! انگار یه تیکه از روح زن بلوچ رو روی پارچه گره زدن. انگار هرنقشش یه حرف داره، یه قصه داره، یه فریاد داره. فریاد زن هایی که با صبر و حوصله، با عشق و علاقه، این هنر رو زنده نگه داشتن. فریاد زن هایی که با وجود همه سختی ها، با وجود همه مشکلات، دست از این هنر نکشیدن.

وقتی لباس بلوچی میپوشم یه حس قدرت عجیبی دارم. انگار همه زن های بلوچ، همه ی اون قهرمان های گمنام، پشت من ایستادن. یه حس غرور، یه حس غیرت، یه حس تعصب! آره، تعصب به این لباس، تعصب به این فرهنگ، تعصب به این هویت.

من دختر بلوچستانم، با همین لباس به دنیا اومدم، با همین لباس زندگی میکنم و با همین لباس از دنیا میرم. این لباس شناسنامه ی منه، سند افتخار منه، نشون غیرت منه. تا وقتی نفس میکشم، تا وقتی خون توی رگ هام جریان داره، این لباس رو با افتخار می پوشم و فریاد می زنم : من بلوچم، دختر بلوچستان، عاشق لباس بلوچی!

لباسفرهنگهنر
۱
۰
اسما_گرافی
اسما_گرافی
دختری از دیار بلوچستان🌴
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید