باروت و ابریشم (۳)
مرضیه (لیلا) عسگریوش*: داستان از بازداشت رانندگان کامیونهای ایرانی در مرز آذربایجان به علت نپرداختن مالیات شروع میشود. این آغازی است برای بالا گرفتن اختلاف دو کشور ایران و آذربایجان که حدود دو قرن پیش پاره تن یکدیگر بودند. اما آیا ماجرا به همینجا ختم میشود؟
در چند هفته اخیر اختلاف ایران و جمهوری آذربایجان در صدر اخبار روزانه داخلی و خارجی دیده میشود. حتی میتوان با نگاهی کوتاه به فضای مجازی نیز رجزخوانیهای کاربرانی از هر دو کشور را مشاهده کرد. پس از جنگ سال گذشته میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان ایران گرچه تلاش میکرد خود را بیطرف نشان دهد، اما درنهایت مردمان آذربایجان را که ریشه در خاکش را داشتند را انتخاب کرد. حالا پس از گذشت یکسال ورق برگشته است. از برگزاری مانور نظامی تا هشدارهای پی در پی. تنش بالا گرفته است!
جنگ میان دو ملت ارمنستان و آذربایجان برای دولت مرکزی ایران دو نتیجه متناقض را رقم زده است. از دلخوری ارمنستان که سالها بخش بزرگی از مراودات تجاری را با ایران داشته است تا روی برگرداندن جمهوری آذربایجان از ایران و نشان دادن چراغ سبز به متحدانی دیگر، چون ترکیه و اسرائیل.
در طول سالهای اخیر ایران و ارمنستان مرادوات اقتصادی چشمگیری با یکدیگر برقرار کردهاند. از تاسیس منطقه آزاد مغری در مرز ایران و ارمنستان در سال ۲۰۱۷ که میتواند راهگشای یک مبادله سودآور برای هردو کشور باشد تا میزان واردات و صادرات دو کشور از یکدیگر.
ارمنستان با عضویت در اتحادیه اقتصادی اوراسیا و امکان صادرات با تعرفهای نزدیک به صفر میتواند شریک تجاری خوبی برای ایران در دوران تحریم و فشار اقتصادی باشد. در دوران امضای برجام در سال ۲۰۱۸، میزان واردات ارمنستان از ایران در سال ۲۰۱۶ از ۱۶۴ میلیون دلار به ۲۶۹ میلیون دلار رسید. همچنین طرح کریدور حملو نقل چندمنظوره بینالمللی «خلیج فارس- دریای سیاه» که توافقی است برای برای ساختن مسیری که ایران را از طریق ارمنستان و گرجستان به دریای سیاه متصل میکند و حتی طرح «یک کمربند- یک جاده» چین نیز که میتواند آن را تقویت کند؛ برای ایران میتواند بسیار حیاتی باشد. گرچه این روابط همچنان ادامه دارد و سخن از توافقات جدیدی نیز وجود دارد، اما پیامهای دو کشور با سردی و ابهام مواجه است.
آذربایجان نیز با پیشینه متصل به ایران و حتی مبادلات تجاری مانند واردات ۳۰۰ میلیون دلاری از ایران در سال ۲۰۲۰، اما حالا سرناسازگاری با ایران دارد. گرچه در طول این سالها به دلایل همکاریهای احتمالی دولت آذربایجان با اسرائیل بر سر خرابکاریهای هستهای بارها از سمت ایران گلههایی شده است، اما ایران همیشه سعی در عادی نگه داشتن این رابطه داشته است.
حالا با تنش اخیر میان دو کشور دولت مرکزی در ایران بر سر دوراهی مانده است.
در طول منازعات جدید ایران و آذربایجان نام کشور ترکیه به کرات به چشم میخورد. از مانور نظامی مشترک باکو و آنکارا تا نقشههای ترانزیتی جدید برای اتصال کشورهای ترک زبان منطقه به یکدیگر. دالان زنگهزو حالا یکی از نامهایی است که در کانون این منازعه قرر گرفته است. قرار است ترکیه و آذربایجان با همکاری یکدیگر مسیری را برای تجارت میان خود باز کنند که از خاک ارمنستان عبور میکند و کشورهای ترک زبانی، چون آذربایجان، قرقیزستان، ازبکستان، قزاقزستان و در راس آنها ترکیه را به یکدیگر و سپس به اروپا متصل میکند. این مسیر تازه قرار است ایران را دور بزند.
ارمنستان تحت فشار ترکیه و آذربایجان حالا باید دست به انتخاب بزند. یا تشدید منازعه بینالمللی با دو کشور متحد که از حمایت نیروی سوم دیگری، چون اسرائیل نیز برخوردار است یا انتخاب ایران و ایستادن در مسیر اتصال دو کشور ترک زبان.
با اتفاقات اخیر میتوان گفت صحنه دخالتها و مبادلات بینالمللی درحال تغییر است. با خروج آمریکا از افغانستان و تحولات اخیر آن، قدرتگیری هرچه بیشتر چین و طرح بزرگ جاده ابریشم جدید، انتقال منازعه دو قدرت چین و آمریکا به اقیانوس آرام حالا شاهد قدرتبندیهای دیگر در مرزهای کشورهای همجوار نیز هستیم.
با طرحهای جدید ترانزیتی مسیر مبادلات میتواند به عرصه منازعات جدید منطقهای تبدیل شود از زیادهخواهی ترکیه برای جناحبندی زبانی در منطقه و سودای عثمانی جدید تا انزوای هرچه بیشتر ایران با فشارهای برجامی و هستهای. در این میان انتخاب متحدانی قدرتمند برای تشکیل بلوکی جدید و جلوگیری از انزوای تحمیلی نیازمند بازیگرانی زیرک دارد.
درنهایت اینکه آیا منازعه اخیر دو کشور ایران و آذربایجان که پیشینه عمیق تاریخی با یکدیگر دارند در نهایت یک لفاظی تند و هشداردهنده است و یا تغییر جدی در چینش مهرههای استراتژیک در شطرنج منطقهای امری است که هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد.
این یادداشت در رسانه دیدارنیوز به تاریخ ۱۹ مهرماه ۱۴۰۰ منتشر شده است.