بی پولی یه حس سبکی داره که اگر بهش عادت کنی و ازش نترسی خیلی خیلی بهتر از استرس و اظطراب بی پولی. مقایسه مدام خودمون با دیگران ما رو وارد بازی میکنی که آخرش هیچ برنده ای نداره. جمع کردن سرمایه و خونه و ماشین فقط چون دیگران هم دارن این کارو میکنن, تبدیل کردن زندگی به یک مسابقه پوچه. سرمایه اصلی ما تجربه ها و لحظه هایی هستن که با شجاعت و بدون نگرانی زندگیشون کردیم.
میدونیم که زندگی توی شرایطی که نیاز های اولیه هم به سختی تامین میشن, سخت و پر از استرس و مدام این حس و در ما ایجاد میکن که باید بیشتر پس انداز کنیم چون نمیخوایم آینده نامطمئنی داشته باشیم. ولی گاهی اونقدر درگیر این ماجرا میشیم که تبدیل میشه به سبک زندگیمون. یه روز به خودمون میایم و میبینیم همه افتخاری که نصیبمون شده خونه داشتن و ماشین خریدن. تجربه دیگه ای از زندگی نداشتیم. وای از اون روزی که اون خونه, حس خونه رو برامون نداشته باشه. مال ماست ولی انگار توی خونه کس دیگه ای به زور داریم زندگی میکنیم.
کاش زندگی توی این کشور اینقدر پیچیده نبود تا میشد کمی راحت تر زندگی رو تجربه کرد. به هرحال تا لحظه ای که نیازهای اولیه موت تامین نشده, رفتار ما خیلی شبیه به حیوانات خواهد بود. چون دنبال امنیتیم. گاهی این شرایط استرس زا اونقدر طولانی میشه که کسر بزرگی از زندگیمون رو میگیره.
همه این حرف ها فقط برای این بود که بگم یادمون نره زندگی کنیم.