امین عطائی پژوهشگر ارتباطات دیجیتال
واتساپ طی اطلاعرسانی به کاربران خود، از بهروز شدن سیاست حریم خصوصی خود خبر داد و اطلاع داد در صورتی که به ادامه استفاده از این سرویسها تمایل دارند، ملزم به پذیرش این سیاستها هستند. این مسئله موجب واکنشهای گستردهای از سوی افکار عمومی و حتی نهادهای رسمی شد. برای مثال دفتر رسانهای رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه و وزارت دفاع کشورش گفتهاند که آنها استفاده از واتساپ را متوقف میکنند. از سوی دیگر ایلان ماسک، میلیاردر حوزه فناوری، برنامه سیگنال را به دنبالکنندگان خود پیشنهاد کرد. در این یادداشت کوتاه به ابعاد پیدا و پنهان سیاستهای جدید واتساپ پرداخته خواهد شد. اما برخلاف تصور عموم مردم که احساس میکنند واتساپ درخواستی غیرمتداول و ناقض حقوق خصوصی آنها مطرح کرده است، باید گفت که جمعآوری اطلاعات از کاربران رسانههای اجتماعی و پیامرسانها به هیچ عنوان مسأله جدیدی نیست. به همین منظور برای فهمیدن چرایی تصمیم اخیر فیسبوک مبنی بر اعلام سیاستهای جدید واتساپ، بهتر است ابتدا به تاریخچه جمعآوری و استفاده از اطلاعات کاربران و چرایی این کار بپردازیم.
شاید همه چیز به بحران دات کام که در اواخر قرن ۲۰ و اوایل قرن ۲۱ شکل گرفت، برگردد؛ زمانی که سرمایهگذاران متوجه شدند شرکتهای اینترنتی صنعت چندان سودآوری نیست و نگاهی که پیشتر نسبت به آن وجود داشت، صرفا یک خیال باطل بوده است. در نتیجه سهام شرکتهای اینترنتی با سقوط سهمگینی مواجه شد که اصطلاحاً از آن تحت عنوان ترکیدن حباب دات کام ذکر میکنند. پس از آن شرکتهای اینترنتی زیادی ورشکسته شدند و یا با یکدیگر ادغام شدند؛ اما برخی شرکتها به فکر تأسیس منابع جدید درآمدی افتادند. برای مثال گوگل که در ۱۹۹۷ ایجاد شده بود، در پی رکود داتکام، به دنبال راهی برای ایجاد درآمد بود، اما این راه درآمد نمیتوانست پولی کردن خدمات گوگل باشد. چراکه امکان داشت کاربران گوگل که نقطه قوت این پلتفرم بودند ریزش زیادی داشته باشد. در نتیجه گوگل تصمیم گرفت که امکاناتی را برای تبلیغات مؤثر شرکتهای تجاری فراهم کند و در سال ۲۰۰۰ گوگل ادوردز را تأسیس کرد. این روند مشابهی بود که چند سال بعد برای فیسبوک نیز پیشآمد. فیسبوک در کنار گوگل، به دو ابرغول پلتفرمهای تبلیغاتی دنیای امروز تبدیل شدهاند و درآمد خود را از راه تبلیغات کسب میکنند. به نحوی که در ۲۰۱۶، ۸۹% درآمد گوگل و ۹۶.۶% درآمد فیسبوک از طریق تبلیغات بوده است.
تبلیغات در فضای فیسبوک و گوگل تفاوت بسیاری با تبلیغات در فضای شهری دارد و این تفاوت ریشه در اطلاعاتی است که این پلتفرمها از کاربران خود دارند. به عبارت دیگر، پلتفرمی مانند فیسبوک که مالک اینستاگرام و واتساپ است، سن، جنسیت، محل سکونت، زبان و علائق کاربران خود را به خوبی میداند. برخلاف چیزی که اکثر مردم فکر میکنند، فیسبوک این اطلاعات را به کسی نمیفروشد؛ چراکه این اطلاعات، اطلاعات خام، تحلیل نشده و تا حد زیادی بهدرد نخور هستند. در نتیجه فیسبوک این اطلاعات خام را دسته بندی و تحلیل میکند و فضایی را ایجاد میکند که شرکتهای ریز و درشت به راحتی بتوانند با آن کار کنند. در این فضا شرکتها میتوانند تبلیغات خود را به یک جنسیت خاص (مثلا زنان)، در یک رده سنی خاص (مثلا ۲۵ تا ۳۴)، و ساکنین یک محله خاص (مثلا، تهران ـ میدان انقلاب) که به یک سری موضوعات خاص علاقهمند هستند (مثلا ورزش) نشان دهد و این چیزی است که در دنیای بازاریابی به شدت جذابیت دارد و شرکتها به دنبال آن هستند. در نتیجه فرمول پلتفرمهای تبلیغاتی مانند گوگل و فیسبوک به این ترتیب چیده شد که هرچه اطلاعات بیشتری از کابران جمعآوری کنند، سیستم تبلیغاتی قویتر و جامعتری خواهند داشت، و هرچه سیستم تبلیغاتی قویتری داشته باشند، درآمد بیشتری از محل تبلیغات کسب خواهند کرد. بدین ترتیب، میتوان متوجه شد که چرا اطلاعات کاربران در رسانههای اجتماعی نظیر فیسبوک بسیار ارزشمند هستند.
حالا که درباره صاحب اصلی واتساپ یعنی فیسبوک صحبت کردیم، میتوانیم به اتفاقات اخیر پیرامون واتساپ بپردازیم. همانطور که گفته شد، تقریباً کل درآمد فیس بوک از تبلیغات است. اما فیسبوک هیچ درآمدی از نرمافزار واتساپ ندارد و به همین دلیل فیسبوک تصمیم گرفته است که در ۲۰۲۱، از اطلاعات واتساپ به منظور تقویت پلتفرم تبلیغاتی خود استفاده کند. به عبارت دیگر، سیاستهای واتساپ تغییر یافت تا اطلاعات کاربران در برنامههای مختلف متعلق به فیسبوک یکپارچهسازی و تبلیغات در بستر فیسبوک و اینستاگرام بهینهسازی شود.
مبهم بودن اطلاعیه واتساپ و همچنین داغ شدن بازار شایعات پیرامون این نرم افزار باعث شد که بخش عمدهای از واقعیت سیاستهای حریم خصوصی واتساپ نادیده گرفته شود. برای مثال اشتراکگذاری اطلاعات واتساپ با فیسبوک نه به سال ۲۰۲۱ بلکه به سال ۲۰۱۶، برمیگردد و از این تاریخ تقریباً همه افرادی که از این برنامه پیامرسان استفاده میکنند، اطلاعات مربوط به فعالیت خود را با فیسبوک به اشتراک میگذارند. در واقع، در سال ۲۰۱۶ فیسبوک تغییرات عمدهای در سیاستهای حفظ حریم خصوصی واتسآپ ایجاد کرد، و هنگام ثبت نام یک گزینه در نرمافزار قرار گرفت تا افراد با زدن آن تیک، به فیس بوک دستور دهند که از دادههای خود از واتسآپ برای اهداف تجاری استفاده نکند. اما این گزینه در واتسآپ در سال ۲۰۱۶ فقط ۳۰ روز وجود داشت و بعد از آن، فیس بوک از هرکسی که به عنوان کاربر جدید ثبت نام میکرد، رضایت ضمنی جمعآوری اطلاعات را میگرفت؛ اما فیسبوک به دلیل درگیریهای قضائی که با اتحادیه اروپا طی ۲۰۲۰ داشته تصمیم گرفت که این سیاستها را با اندکی تغییرات به صورت علنی اطلاعرسانی کند.
مورد دیگری که بسیاری از کاربران واتساپ در مورد آن نگران بودند، نوع اطلاعاتی است که فیسبوک جمعآوری میکند. باید گفت که شایعه دسترسی فیسبوک به محتوای متنها و تماسهای تلفنی، اساساً صحت ندارد؛ چراکه پیامهای واتساپ به صورت End_to_End رمز گذاری میشوند. علاوه بر این، فیس بوک میگوید که سوابقی در مورد افرادی که در واتسآپ با آنها تماس میگیرند ثبت نمیکند و مخاطبین واتسآپ با Facebook به اشتراک گذاشته نمیشوند. در واقع فیس بوک شماره تلفنهای مورد استفاده، تعداد دفعات باز شدن برنامه، وضوح صفحه نمایش دستگاه، موقعیت مکانی تقریبی، سرعت اتصال به اینترنت را میداند و از این اطلاعات برای اطمینان از عملکرد صحیح واتساپ و البته تقویت سیستم توصیهگر فید و شخصیسازی سیستم تبلیغاتی فیسبوک و اینستاگرام استفاده میکند.
بهروزرسانی سیاستهای حریم خصوصی واتساپ و حساسیتهایی که طی هفتههای گذشته به دنبال داشته است، با همه شایعات و حقایقی که با یکدیگر ترکیب شده بودند، باعث شد شهروندان پیرامون بخشی از تهدید رسانههای اجتماعی آگاهی کسب کنند. گرچه جنبشهایی در سراسر دنیا و بهویژه در اروپا برای محدود کردن تهدید رسانههای اجتماعی و بالاخص فیسبوک ایجاد شده است؛ اما پرداختن هرچه بیشتر به ابعاد تاریک رسانههای اجتماعی باعث میشود هنگام استفاده از این ابزارها، دقت و حساسیت بیشتری بهخرج دهیم.