انقلاب فرهنگی ایران وارد چهل سالگیاش میشود. تحقیقات بسیار اندکی دربارهٔ انقلاب فرهنگی انجام شده است و هنوز سوالات بیشماری دربارهٔ ابعاد مختلف این واقعه وجود دارد که پاسخ داده نشدهاند (پرسشهایی وجود دارند که حتی هنوز مطرح هم نشدهاند). در اینجا در یک نوشتارِ دنبالهدار چهار پرسش اصلی دربارهٔ انقلاب فرهنگی ایران را مطرح می کنم و می کوشم به طور خلاصه پاسخهایی که تا کنون به این پرسشها داده شده است را بیاورم.
میدانیم که درگیریهای خونبار دانشگاههای ایران از سخنرانی هاشمی رفسنجانی در ۲۶ فروردین ۵۹ در دانشگاه تبریز شروع شد و کم کم به همهٔ دانشگاه های کشور سرایت کرد. این درگیریها از اواخر فروردین ۱۳۵۹ تا اوایل اردیبهشت همان سال در روزهای مختلف صورت گرفت. تا کنونی سندی پیدا نشده است که میزان تلفات انقلاب فرهنگی را به صورت یکجا در سطح کشور اعلام کند. اما روزنامههای رسمی چاپ همان روزها اعداد مختلفی را ذکر کردهاند: چهارصد نفر زخمی و دو کشته در شیراز، سه کشته و ۱۶۰ زخمی در دانشگاه تهران و یک کشته و ۳۵۰ زخمی در مشهد از جملهٔ این اعداد است. اما دانشگاه اهواز و دانشگاه گیلان صحنهٔ خشنترین درگیریها بودند که در هر کدام از آنها حداقل ده نفر درون دانشگاه ها کشته شدند.
گزارشهای مربوط به درگیریهای دانشگاه اهواز به شدت تکاندهنده است و نشان از خشونت بیش از حد نیروهای انقلابی و پاسدارانِ وابسته به انجمن اسلامی دانشجویان دارد. در گزارشی که هفتهنامهٔ کانون نویسندگان چاپ کرده بود، در روز دوم اردیبهشت سال ۱۳۵۹، در یک درگیری خونین در اطراف دانشکدهٔ علوم دانشگاه اهواز، حدود شش نفر کشته و تعداد زیادی زخمی شدند. سپس مهاجمین به بیمارستانی که مجروحین را به آنجا برده بودند هجوم برده و دانشجویان را به همراه چند پزشک بازداشت میکنند. فردای آن روز در سالن شهرداری اهواز که بازداشتیها نگهداری می شدند، تیراندازی صورت میگیرد و چهار نفر کشته و هفده نفر مجروح میشوند که حال سه تن از آنان وخیم اعلام شده است.
تعداد تصفیهها: اعداد فوق جدای از اساتید و دانشجویان اخراجی از دانشگاهها است که احتمالا خسارتهای سنگینی مادی و روحی زیادی را بر زندگی شخصی و خانوادگی آن افراد وارد کرده است. طبق آماری که در سال ۱۳۶۴ در خبرنامهٔ دانشگاه شریف چاپ شده است، پس از انقلاب فرهنگی، حداقل یک سوم اعضای هیئت علمی از کار بیکار شدند. طبق یک آمار دیگر از وزارت آموزش عالی، پس از بازگشاییِ نسبیِ دانشگاه ها در سال ۱۳۶۳، حدود ۵۸۳۵ نفر از اساتید دانشگاهها و مدرسان مراکز آموزش عالی اخراج شده بودند که به مراتب نسبت بالاتری از یک سوم است (بخشی از این افراد بعد از مدتی به سر کار بازگشتند اما حداقل سه سال قربانی انقلاب فرهنگی بودهاند). در این میان، خوشبینانهترین تخمین متعلق است به دکتر عبدالکریم سروش که طبق یک آمار گفته بود فقط حدود هفتصد نفر قربانی تصفیههای انقلاب فرهنگی بودهاند.
در ادامه بخش کوچکی از تصاویری که از درگیریهای انقلاب فرهنگی سال ۵۹ برجای مانده است را خواهید دید. مکان این درگیریها در منبع اصلی مشخص نشده است اما به احتمال فراوان دانشگاه تهران باشد. همین تصاویر نشان میدهد که حجم و شدت درگیریها در تاریخ جنبشهای دانشجویی بیسابقه بوده است.