تعریف نوآوری:
نوآوری توانایی توسعه ایدههای جدید و تبدیل آنها به واقعیت است. کسبوکارها میتوانند از خلاقیت در محل کار برای ایجاد راهحلهای نوآورانه در جهت ایجاد محیط کاری سازنده و پویا استفاده کنند.همچنین امکانی را برای کارمندان فراهم میکند تا خارج از چهارچوبهای معمول بیندیشند.
نوآوری شامل پرسش، مشاهده درست و تحلیل دقیق مسائل از زوایای مختلف است. این ویژگیها میتواند موجب رفتارهایی شبیه طوفان فکری شده و در نهایت میزان کارگروهی را افزایش میدهد.
اهمیت نوآوری در تجارت:
نوآوری در میان کارمندان، نهتنها محیطی پویا خلق میکند، بلکه در نهایت باعث موفقیت کاری شما میشود. تفکر خلاق همچنین، بستری برای طرح و پرورش ایدههای نو مهیا میکند تا روشهای قدیمی را به چالش بکشد و کسبوکار، محصولات و خدمات شما را از رقیبان متمایز کند.
شرکتهای خلاق میتوانند با چالشهای پیش رو مقابله و خود را برای آیندهای نو آماده کنند. با اجرای منظم طوفان فکری یا فرایندهای تفکر خلاق، ایدههای جدیدی متولد میشوند که به یاری نیازهای فعلی بازار میآیند.
مزایا نوآوری در کسب و کار:
1. شناسایی فرصت های جدید
2. پذیرش سریع چالش ها و مشکلات
3. تقویت نوآوری
4. تحریک ذهن
5. بهبود کارگروهی در محیط کسب و کار
راه های افزایش نوآوری در تجارت:
1. تقویت نگرش باز:
نوآوری اغلب به معنای آزمودن چیزهای جدید است. اما گفتنش ضروری است که پیشنیاز نوآوری، ذهنی باز و بهدوراز هرگونه قضاوت است. یکی از تکنیکهای داشتن ذهنی پذیرا برای ایدههای نو، استفاده از تکنیک «بله و..» است که توسط تئاترهای بداهه مورداستفاده قرار میگیرد. در این تکنیک بهجای بحث در مورد ایرادات یک ایده یا رد کامل آن، به گروه اجازه کار بر روی آن داده میشود. بهطورکلی حذف «نه»، در پاسخ به ایدهها، باعث میشود مردم برای بیان آنها، فارغ از کیفیتشان، تمایل بیشتری نشان دهند.
2. ترویج تنوع:
همه ما میدانیم نیروی کاری که دیدگاهها، تجربیات و مهارتهای گوناگونی دارد، میتواند کسبوکار خلاقانهتری را شکل دهد. این نکته، در هنگام استخدام افراد یا تشکیل یک تیم کاری بسیار حائز اهمیت است. از مزیتهای کارگروهی این است که با همکاری بخشهای مختلف و افرادی که هرکدام در زمینهای خاص فعال هستند، تنوع کاری افزایش خواهد یافت. از دیگر مزیتهای کار گروهی این است که امکان بررسی یک موقعیت از زوایای مختلف وجود دارد. در واقع افراد در حین کارگروهی میتوانند به چیزهایی دست پیدا کنند که در صورت کار انفرادی به آنها نمیرسیدند.
3. انعطاف پذیری سیستم:
در صورت امکان، میتوانید به زمانبندی کاری کارکنانتان انعطاف بیشتری بدهید تا آنها آزادی بیشتری را تجربه کنند. فرصتهای دورکاری یکی از راههایی است که به کارکنان آزادی بیشتری میبخشد. استرس آنها را کاهش میدهد. فعالیت ذهنی را افزایش میدهد و این دو، در نهایت بستری را برای خلق ایدههای تازه فراهم میآورند. در کنار اینها، یکی دیگر از کارهایی که شما میتوانید برای افزایش نوآوری و بهرهوری کارکنانتان انجام دهید، سپردن اختیار انتخاب برنامهها به خود آنهاست. این کار به آنها امکان میدهد تا زمانی که بیشترین انرژی را دارند کار کنند. نه اینکه بر اساس یک برنامه سخت و از پیش تعیین شده عمل کنند.
4. برگزاری جلسات طوفان فکری:
شما میتوانید جلسات منظم طوفان فکری را برای ایدهپردازی کسبوکار خود برگزار کنید. این جلسات همکاری و مشارکت مؤثر را ترویج میدهند. همچنین مشوقی هستند برای شرکتکنندگان تا ایدههای خود را از طریق بازیها یا تکنیکهای مختلف به اشتراک بگذارند و در موردشان بحث کنند. به یاد داشته باشید که در هنگام آمادهشدن برای این جلسات، شرکتکنندگانی را برگزینید که بتوانند دیدگاههای مختلفی برای حمایت از تفکر خلاق پیشنهاد دهند.
5. اجازه شارژ مجدد به کارکنان:
کارهای روزانه و تلاشهای خلاقانه به انرژی قابلتوجهی نیاز دارد. ازاینرو برای پرانرژی نگهداشتن کارمندان، به آنها اجازه دهید تا زمانی را برای استراحت داشته باشند. علاوه بر تشویق کارمندان به مرخصی با حقوق، در صورت نیاز (و طبق دستورالعملهای شرکت)، میتوانید در طول روز کاری نیز به آنها مرخصی تشویقی بدهید.
6. پذیرفتن شکست:
ترس از شکست خلاقیت را مختل میکند. به همین دلیل اغلب افراد برای فرار از شکست، مسیرشان را تغییر نمیدهند. بدیهی است که هیچ کسبوکاری اشتیاقی برای شکست ندارد اما پیروزیهای بزرگ پس از شکستهای متوالی رخ میدهد. پس باید جرات حرکت روبهجلو و مواجهه با شکستها را در کارکنانمان تقویت کنیم.
7. پاداش برای نوآوری:
میتوانید با پاداش دادن به افرادی که از مهارتهای خلاقانه موردنظر شما استفاده میکنند، استفاده از تفکر خلاق را در بین کارکنان خود تشویق کنید. البته باید بدانید که آزمودن ایدههای جدید میتواند برای کارکنان شما دشوار باشد، به همین خاطر باید انگیزهای برای آنها فراهم آورید تا تمایل بیشتری بهاشتراکگذاری و ایدههای نوآورانه داشته باشند.
نوآوری در بازاریابی:
کسبوکارها میتوانند در استفاده از شیوههای بازاریابی از نوآوری استفاده کنند، مانند بازاریابی تجربی. بهعنوانمثال، یک کارگاه سفالگری محلی ممکن است از روشهای بازاریابی سنتی مانند انتشار آگهی در روزنامه محلی یا ارسال آن از طریق پست استفاده کند.
اما میتواند از مسیر خلاقانهتری برای تبلیغات استفاده کند؛ بهعنوانمثال کارگاه رایگانی راهاندازی کند و علاقهمندان به این حرفه را به سمت خود جذب کند. در واقع تجربههای عملی به این شکل، بسیار بهتر از خواندن یک آگهی ساده در روزنامه است. چرا که هم خلاقانهتر است هم بر روی مهارت شرکتکنندگان تمرکز دارد. از طرفی راهاندازی کارگاه به جذب مشتری و افزایش آمار فروش کمک بسیار زیادی میکند.
نوآوری در حل مسئله:
برخی از شرکتهای بزرگ و موفق، با استفاده از تمرینهایی در زمینه تفکر خلاق، توانستهاند مشکلات خود را با راهحلهای نو، حل کنند. یکی از تمرینهای خلاقانه برای حل مسئله، تکنیک SCAMPER است. شرکتها اغلب از این تکنیک برای ارزیابی یک محصول، یا یافتن راههایی برای ارتقا آن استفاده میکنند. همانطور که بارها در این مقاله اشاره کردیم، تمرینهای تفکر نوآورانه، دری بهسوی زوایای جدید و ایدههای نوآورانه باز میکند.
نوآوری در فروش:
نوآوری حتی در حوزه فروش هم به کمک کسبوکارها میآید. فروش به شکل سنتی، معمولاً از یک رویکرد واحد استفاده میکند و به مشتریان امکان انتخاب، از بین گزینههای موجود را میدهد. بهعنوانمثال، یک شرکت نرمافزاری ممکن است قیمتگذاری یک محصول را فقط در سه سطح ارائه دهد. بااینحال، کارشناسان بخش فروش میتوانند با از روشهای خلاقانهتر و همدلانهتر استفاده کنند تا مشتری از خرید خود راضی باشد.
اگر مشتریان قیمتهای موجود را نپذیرند، کارشناسان میتوانند در طراحی راهحلهایی که متناسب با نیازهای آنها باشد، خلاقیت به خرج دهند. بهعنوانمثال، اگر مشتری اجازه استفاده از نرمافزار را به تعدادی از کارمندان بدهد، ممکن است تخفیف بسیار خوبی نصیبش شود. این رویکرد هم تجربه خرید خوبی برای مشتری میسازد، هم منافع فروشنده را تأمین میکند.