عاطفه دلاویز
عاطفه دلاویز
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

برقراری عدالت یا صداقت؟ _ معرفی سریال The staircase

"گاه آنکه ما را به حقیقت می رساند ، خود از آن عاری ست." _ مارگوت بیکل

یک اتفاق ناگوار (شبه قتل) منجر به کشته شدن زنی در پایین پله های خانه خودش می شود و تنها شاهد پرونده همسر اوست. به گفته "مایکل پترسون" (با بازی کالین فرث) بعد از سپری کردن یک شب آرام و رویایی ، او و همسرش "کاتلین پترسون" (تونی کولت) در حیاط خلوت خانه شان مشغول به صحبت و نوشیدن می شوند تا اینکه کاتلین تصمیم می گیرد کمی زودتر از مایکل به داخل خانه برگردد تا ایمیل های کاری اش را چک کند. زمان کوتاهی سپری می شود و مایکل نیز وارد خانه می شود اما چیزی که انتظارش را ندارد ، پیدا کردن بدن غرق در خون همسرش کاتلین است.

اما آیا آنچه مایکل می گوید با جزئیات پرونده همخوانی دارد؟ آیا آن تصویر شاد خانواده آمریکایی که از اولین اپیزود با آن مواجه می شویم ، واقعیت دارد؟ فیلمنامه از ابتدا تا انتها با تعلیق های درستی پیش می رود ، به طوری که مدام تشنه ی شناخت شخصیت حقیقی مایکل می شویم و با فلاش بک های به موقع ، به گذشته خاکستری او می رویم ، مردی خوش قلب که دو دختر خردسال را به فرزندخواندگی می گیرد اما از طرفی ، گاهی برای رسیدن به فرصت های شغلی و عاطفی دروغ می گوید. شخصیت میانه رو ی مایکل حتی به آینده او هم رسوخ می کند. به وسیله فلاش فوروارد های متعدد ، چهره ی پیر و در هم شکسته او را می بینیم ، که به راستی نمی شود حدس زد که از نتیجه دادگاه اش ، چه حسی دارد.

سریال های جنایی و خانواده محور غالبا درگیر شخصیت پردازی های زیادی می شوند تا مخاطب با شناخت کافی و با دقت به جزئیات داستان ، بتواند در جایگاه قاضی پرونده ، حکم صادر کند. امر مهمی که "آنتونیو کامپوس" (کارگردان اثر) با عدم سو گیری های شخصی و متعهد ماندن به مستندات پرونده ، به خوبی از عهده آن بر می آید.

نقش آفرینی های هر یک از بازیگران نیز جای تحسین دارد. نسبت به فرصت اندکی که هر کدام برای شناساندن خود به مخاطب دارند ، از کوچک ترین نگاه ها و سکوت های معنادار ، غافل نمی شوند. امری که وقتی با کلوز آپ ها و دالی شات های نرم ترکیب می شود ، به اوج اثرگذاری خود می رسد.

سریال فیلمبرداری و فضاسازهای چشم نوازی دارد که با تدوین های درست و به موقع ، سکانس ها را بهم میدوزد ، به طوری که مخاطب گذر زمان را حس نمی کند. در مجموع ریتم پویایی که شاهدش هستیم ، مدام به قضاوت و تصمیم گیری تشویق مان می کند.

لذت تماشای فیلم ها و سریال هایی که در این ژانر ساخته می شوند ، شاید برای اکثریت در رسیدن به یک جواب واضح و مشخص باشد.حل پرونده به روش هیچکاکی. ابتدا متهم و حقیقت را اشتباه می گیریم تا زمانی که اصل ماجرا آشکار شود و مخاطب از قضاوت زودهنگام خود پشیمان. نوع روایتی که در سریال هایی مثل The staircase و American crime story که فصل سوم آن بر اساس پرونده او.جی سیمپسون ساخته شده ، ابدا وجود ندارد. در این نوع پرونده ها با آدم های نسبتا خاکستری ای طرف هستیم که هرگز جواب واضحی پیش روی مان نمی گذارند ، اما در عین حال چاره ای جز شناخت آنها نداریم تا برای لحظه ای تصور کنیم که زندگی در کنار چنین افرادی گاهی چقدر سخت می شود و اتفاقاتی که آنها رقم می زنند بر خلاف ظاهر ساده شان ، تا چه حد می توانند متظاهرانه و پیچیده باشند. ختم کلام ، این سریال تمرینی ست برای عادت به پیدا نکردن جواب های صفر و صدی و قانع نشدن به ابعاد مطلقا سیاه یا سفید آدم ها.


سریال staircaseمینی سریالسریال های 2022سریال جنایینقد سریال the staircase
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید