خواندن این متن چیزی شبیه به کتاب سوالهای آزمونهای گذشته در آزمونهای ادارات دولتی است که هنگام آزمونها پرفروش میشود و میتواند شانس قبولی شما را بالا ببرد.
چه چیز باعث شد اولین متنی که از بنده منتشر میشود دربارهی مصاحبهها و موقعیت شغلی فعلی یک طراح باشد:
1- بارها پیش آمده ،رزومه های دوستان هم دانشگاهی گذشتهام ، به شرکتی که در آن مشغول بودهام رسیده تا برای نیروی کمکی تصمیم بگیرم اما اشتباهاتشان مانع از انتخاب می شده است.
2- ترجیح دادم پاسخ همهی سوالهایی که عموما پرسیده میشود را یکجا به اشتراک بگذارم.
3- اینجا هستیم تا تجربه کنیم و از تجربیات یکدیگربهره ببریم. برای من این مسیر به سختی طی شد، زیرا ندیده بودم هیچ کجا،هیچ طراحی از مشکلاتش در هنگام مصاحبه ها و موارد شغلیاش بنویسد.
4- با وجود فارغ التحصیلی هزاران نفر از رشتهی گرافیک از خیل عظیم دانشگاههای این رشته ، هنوز نیاز شرکتها به طراح موردنظرشان مرتفع نشده و اتفاقا مشکلی در نبود فرصت شغلی این رشته نیست ،چرا که تا وقتی کسب و کارها وجود دارند نیاز به طراح برای تبلیغاتشان نیز وجود دارد.
5- در بخش برنامهریزی شخصی ، مدتها بود در جستوجوی شیوهی صحیحی بودم تا اینکه به مدد وبلاگ دوستی ، توانستم از 5 ماه پیش تا به الان روند تکاملی طی کنم و امیدوارم این متن تاثیر مشابهی داشته باشد.
این متن دوبخش دارد:
نکاتی برای بخش تخصصی و نکاتی برای بخش عمومی
چند درصد عاشقش هستی ؟
صادقانه بگویم اگر عاشق کارتان نیستید پول درآوردن هم از آن سختترین کار دنیاست و بهتر است همین یک خط را که خواندید این صفحه را ببندید، چراکه فقط افرادی میتوانند مشقتهای این مسیر را بپذیرند که دوستش داشته باشند و از آن لذت ببرند.گرافیک دیزاین رشته ی جوانی است که اگر هنوز انتخابتان قطعی نشده ، بهتر است حسابی راجبش بخوانید و تحقیق کنید. موفقیت در هرکاری مرهون عشق به آن است فراموش نکنید تنها عشق باعث می شود شما از هر مانعی عبور کنید.
هدفتان از این مسیر چیست؟
پیش از شروع کار در حوزهی طراحی گرافیک ابتدا هدف خود را مشخص کنید. کار در بازار کار و شرکتها بخشی از گرافیک است با عنوان کارگری دیزاین ، در این بخش اگر به تخصص برسید پول زیادی برابر با برنامهنویسان گیرتان می آید.اما اگر قصد دارید در سطح بین المللی فعالیت کنید زمان و انرژی زیادی را باید صرف کنید و پوست کرگدن میخواهد و چون اطلاعات زیادی در این بخش ندارم ، نمیتوانم توضیح بیشتری بدهم . شما باید بتوانید این دو بخش را از هم تفکیک کنید .آنچه در حوزه ی دیزاین در دانشگاه خواندهاید را به کل کنار بگذارید چون برای هیچکدام از این دو بخش به کارتان نمیآید و تنها در بخش آموزش نرمافزار میتواند برایتان مفید باشد.
انجام پروژههای شخصی
مسالهای که هیچکس به شما نمیگوید و از طلاییترین نکات موفقیت هر شخصی در این حوزه است، انجام پروژههای شخصی است حتی اگر تجربهی کاری کافی ندارید ، لازم است که برای خود پروژه هایی تعریف کرده و آنها را به شکل عالی انجام دهید. خود سفارشدهنده باشید و سخت _گیرانه کار را به انجام برسانید.این نمونه کارها میتوانند بهترین فرصت ها را ایجاد کنند، زیرا هم زمان کافی برای انجامشان دارید و هم میتوانید توانمندیهای خود را با سلیقهی خودتان نشان دهید.
عکس العمل در موقعیت ناموافق
سوالی که در اغلب مصاحبهها پرسیده میشود این است : اگر از کار شما خوشمان نیامد عکسالعمل شما چیست؟ خب بیایید بررسی کنیم چه اتفاقی افتاده که این مهمترین معظل همهی شرکتهایی است که قصد استخدام طراح را دارند. این مشکل تماما ریشه در عدم توانایی طراحها برای برقراری ارتباط درست با دیگران است. عموما طراحان نمیتوانند خود را از طرحشان جدا کنند و به صورت یک فرد بیطرف نقاط ضعف و قوتش را ببینند. آنچه کمک میکند این مساله حل شود ، آن است که ابتدا بفهمیم آنچه آنها به آن نیاز دارند دقیقا چیست. خوب گوش کردن و زمانی که در ابتدا برای فهم نیاز کارفرما می گذاریم باقی مراحل را آسان تر می کند.مهارت برقراری گفتگو از جمله مهارتهاییست که معمولا مارکتینگها درتیم در آن نمره ی 100 دارند و طراحان 20. بسیار طبیعی است. کار آنها فروش است و کار ما طراحی. ما زمانهای زیادی را در سکوت پشت سیستم میگذرانیم. اما مسعولیت مرتفع کردن این تضادهابر عهدهی شماست . هرچه بتوانید بهتر فضای مارکتینگ را درک کنید خود به خود طراحیهای پختهتری ارائه میدهید. تعصب را کنار بگذارید. اینکه تصور کنید انجام نظر بقیه همیشه کارتان را خراب میکند یک دروغ محض است. به نظرات بقیه به چشم فید بک نگاه کنید نه انتقاد و تخریب شما.
دامنهی مهارتها
سعی کنید تکنیکهای اجراییتان را قوی کنید . به هرشکلی که میتوانید ، کلاس بروید ، کپی کنید ، کار ببینید . وقتی تکنیکهای بیشتری بلد باشید بهراحتی میتوانید نیاز کارفرما یا سفارش دهندهتان را در زمان کمتری طراحی کنید.از یادگیری مهارتهای جدید نهراسید . پیشرفت تکنولوژی بسیار سریع است. باید بتوانید خود را با نیاز روز بازار هماهنگ کنید. با گسترده شدن دامنهی کاربری اپ ها ، طراحانی با مهارتهای قبلی جایی در شرکتها ندارند.
کارآموزی
اگر این فرصت را دارید تا کارآموزی بروید حتما این کار را بکنید ، اینکه کنار دست یک طراح حرفهای بنشینید و آموزش ببینید خود به خود شما را ده پله جلو میبرد و از آزمون و خطا در خیلی موارد مصون نگه میدارد. به پیشنهاد من کارآموزی بیشتر از کلاسهای آموزشی کاربرد و ارزش هزینه کردن هم دارد.
درخواست منطقی رقم حقوق
وقتی رزومه ی پر باری ندارید و از لحاظ تکنیکی ضعیف هستید و ... درخواست حقوق بالا شانستان را بهسرعت کاهش می دهد. فراموش نکنید همیشه کارفرماها افرادی را استخدام می کنند که مهارتی بیش از هزینهای که پرداخت میکنند داشته باشد.
کارکردن با هزینهی کم
شاید لازم باشد گاهی با کف قیمت کار کنید ،آن هم اگر وجه آموزشی و یادگیری برایتان داشت. اما رایگان کار نکنید. زیرا رایگان کار کردن بازار کار همکارانتان را خراب می کند.
از اخراج شدن نترسید
از اخراج نهراسید . عموما در صورت بروز هر مشکل اقتصادی برای شرکت ها اولین نفرها برای اخراج شدن طراحان هستند.هر شکست را به دید یک پله بنگرید و تسلیم نشوید . عدم پذیرش شما از سمت هر ارگانی نیز به معنی ناکارآمدی شما نیست .وقتی در بازار کار آزاد مشغول به کار هستید بسیار طبیعی است که امنیت شغلی شما در ابتدا مدام دستخوش تغییر باشد اما دلیل نمی شود بخواهید نگرانش باشید.
برای کار فریلنسری عجله نکنید
آنچه عموما بسیار از من پرسیده شده این سوال بوده ، رویای کار فریلنسری با درآمد بالا چطور محقق میشود؟
در ابتدای هرکاری نیازمند زمانی برای کاشت هستید ، عجول نباشید با صبر و کار زیاد ، کارهایتان دیده میشود و کارهای پروژه ای خود به خود به سمت شما میآید و نیازی به دویدن شما نیست.
تواضع
در هر نقطه ای که هستید تواضع را یاد بگیرید ، غرور کاذبی که در دانشگاه به ما تزریق می کنند به هیچ کار نمی آید. آنچه شما را می سازد بازار کار است.
توانایی تحلیلی و صحبت کردن راجب طرح ها
شما باید بتوانید راجب کارهایتان صحبت کنید و این موضوع چه زمانی اتفاق می افتد ؟ وقتی به حد کافی به کار خود تسلط داشته باشید و دربارهی آن مطالعه کرده باشید ، قاعدتا هنگامی دیگران به خود اجازه ی دخالت در طراحی هایتان را میدهند که شما پس از طراحی نتوانید از چند و چون شیوه ی دیزاین خود دفاع کنید. برای مثال طراحی بنر یک اپ با طراحی بنر یک سایت تفاوت دارد و شما باید بدانید چرا.
یکی از آن سوالهایی که همیشه در مصاحبهها عموما پرسیده می شد و پیش از مصاحبه حسابی خود را برای کنترل اضطراب پاسخش تمرین میدادم همین سوال بود. نقاط ضعف تو چیست ؟ از آنجا که من آدم کمالگرایی هستم گمان میبردم انسان کامل نقاط ضعف ندارد . تا اینکه به مرور متوجه اشتباهم شدم و درک کردم انسان کامل هم نقاط ضعف دارد و قوت و بسیار اهمیت دارد که آنها را بشناسید و برای رفع نواقص خود تلاش کند.
روابط سازمانی
روابط سازمانی را یاد بگیرید. اینکه در روابط سازمانی شما باید چه حرفهایی را به چه شخصی بگویید بسیار اهمیت دارد.سعی کنید دامنهی مسعولیتهای خود را بشناسید و خوب آنها را انجام دهید. برای شخص قانونگریزی مثل من آموزش روابط سازمانی ، ویژگیهای مثبت زیادی داشت.
غر زدن ممنوع
میتوانید روزی یک ویدیو از ویدیوهای موفقیت بببینید ، کتاب 4 اثر از اسکاولشین را بخوانید و یا طیف وسیعی از سایر کتابهای مدیرت موفقیت. نمیخواهم بگویم آسان است. نه هرگز.واضح است که شرایط مناسبی نیست، اما تسلیم شدن را نمیتوانم بپذیرم، از غر زدن بپرهیزید و سعی کنید راه حل ها را بیابید و تلاشتان را بکنید.
قبول شدن و نگه داشتن
قبول شدن در مصاحبه یک چیز است و ماندن در آن یک چیز دیگر. عموما در ماه اول همهی تلاشمان را میکنیم خودی نشان بدهیم و بعد از پذیرش در یک سرازیری میافتیم ، پیشنهاد من این است از همان ابتدا به خودتان باور داشته باشید و با همان تم ملایم ماه اول را هم بگذرانید.
حل مشکلات کنار کار
مهارت شما در حل مشکلات حین کار یکی از آن مواردی است که از توان طراحی شما برای کارفرماها مهمتر است.نصب نرمافزارها ، تسلط حدودی به مشکلات کامپیوتری و... از آن مواردی است که بهتر است به آنها آشنا باشید و فرد حل کننده ی مساله دیده شوید تا صرفا شخصی که مقلوب مشکل می شود.
یادگیری از طریق ویدیو یا متن
اگر به مشکلی بربخورید برای پاسخش ویدیو میبینید یا متن می خوانید؟
پر واضح است اگر پاسختان ویدیو باشد خیلی ساده از گزینه هایی که شانس پذیرش را دارند خارج میشوید.
زیرا مصاحبه کنندهها تلاش دارند افرادی را بیابند که در زمان کمتر بازدهی بیشتری برای شرکت داشته باشند.
سوالات مصاحبه
در شرکتهای بسیار خوبی که مشغول بودم یک نکته بلا استثنا مشترک بود ، در مصاحبه تنها چند سوال اساسی مطرح میشد و خیلی زود تشخیص داده می شد شما مناسب همکاری هستید یا نه.
اگر شانس این را داشتید که از آن مصاحبههای هفتخواندار عبور کنید بدانید آنها هنوز به شیوهی استخدام نیروهایشان تسلط کافی ندارند.
زبان انگلیسی
از اهمیت تسلط به زبان انگلیسی قطعا اطلاع دارید.اما آنچه آن را برای طراحان بیش از سایرین مهم می کند این است که کتابهای ترجمه شدهی مناسب بسیار کم هستندو همچنین مشکلات نرم افزاری که حین کار به آنها برمیخورید به مدد فرومهای انگلیسی به سادگی رفع میشوند.
امیدوارم توانسته باشم با انتشار تجربههایم پاسخ بخشی از سوالهای شما را داده باشم ، درصورت کاربردی بودن یا عدم آن نظرتان را برایم ثبت کنید.