جلسه سوم کارآموزش هم سپری شد. حس میکنم یه تغییر نگرش بزرگ درباره تولید محتوا و سئو توی وجودم ایجاد شده. تو گذشته به تولید محتوا فقط به صرف یه وظیفه نگاه میکردم که قراره یه مطلبی توسط یه نویسنده با یه ذهن دغدغه مند برای مخاطب تولید بشه و تنها دلیل موفقیت و دیده شدن اون مطلب، نگاه ارزشمند کاربر هست. اما امروز به این نتیجه رسیدم که در کنار رضایتمندی کاربر باید خیلی حواسم به گوگل و بهینه سازی موتور جستجو باشه. برای نوشتن یادداشت امروز کلی ذوق و انرژی دارم چون آموزشهای امروز باعث شد که مطالب ذهنی گذشتم یه طبقهبندی درست پیدا کنن و بدونم توی چه مسیری و با چه روندی باید حرکت کنم. سه نکته امروز خیلی برای خودم مهم و باارزشمند هست چون من رو از قفس فکری گذشتم بیرون کشید و به ایده و روند فکری گذشتم جهت داد.
زمانی که تصمیم گرفتم در زمینه تولید محتوا کار کنم، هیچوقت به سیر تحول و گذشته بازاریابی محتوا دقت نکردم. تنها هدف من نویسندگی و پیشرفت سطح نگارشم بود. با مشاهده ویدئو اول تولید محتوا عجیب توی زمان گذشته و حال غرق شدم. از زمانی که تلویزیون، روزنامه، کتاب و تعدادی کمی مقاله وظیفه نشر اخبار و اطلاعات رو داشتن تا الان که هر شخصی به مقتضای احوالاتش و متناسب با علم و آگاهیش یک محتوا رو نشر میده رو مرور کردم. وقتی توی مسیر محتوا دقیق میشم کلی چراغ سبز و قرمز تو ذهنم روشن میشه. پیشرفت و ارتقا علوم ارتباطات و تعامل کاربر در محیطهای اجتماعی و وب سایتهای مختلف هم میتونه خوشحال کننده باشه و هم باعث نگرانی و دغدغه من بشه. اینکه چه تعداد از افرادی که یه محتوا رو نشر میدن از صحت و اعتبار محتواشون اطمینان دارن؟ هر کسی متناسب با تجربه و علم و آگاهیش پا توی این عرصه میگذاره یا فقط به فکر درآمد زایی هست؟ چقدر از تولید کنندههای محتوا مثل موتور جستجوی گوگل روی کیفیت و اعتبار مطالبشون دقیق و نکته سنج هستن؟ و کلی سوال دیگه که خب بخش عظیمیش با تحلیل صحبتهای جناب امین اسماعیلی رفع و رجو شد. مطالب مفید ویدئو اول تولید محتوای آکادمی وب سیما برای من جالب و قابل تامل بود و دو بخش جدید رو در کتابخونه مغزم ایجاد کرد.
قیف بازاریابی محتوا :
قیف بازاریابی بترتیب شامل سه بخش آگاهی، ارزیابی و اقدام هست که ترتیب اولویتها باید حتما مورد توجه قرار بگیره. بخش آگاهی شامل درگاههای تعاملی مثل مقاله، ویدئو، پادکست، اینفوگرافیک و بطور جدی شبکههای اجتماعی هست پس به تبع جایگاه ویژه این بسترهای تعاملی باید توجه دقیق و ریزبینی به اونها داشته باشم. بخش ارزیابی شامل کتاب، وبینار، آزمون و معرفی منابع هست. بنظرم این بخش خیلی میتونه به تقویت اعتبار و جایگاه ما پیش کاربر کمک کنه. بخش اقدام هم شامل مقایسه محصول، بررسی فنی، نظرات آزمایش و تخفیف هست. در واقع میشه گفت این بخش به برتری ما نسبت به سایر رقیبها میتونه خیلی کمک کنه.
چرخه بازاریابی محتوا :
میشه گفت توی این چرخه به کاربر بیش از پیش توجه شده و عامل موفقیت یک مارکت رو کاربران اون تشکیل میده. توی چرخ فلک بازرایابی درونگرا ما سعی میکنیم با بهبود محتوای خودمون باعث آگاهی کاربر بشیم. درواقع انگار کاربر ما رو کشف و انتخاب کرده. محتوای ما برای کاربر هیجانانگیز و لذتبخش هست و همین امر باعث وفاداری و رضایتمندی کاربر میشه. ما توسط حس رضایت کاربر دیده میشیم و به سایران کاربران معرفی میشیم.
ترکیب اصول و قوانین سئو با چرخه بازاریابی باعث موفقیت و پیروزی ما در زمینه بازاریابی درونگرا میشه. بنظر من یک محتوای کامل و باارزش گام طلایی در مسیر موفقیت و دیده شدن یک تجارت یا مارکت هست.
رتبهبندی تگهای گروه H برای من یه موضوع ساده و مختصر بود که تنها نکته قابل توجه درباره اونها اهمیت ترتیب قرار گیریشون بود. امروز بعد از مشاهده ویدئو دوم تولید محتوا به تمرکز و دقت زیاد گوگل روی تگها و محتویات Head پی بردم. با تگهای meta آشنا شدم و ارزش و کاربرد مهمترین اونها یعنی viewport و description و robots بطور دقیق برام مشخص شد و به کاربرد اصلی تگهای title، link و script پی بردم. کاربرد دقیق این تگها همیشه جز سوالهای بیجواب گوشه کتابخونه مغزم جا خوش کرده بودن که امروز و به لطف ویدئوهای آموزشی کامل برام جا افتادن و بار فکری مغزم کلی سبک شد.
دو مفهوم keyword stuffing و cannibalization که اسمشون رو زیاد شنیده بودم، یکی از موضوعهای جذاب بحث امروز بودن. این دو تا مفهوم برعکس اسمهای سخت و با ابهتشون توی موفقیت و دیده شدن محتوای ما نقش پررنگ و مهمی دارن.
مفهوم keyword stuffing : بصورت خیلی کوتاه و ساده باید بگم که تموم شد اون دوران که مافک میکردیم با تکرار کلمات کلیدی میتونیم گوگل رو گول بزنیم و خودمون رو برتر از دیگران نشون بدیم. درواقع مفهوم قدیمی بمباران کلمات کلیدی نابود شده و ما برای دیده شدن باید از هنر ظریف نگارش و عبارات مترادف استفاده کنیم.
مفهوم cannibalization : بطور ساده باید بگم که داشتن موضوع و هدف یکسان برای دو یا چند صفحه از سایت زیادهروی محسوب میشه و کمک که نمیکنه هیچ، ممکنه باعث آسیب رسوندن به سایتمون هم بشه. عبارت همنوع خواری توضیح مفهوم بالا رو برام خیلی قابل لمس و ساهتر کرد.
برای اولین بار با کلمات مترادف و هممعنا در دبستان آشنا شدم. به مرور زمان ارتباط معنایی کلمات برام مثل یه بازی فکری شد و جذابیت این بازی جایی مشخص شد که در عین دونستن توضیح معنی یک کلمه باید یک کلمه جایگزین و هم معنا براش پیدا میکردم و ته این بازی همیشه جمله " عه نوک زبونم بودا ولی یادم نمیومد" رو به زبون میاوردم. امروز در لحظات پایانی بخش دوم ویدئو تولید محتوا دوباره حس بازی زمان کودکی برام قابل لمس شد. حس اینکه تولید محتوا در عین جذابیت میتونه چقدر ظریف و شکننده باشه و اینکه کلا مسائل مربوط به موتور جستجوی گول جذاب و دوستداشتنیه. گوگل منو یاد آدمی میندازه که روی لحن صحبت اطرافیانش خیلی حساسه و برای قبول یک موضوع نیاز داره که اون رو توی طیفهای مختلف زبان و سطحهای متنوع براش بررسی کنیم.
هیچوقت فکر نمیکردم هم معنایی کلمات نقش پررنگ و مهمی توی سئو یک وب سایت داشته باشه. مبحث عبارت توصیفی من رو عجیب شگفتزده کرد چون احساس میکنم بصورت خیلی دقیق میتونم از مهارتهای نگارشی و ادبیم برای جذب کاربرهای زیادی استفاده کنم.
جلسه کارآموزش سوم برای من بیشتر از جلسات قبلی جذاب بود و من رو شگفتزده کرد. انگار مسیر کارآموزش قراره هر روز من رو غافلگیر کنه و بهم بفهمونه که همیشه لذت از مسیر از خود مقصد شیرینتره. منتور پایانی امروز عجیب به دلم نشست و نگرانیهای منفیم رو ازم دور کرد. چقدر آدمای وب سیما برام جذاب و دغدغهمند هستن انگار که سالهاست میشناسمشون. در نهایت هم از مقالههای بینظیر وب سیما تشکر میکنم. مقاله کلاف محتوا عجیب به دلم نشسته و سردرگمی کتابخونه مغزم رو برطرف کرده.
آکادمی عزیز وب سیما ازت ممنونم بابت هدیه این همه حس خوب و انرژی مفید.