برای ایجاد یک تصویر برند قوی، باید با درک اینکه مارک شما چیست و چه چیزی را نشان میدهد شروع کنید. این کار به شما کمک میکند خود را در بازار و قلب مشتریان هدف خود جای دهید. برای این کار طی کردن مراحل زیر لازم است:
1. تعیین چشمانداز، ماموریت و ارزشهای هدف خود
همه کارهایی که شما انجام میدهید و هر تجربه ای که ارائه میدهید باید مطابق با مأموریت و ارزشهای شما باشد. ناسازگاری در ارزشها به تصویر برند شما آسیب میرساند ، بنابراین باید قبل از تبلیغ برند خود، هدف خود را مشخص کنید. علاوهبر این، نه تنها ارزشهای شما مشتری را به خود جلب میکند بلکه باعث ایجاد تعامل نیز میشود.
2. ایجاد جایگاه تجاری
موقعیت یابی برند میتواند شما را از رقبا جدا کند و به مشتریان میگوید دقیقاً چگونه یک نیاز را برای مخاطبان خود حل میکنید. پس باید در مورد رقبا تحقیق کنید و بفهمید چه چیزی برند شما را بی نظیر میکند. شاید شما در منطقهای قدرت کافی داشتهباشید که یکی از رقبای شما در آن ضعیف باشد. وقتی فهمیدید چه چیزی شما را متفاوت میکند، ارزش منحصر به فرد خود را به مشتریان منتقل کنید.
3. ایجاد شخصیت تجاری
دقیقاً مانند یک شخص، هر برند به یک شخصیت، صدا و ویژگیهای خاص خود احتیاج دارد. میتوانید لیستی از چیزهایی که برند شماست و نیست را تهیه کنید. مشخص نمودن شخصیت برند باعث ایجاد ثبات در بازاریابی و وجهه تجاری شما می شود.
4. شناسایی مخاطبان اصلی
اگر نمیدانید مشتریان احتمالی شما چه کسانی هستند، نمیتوانید پیام بازاریابی ویژه آنها را تهیه کنید. ابتدا باید درباره مخاطبان خود تحقیق کنید و اطلاعات دموگرافیک و روانشناختی را درباره آنها جمعآوری کنید. سپس، آنها را تقسیمبندی کنید. شناختن شخصیت خریداران و مخاطبان شما کلید اصلی به تصویر کشیدن تصویر مناسب برای برند شما است.
تصویر برند، دیدگاه فعلی مشتریان در مورد نام تجاری است که میتواند به عنوان یک مجموعه منحصر به فرد از ارتباطات در ذهن مشتریان هدف تعریف شود. این چیزی نیست جز درک مصرفکنندگان از محصول و روشی است که یک مارک خاص در بازار جای می گیرد. تصویر برند ارزش احساسی را منتقل می کند و فقط یک تصویر ذهنی نیست. تصویر برند چیزی جز شخصیت یک فرد/سازمان نیست.
تصویر برند تصور کلی در ذهن مصرف کنندگان است که از همه منابع شکل می گیرد. مصرف کنندگان ارتباطات مختلفی با این برند ایجاد می کنند. بر اساس این ارتباطات ، آنها تصویر تجاری را شکل می دهند. تصویری از نام تجاری بر اساس ادراک ذهنی از بسته ارتباطی که مصرف کنندگان در مورد نام تجاری دارند ، شکل می گیرد. ولوو با ایمنی همراه است. تویوتا با قابلیت اطمینان همراه است.
ایده پشت تصویر نام تجاری این است که مصرف کننده فقط محصول / خدمات را خریداری نمی کند بلکه تصویر مربوط به آن کالا / خدمات را نیز خریداری می کند. تصاویر برند باید مثبت ، منحصر به فرد و فوری باشند. تصاویر برند را می توان با استفاده از ارتباطات تجاری مانند تبلیغات ، بسته بندی ، تبلیغات دهان به دهان ، سایر ابزارهای تبلیغاتی و غیره تقویت کرد.
تصویر برند شخصیت محصول را به شکلی منحصر به فرد متفاوت از تصویر رقیبش توسعه داده و منتقل می کند. تصویر نام تجاری شامل ارتباطات مختلفی در ذهن مصرف کنندگان است - ویژگی ها ، مزایا و ویژگی ها. ویژگی های برند ارتباطات عملکردی و ذهنی با مارک تجاری است که مشتریان دارند. آنها می توانند خاص یا مفهومی باشند. مزایا دلیل اصلی تصمیم گیری برای خرید است. سه نوع مزیت وجود دارد: مزایای عملکردی - چه کاری بهتر از دیگران انجام می دهید ، مزایای احساسی - چگونه باعث می شوید که من احساس بهتری داشته باشم (نسبت به دیگران) و مزایای منطقی / حمایت - چرا من به شما ایمان دارم (بیش از دیگران) ) ویژگی های برند ارزیابی کلی مصرف کنندگان از یک نام تجاری است.
تصویر برند به طور خودکار شکل میگیرد. تصویر برند شامل جذابیت، سهولت استفاده، عملکرد، شهرت و ارزش کلی محصولات/خدمات است. تصویر برند در واقع محتوای برند است. هنگامی که مصرفکنندگان محصول را خریداری میکنند، تصویر آن را نیز خریداری میکنند. تصویر برند مثبت باعث افزایش حسن نیت و ارزش تجاری یک فرد/سازمان میشود.
امروزه، بسیاری از مصرف کنندگان محصولات شما را صرفاً به دلیل بهترین بودن خریداری نمیکنند، بلکه در حقیقت، ارزشهای مشترک دلیل اصلی ارتباط آنها با یک نام تجاری است و این بدان معناست که در حالی که شما باید با مشتریان خود تعامل داشتهباشید، کیفیت تعاملات شما بیش از کمیت مهم است.
هنرمندان باید بدانند که چه به دنبال یک بازار جدید باشند یا نه، باید مارک خود را بزنند. این باور که نام تجاری چیزی است که فقط اپل و پپسی باید نگران آن باشند، مغالطه است. به عنوان یک هنرمند شما برند خودتان هستید. خواه آن را نشناسید یا آن را تصدیق کنید، شما در حال حاضر یک برند هستید.
هنرمند از برندینگ برای کمک به پیشرفت شغلی خود در راه ستاره شدن و استفاده از مزایای آن بهره میبرد، تصمیمات اشتباه هنرمند منجر به خراب شدن تصویر برند او و در نتیجه افت شهرت و خراب شدن حرفهاش میشود. آنها با ایجاد تعامل مثبت و مستمر با مخاطب خود میتوانند حتی فروش آلبوم و بلیط کنسرت را تضمین کنند؛ یکی از این راهها پیشرفت مستمر و دیگری استفاده از قدرت مطبوعات است مثلا حضور در یک خیریه، برنامه تلویزیونی یا یک رویداد محلی. آنها باید بدانند که بخشی از تبلیغات و موفقیت در حرفه مربوط به برندسازی است. برندسازی یعنی ایجاد یک تصویر ثابت و منحرف نشدن از آن. موفقیت و رشد شخصی راز ماندگاری و کسب موفقیت بیشتر است و امروزه اینترنت راه دستیابی به این رشد فردی و ایجاد یک تصویر برند مناسب را همواره کرده است همانطور که مسیر سقوط را.
در واقع برندینگ موفق کار آسانی نیست، حتی برندهای بزرگ و معروف هم میتوانند بزرگترین اشتباهات را مرتکب شوند اما میتوان از آن درسهایی آموخت:
1. برند باید نیازها، خواستهها و رفتارهای مشتریان را درک کند و مراقب باشد که محصول/خدمت جدید را در زمان اشتباه لانچ نکند.
2. هدف از نام تجاری باید مشخص باقی بماند و به صورت روشن مشخص کند چه کارهایی نباید انجام شود. قرار گرفتن یک محصول جانبی غیر مرتبط و با پکیجینگ بد، تنها منجر به ضرر برای برند اصلی است و به فروش آن ضربه میزند.
3. مارک ها نباید در ترجمه گم شوند یعنی برند نباید در کشور مقصد اشتباه ترجمه شود، یا معنی بد فرهنگی بدهد یا با فرهنگ رفتاری آنها در تضاد باش.
4. مارک های تجاری باید با زمان تکامل یابند و مرتبط بمانند، و باید متناسب با پیشرفتهای تکنولوژیک و تغییرات رفتاری حرکت کنند.
5. سفیران برند خود را با دقت انتخاب کنند، زیرا رفتار آنها بر آینده بزنس اثرگذار است و میتواند حتی منجر به قهر مشتری شود.
6. مخاطبان خود را فراموش نکنید، برند شما از قبل خوب کار میکند و پیروان فعالی داریدکه آنها از ارزشهای شما پیروی میکنند و شما را باور میکنند؟ عالیه!
تا جایی که میتوانید خلاق باشید، اما در مورد افرادی که شما را تماشا میکنند به یاد داشته باشید. آنها از شما مدل خاصی را انتظار دارند و شما باید آن را حفظ کنید. موسیقی به علت اتصال به احساسات آدمی امری بسیار شخصی تلقی میشود و نباید آن را با سایر بیزینسها یکی دانست. یک چیز را بخاطر بسپارید، مردم در مورد زندگی شخصی هنرمندانی که دوست دارند کنجکاو هستند. مردم هرگز رسوایی های پیرامون یک ستاره موسیقی که به آن اطمینان دارد را نمیپذیرند.
یکی از مهمترین اقدامات این است که باید همواره وضعیت برند خود را ارزیابی کنید تا نقاط ضعف نام تجاری خود را ارزیابی کنید و بازارهای جدیدی را برای نوآوری و رشد شناسایی کنید، قبل از آنکه عجولانه وارد یک سرمایه گذاری جدید شوید.
یک استراتژی خوب بازاریابی موثرترین راه برای افزایش آگاهی از برند است. اما وقتی استراتژیهای بازاریابی اشتباه می شوند و به شکست بازاریابی تبدیل میشوند، میتواند دلیل اصلی سقوط نام تجاری شما باشد. حفظ ارزش و استراتژی برند یک سفر چالش برانگیز است، حتی اگر به اوج برسید. همیشه تصمیم درستی بگیرید زیرا اشتباه در بازاریابی میتواند برند شما را به طور کامل از بین ببرد.
موسیقی «تجارت» قرن بیست و یکم است و مانند هر شغل دیگری به یک رویکرد مناسب، محتوای قابل فروش و هویت تجاری نیاز دارد. بسیاری از نوازندگانی که محتوای عالی دارند به دلیل فقدان دو نکته اساسی که آنها را به عنوان هنرمند تعریف میکند ، شکست میخورند: توانایی ارتباط مناسب با مخاطب و داشتن ایده های موثر در زمینه برند موسیقی. نام تجاری هر چیزی است که شما را تعریف یا نمایندگی کند.
در برندسازی تولید محتوا یک عنصر اصلی است و هنگامی شما یک موزیسین یا هنرمند باشید، خوش شانسید زیرا هنر شما همان محتواست. با این حال، برند به روشهای کاملاً متفاوتی کار می کند. شما میتوانید مشهور باشید حتی اگر استعداد کمتری داشته باشید. این امر به نوع مخاطب و همچنین وجهه و اعتبار برند شما بستگی دارد. در واقع قسمت اصلی پازلی که برند شما را شکل میدهد شخصیت شماست ، دیدگاه شما نسبت به چیزهای مختلف زندگی که موسیقی شما را مشخص میکند و این همان چیزی است که مخاطب شما باید به آن را وصل کند. پس از درک این موضوع، میتوانید اولین قدم را به سمت توسعه استراتژی تصویر برند به عنوان یک هنرمند بردارید.
در آخر کافی است برای درک اهمیت تصویر برند و عناصر مارک تجاری، به هر یک از هنرمندان مشهور موسیقی که با آرم، تیشرتهای مارک و سایر کالاهای تجاری آنها میشناسید ، نگاهی بیندازید.