من تو زمستون امسال اکثراوقات سفارشهای ضروریم رو با دیجیکالاجت انجام میدادم و از اونجایی که همیشه سیستمم روشن بود، با لپتاپم سفارشهامو ثبت میکردم.
اما یه روز که حوصله نداشتم پشت سیستم برم، سعی کردم با گوشی این کار رو انجام بدم، بعد متوجه شدم سفارش ندم بهتره؛ من باید یه بار دیگه شماره و ایمیلم رو ثبت کنم، تازه وایسم کد بیاد، تایید بشه و ...
ولی چیزی که همون لحظه ذهنم رو درگیر کرد این بود که ما همچین تجربهای رو با خیلی از برندهای قدر خارجی مثل #گوگل، #اپل و ... نداریم؛
مثلا کافیه شما یک بار با ایمیلتون یه گوگل اکانت بسازید، تاریخچه تمام سرچها، بوکمارکها و ... تو تمام سیستمهای که روش گوگل کروم دارید بالا میاد.
بعدا به لطف شغل جذابم یعنی خلق محتوا، متوجه شدم این خودش یک نوع بازاریابیه، به اسم Omnichannel Marketing
بازاریابی Omnichannel به حضور یه کسبوکار تو چندین کانال بهصورت یکپارچه تاکید داره. این کانالها شامل شبکههای اجتماعی مختلف، ایمیل، چت زنده، تلفن پشتیبانی، سایت کسبوکار، اپلیکیشن و فروشگاههای آفلاین و آنلاین میشه.
برای درک بهتر، سایت سفارش غذای یه رستوران رو در نظر بگیرین: شما ممکنه تو حین سفارش از طریق سایت و تو مرحلۀ آخر خرید، به دلیلی سفارش خودتون رو لغو کنین. پس از چند ساعت، به اپلیکیشن این رستوران سرمیزنین و مستقیم و بدون هیچ فرایند تکرارشوندهای، صفحۀ آخر مرحلۀ خرید برایتون نمایش داده میشه.
همچنین، این تجربه موقعی شیرینتر میشه که بعد از چند روز به شعبۀ حضوری این فروشگاه مراجعه میکنین و موقع ثبت سفارش تو منوی اونا، بهطور اتوماتیک به صفحۀ سفارشهای خودتون منتقل میشین و با سفارشهای قبلی خودتون برای کوتاهکردن مسیر خرید مواجه میشین.
نکته دیگه اینه که داشتن بازاریابی چندکاناله به معنی داشتن یه لحن و یه چشمانداز ثابت و قابل شناسایی هم هست؛ بهطوری که شما با واردشدن به هر کانالی، بهراحتی بتونین برند موردنظر رو شناسایی کنین.
همونطور که میشه حدسش رو زد بازاریابی Omnichannel هزینهبر اما به شدت جذابه چون یه تجربه کاربری فوقالعاده برای مشتریها به وجود میاره که اونها رو برای همیشه به سمت برند شما میکشونه.