عطیه عزیزی
عطیه عزیزی
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

چالش کتابخوانی طاقچه:صدای غذاخوردن یک حلزون وحشی

کتاب صدای غذا خوردن یک حلزون وحشی یک کتاب غیرداستانی از زبان زنی طبیعت شناس است که دچار بیماری ناشناخته‌ای شده و این بیماری باعث آشنایی او با موجود به ظاهر شکننده حلزون می‌شود.

الیزابت تووا بایلی طبیعت‌شناسی است که در سن 34 سالگی در زمان سفر به اروپا، به ویروس ناشناخته‌ای مبتلا می‌شود که چندین سال او را زمین‌گیر می‌کند. در سال‌های ابتدایی بیماری، هنگامی که او توانایی حرکت دادن اعضا بدن خود را نداشت و روزهای خود را به صورت افقی بر تخت می‌گذراند، دوستی با هدیه دادن یک گلدان بنفشه و یک حلزون وحشی کوچک زندگی او را تغییر داد.

بایلی شبانه روز حرکات حلزون کوچک را تحت نظر می‌گرفت و بعد از مدتی انقدر جذب این موجود کوچک می‌شود که تراریومی زیبا برایش تدارک می‌بیند و حلزون بخش عمده‌ای از صحبت‌های او با دوستان و آشنایانی که به او سر می‌زدند را به خود اختصاص می‌دهد.

تماشای شبانه روزی زندگی یک موجود زنده در کنار خود و همچنین قدرت عجیب موجودی به این کوچکی در مقابل خطرات بیشمار و زندگی چندصد میلیون ساله آن‌ها بایلی را به زندگی امیدوارتر می‌کند. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: "با ورق زدن کتاب‌های غبارگرفته درباره نرم‌تنان، کشف کردم که شکم‌پایان که نزدیک به 80 درصد از تمام نرم‌تنان را تشکیل می‌دهند، یکی از موفق‌ترین گروه‌های جانوری هستند. نیم میلیارد سال است که روی این سیاره زندگی می‌کنند و از رویدادهای عظیمی که چندین نوبت به انقراض دسته‌جمعی انجامیده است، جان به‌دربرده‌اند یا از نو تکامل یافته‌اند. تقریبا در هر زیستگاهی روی زمین خانه دارند. با اینکه سی‌وپنج هزار گونه منقرض‌نشده از حلزون‌های خشکی‌زی ثبت شده، ده‌ها هزار گونه از آن‌ها هنوز شناسایی نشده‌اند. همانطور که ارنست اینگرسال در مقاله سال 1881 خود با عنوان «در یک حلزون‌داری» اشاره کرده، بیشتر این گونه‌ها میکروسکوپی هستند: «بعضی گونه‌های حلزون به‌قدری کوچک‌اند که نمی‌توانند روی حرف O را در این متن چاپ‌شده بپوشانند.» اگر ما به‌عنوان «انسان خردمند» خیال کرده‌ایم که مسئولیت این سیاره با ماست، در اینجا شواهد روشنی در دست بود که عکس آن‌را نشان می‌داد. حلزون بی‌ادعا و خاندانش، نسبت به ما موجوداتِ تازه‌وارد، جای پای به مراتب قدیمی‌تر و نیز چسبناک‌تری روی زمین دارند."

بایلی بعدها سراغ مقالات و کتاب‌های مربوط به شکم پایان و حلزون‌ها می‌رود تا بتواند تحقیقات خود را تکمیل و به صورت کتاب منتشر کند، کتابی که جوایز متعدی را نیز برنده شده است. او در 6 فصل کتاب در کنار داستان بیماری خود، داستان زندگی حلزون وحشی خود را با توضیحاتی از جانورشناسان مطرح بیان می‌کند. نحوه مواجهه با خطر، تحمل بار زیاد، نرماده بودن این موجودات، خواب زمستانه و تابستانه آن‌ها، تولیدمثل و تخم‌گذاری، آناتومی بدن و انواع شک‌پایان از جمله مسائلی است که بایلی در کتاب به آن‌ها می‌پردازد. برای مثال در بخشی از کتاب می‌خوانیم:"توماس هاکسلی جانورشناس، و نویسنده‌ی کتاب زیست‌شناسی عملی، در سال ۱۹۰۲ نوشت که «انقباضات موج‌مانند پای حلزون با چنان ظرافتی هماهنگ شده‌اند که این جانور می‌تواند روی لبه‌ی چاقو به آسانی و آسودگی بخرامد.»" همچنین بایلی در توجیه سوراخ‌های مرتبی که بر روی کارت پرستال‌هایش ایجاد شده بود می‌نویسد:"ارسطو در قرن چهارم پیش از میلاد در کتاب تاریخ جانوران گفته که دندان‌های حلزون «تیز و کوچک و ظریف» هستند. حلزون من حدود ۲۶۴۰ دندان داشت، پس من کلمه‌ی «فراوان» را هم به توصیف ارسطو اضافه کردم. دندان‌ها رو به داخل‌اند تا حلزون بتواند غذایش را محکم بگیرد؛ آن‌ها با داشتن حدود ۳۳ دندان در هر ردیف و شاید حدود هشتاد ردیف دندان، نوار تسمه‌ای پُردندان به نام تراش یا سوهانک را می‌سازند که مانند یک سوهان عمل می‌کند."

کتاب صدای غذا خوردن یک حلزون وحشی برای من کشش زیادی نداشت ولی بعد از تموم شدنش، تغییراتی در خودم احساس کردم که قطعا به پای تغییرات بایلی نمی‌رسه ولی باعث شد در این ایام کرونایی امیدم به زندگی کمی بهتر بشه...این کتاب توسط کاوه فیض الهی ترجمه و توسط فرهنگ نشر نو منتشر شده است. این کتاب رو می‌تونید از طاقچه بینهایت هم دریافت کنید.

https://taaghche.com/book/87888/%D8%B5%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D8%BA%D8%B0%D8%A7-%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%AF%D9%86-%DB%8C%DA%A9-%D8%AD%D9%84%D8%B2%D9%88%D9%86-%D9%88%D8%AD%D8%B4%DB%8C
طاقچهنشر نو
مهندس صنایع
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید