مبنای ارزش گذاری شرکت ها، اطلاعات افشا شده در صورتهای مالی، گزارش فعالیت هیات مدیره و سایر اطلاعات دریافتی بوده است.
لذا ریسک تاثیرات قابل توجهی که ناشی از عدم افشا یا عدم ارائه اطلاعات توسط شرکت مورد ارزیابی باشد، باید مورد توجه کارفرما قرار گیرد.
پیش بینی های مورد استفاده در گزارش با توجه به اطلاعات در دسترس و پس از تحلیلهای کارشناسی ( استفاده از کارشناسان رسمی دادگستری) ، مبنای محاسبات خواهد بود.
از آنجا که گزارش ارزش گذاری نهایی صادره با فرض در اختیار بودن تمام اطلاعات تاثیرگذار بر ارزش شرکت در تاریخ تهیه گزارش، تهیه می گردد، طبیعتا شرکت های ارزش گذار در قبال کشف و انتشار اطلاعات جدید یا به وجود آمدن شرایط غیرقابل انتظار بعد از نهایی شدن گزارش، مسئولیتی نخواهد داشت.
توضیحات کلی مرتبط با اصول، مدل و روش های انجام ارزش گذاری شرکت ها :
ارزش گذاری به فرآیند برآورد بها و ارزش جاری یک دارایی یا شرکت اطلاق می گردد.
تفاوت قیمت با ارزش در آن است که قیمت به وسیله عرضه و تقاضا تعیین می شود، درحالیکه ارزش مربوط به ذات دارایی یا شرکت است.
قیمت میزان ما به ازایی است که برای تملک یک دارایی پرداخت می شود و ارزش، آن چیزی است که فرد با تملک دارایی بدست می آورد.
ارزش بازار عبارت است از قیمتی که در آن دارایی میان خریدار و فروشنده معامله می شود با فرض اینکه هردو طرف اطلاعات کاملی نسبت به واقعیت آن دارایی دارند.
ارزش سرمایه گذاری عبارت است از قیمتی که در آن هر سرمایه گذار خاص، بر اساس انتظارات خود، حاضر به خرید سهام یک شرکت می گردد.
ارزش ذاتی بر پایه تحلیل های انجام شده در مورد مجموعه فعالیت ها و موقعیت های یک شرکت، به ویژه شرکت های بورسی، محاسبه می شود.
این ارزش بر اساس مدل بدست می آید و درواقع ارزشی محاسباتی است.
درواقع، ارزش ذاتی هر سهم قیمتی است که باتوجه به واقعیت های موجود و بر پایه کلیه اطلاعات منتشر شده به طور عمومی در مورد شرکت بدست می آید.
این ارزش، ارزش بنیادی نیز خوانده می شود.
در فرآیند ارزش گذاری از چهاردسته روش های متداول ارزش گذاری، بسته به وضعیت شرکت، استفاده می شود.
شامل مدل جریانات نقدی FCFF ، FCFE و DDM که ماهیت آنها پیش بینی فعالیت های عملیاتی و غیرعملیاتی شرکت طی سالیان آتی و تنزیل با توجه به نرخ مورد انتظارذینفعان شرکت است.
با تنزیل خالص جریان های نقدی آزاد شرکت، به ارزش کل شرکت دست می یابیم که پس از کسر ارزش دفتری بدهی های بلندمدت و تسهیلات، ارزش سهام شرکت بدست می آید.
در ارزش گذاری از طریق جریان های نقدی باید گفت که جریان های نقدی سهام را می توان با دو نرخ، تنزیل نمود. یکی با به کار بردن هزینه سهام، که از آن برای پی بردن به ارزش سهام استفاده می شود و دیگری با به کار بردن هزینه سرمایه که به وسیله آن به ارزش یک شرکت پی می برند.
جریان های نقدی مربوط به سهام خود به تنهایی به دو بخش تقسیم می شوند.
یکی بخش هایی که احساس می شود ثابت اند، مانند تقسیم سود، و دیگری بخش هایی که احساس می شود که توسعه خواهند یافت، مانند جریان های نقدی آزاد سهام. این مدل ها را بر مبنای مفروضاتی درباره رشد می توان به رشد ثابت، دو مرحله ای و سه مرحله ای مجددا دسته بندی نمود.
در نهایت ممکن است مقیاس سنجش درآمدها و جریان های نقدی برای هماهنگی با مشخصه های خاص شرکت یا دارایی که دارای سود نرمال است، از سودهای جاری استفاده کرده و برای شرکت ها یا دارایی هایی که در سودهای جاری آنها، بخاطر عوامل موقتی یا اثرات دوره ای انحرافاتی وجود دارد، از سود های نرمال شده استفاده کنند.
برپایه برآورد ارزش یک شرکت با توجه به چگونگی قیمت گذاری شرکت های مشابه است.
برای انجام این مقایسه، ابتدا قیمت ها به ضرایبی تبدیل می شوند و سپس این ضرایب در میان شرکت هایی که قابل قیاس خوانده می شوند، مقایسه می گردند.
قیمت ها را می توان با توجه به ملاک های درآمد، ارزش دفتری، عایدی یا متغیرهای خاص صنعت، استاندارد سازی نمود. در روش ضرایب، می توان هم از حقوق صاحبان سهام و هم از ارزش شرکت به عنوان مقیاس سنجش ارزش، استفاده کرد.
حداقل دو روش وجود دارد که به وسیله آن ها می توان یک شرکت را از طریق رویکرد ارزش گذاری بر مبنای دارایی ها، ارزش گذاری کرد.
یکی ارزش نقدشوندگی است که در آن این موضوع که اگر امروز قرار باشد دارایی ها نقد شوند، بازار برای آن دارایی ها چقدر حاضر به پرداخت است، بررسی می شود.
دیگری هزینه جایگزینی است. زمانی که بخواهیم هزینه جایگزینی یا خرید مجدد یک دارایی که امروز شرکت مالک آن است را ارزیابی کنیم، از این روش استفاده می کنیم.
در مدل مبتنی بر دارایی از روش NAV استفاده می شود که سه روش محاسبه آن به شرح زیر می باشد؛
الف. روش اول محاسبه NAV که در ایران نیز مرسوم است، از مجموع ارزش افزوده سرمایه گذاریها با بهای تمام شده حقوق صاحبان سهام حاصل می شود. ارزش افزوده سرمایه گذاری ها نیز برابر با ارزش روز سرمایه گذاری منهای بهای تمام شده آن است.
(NAV = ارزش افزوده سرمایه گذاری ها + بهای تمام شده حقوق صاحبان سهام )
ب. در روش دوم، NAV برابر است با ارزش افزوده دارایی های غیرجاری به علاوه سرمایه در گردش خالص به علاوه ارزش افزوده سرمایه گذاری ها. سرمایه در گردش خالص عبارت است از دارایی های جاری منهای بدهی های جاری و همچنین ارزش افزوده دارایی های غیرجاری از تفریق ارزش روز دارایی های غیرجاری و بهای تمام شده دارایی غیرجاری به دست می آید.
(NAV = ارزش افزوده سرمایه گذاری ها + سرمایه در گردش خالص + ارزش افزوده دارایی های غیرجاری )
ج. در روش سوم، NAV برابر است با ارزش روز دارایی های غیرجاری به علاوه ارزش روز بدهی ها، منهای ارزش روز سرمایه گذاری ها به علاوه مجموع ارزش روز دارایی های جاری.
(NAV = ارزش روز سرمایه گذاری ها + مجموع ارزش روز دارایی های جاری + ارزش روز دارایی های غیرجاری – ارزش روز بدهی ها )
در این روش از ارزش گذاری مطالبات احتمالی استفاده می شود. این روش را می توان برای سناریوهای گوناگون مورد استفاده قرار داد.
هنگامی که حق اختیاری را بررسی می کنید که یک شرکت مجبور است تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری را به تاخیر بیندازد، شما می توانید یک حق امتیاز یا یک رزرو منبع طبیعی توسعه نیافته را همچون یک حق اختیار، ارزش گذاری کنید.
حق اختیار توسعه، ممکن است شرکت های تازه تاسیس با پتانسیل حضور در بازارهای بزرگ را مجبور کند که با ارزشی بیش از تنزیل جریان های نقدیشان معامله شوند.
در نهایت، سرمایه گذاران سهام ممکن است از حق اختیار تسویه در شرکت هایی که دچار مشکل نقدینگی بوده و بدهی های قابل توجه دارند، کسب ارزش نمایند.
همچنین، حق اختیارات مختلف دیگری نیز می توانند وجود داشته باشند و ارزش گذاری گردند.
اطلاعات بیشتر در https://atinb.ir/ بخش سوالات متداول ارزش گذاری دارایی های نامشهود یا از طریق تماس با شماره 09022299915