ما با استفاده از حواس پنجگانه دائما در حال وارد کرد داده به مغزمان هستیم و مغز ما بدون اینکه بدانیم و بدون اینکه کنترلی روی فعالیتش داشته باشیم، مرتب و بی وقفه در حال ایجاد اطلاعات جدید از این داده هاست، اطلاعاتی که روی تمام احساسات و عواطف، علایق، ادراکات محیطی، عقاید و باورها و … تاثیر می گذارد. پس یعنی ما مدام در حال یادگیری از محیط اطرافمان هستیم.
با مثال بگویم، وقتی یک بچه 5 ساله بازی می کند، در حال یادگیری است، وقتی رفتار پدرو مادرش را با هم میبیند، مغزش تفسیری از روابط را انجام میدهد و یاد می گیرد که باید در روابط اینگونه عمل کند. به همین دلیل است که میگویند بچه ها آینه رفتار ما هستند.
از بحث اصلی دور نشویم.
مغز پر از شبکه های ارتباطی است، شبکه های ارتباطی چیست؟ مجموعه ای از اطلاعات(از این به بعد با عنوان گره مطرح می شوند) هستند که به یکدیگر وصل شده و ارتباط دارند. بگذارید با مثال بگویم که واضح تر باشد، مثلا وقتی شما به کارتون تام و جری فکر می کنید، به صورت ناخودآگاه مجموعه ای از اطلاعات به ذهنتان می آید، مانند تام، جری، شیطنت هایشان، اینکه موقع تماشای کارتون چقدر به شما خوش می گذشته، اینکه بعد از مدرسه به تماشای این کارتون می نشستید و ...؛ اینها هر کدام یک گره در شبکه های ارتباطی "تام و جری"هستند که شما به محض اینکه گره کارتون تام و جری در ذهنتان فعال میشود، گره هایی که در آن شبکه ارتباطی هستند نیر فعال می شود. توجه کرده اید وقتی نمی توانیم موضوعی را به یاد آوریم، کافیست چیزی مرتبط به آن را جایی ببینیم یا بشنویم تا ناگهان برایمان یادآوری شود؟ این مسئله دقیقا نشان دهنده همان شبکه ارتباطی است.
فکر کنم تازه دارد جالب می شود!
امیدوارم مثال هایم شما را خسته نکند، اما دلیل مثال های زیاد این است که متوجه اهمیت موضوع یادگیری و تجربه شوید و ببینید که مغز چه ساختار عجیبی و پیچیده ای دارد.
مثال بعدی را در مورد خودمان می زنم و تجربه ای که کمابیش همگی داشته ایم، از دست دادن یک عزیز. خیلی از ما وقتی عزیزی را از دست می دهیم تا مدتها کوچکترین چیزی مارا به یاد عزیزمان می اندازد. بوی عطر، یک لیوان چای، یه صندلی خالی تک نفره کنار پنجره، و هر چیزی از اون شخص توی ذهنمان داریم. تا حالا فکر کردید اصلا یک لیوان چه ربطی به آن شخص دارد، یا چرا با دیدن صندلی کنار پنجره یاد او می افتم؟ این ها همه مربوط به شبکه ارتباطی مغز و فعال شده گره های مرتبط با هم است.
بیشتر از این با مثال خسته تان نمی کنم و میروم سر اصل مطلب، این همه حرف و مثال زدم تا به نتیجه ای برسیم…
ما وقتی به سفر می رویم و مدت زمانی را در محیطی آرام و در کنار عزیزانمان می گذرانیم و وقتی از تک تک این لحظه ها لذت می بریم، در واقع باز هم مغز ما در حال ایجاد شبکه های ارتباطی است. مثلا وقتی روی یک تراس، رو به جنگلی سبز نشستیم و به سبزی و لطافت برگ ها فکر می کنیم، وقتی باران نم نم شروع به بارش میکند و بوی نم از کاهگل های خانه روستایی قدیمی به مشام می رسد، وقتی صدای خنده فرزندمان که در حال دویدن به دنبال مرغ همسایه است را می شنویم، وقتی سرمای مه غلیظ را روی پوستمان حس می کنیم، وقتی طعم گس و دلنشین چای ای را که در فنجان ریخته ایم و ذره ذره می نوشیم حس میکنیم و از اعماق وجود احساس خوشبختی می کنیم، داده هایی در مغزمان در حال پردازش شدن هستند و به صورت شبکه ای از خاطرات به هم متصل می شوند. شما ممکن است تا روزها بعد با دیدن یک برگ احساس خوشبختی کنید! چرا؟ چون به محض فعال شدن گره برگ، گره های لذت و خاطرات خوب سفر و احساس خوشبختی تان در آن سفر نیز فعال می شوند. سالها بعد ممکن است خاطرات سفر برایتان کمرنگ شده باشند، اما هنوز مغز بخشی از ارتباطات را حفظ کرده است، باز هم وقتی برگی می بینید احساس خوبی به شما دست می دهد، شاید ندانید چرا! و از خود می پرسید چرا یک برگ تا این حد برای من خوشایند است؟! اما این احساس نشات گرفته از خاطرات همان سفر است که شاید به کلی فراموشش کرده ایم.
پس وقتی مقصدی را انتخاب می کنیم و به سفر می رویم، حواسمان باشد فقط خاطرات خوب بسازیم، کیفیت الان زندگی ما و لحظه هایی که سپری می کنیم تاثیر مستقیمی بر احساسات و ادراکات ما در آینده دارد. چه بخواهیم و چه نخواهیم گذشته و آینده ما پیوند خورده اند. پس اگر در آینده دنبال آرامش هستید، بهتر است از الان سعی کنید هرچیزی را به خاطره ای لذت بخش و آرامش بخش تبدیل کنید. سالها بعد شاید با بوییدن بوی نم باران عمیقا احساس خوشبختی کردیم.
علاوه بر خودمان کودکانمان هم نیاز دارند که علاوه بر زندگی شهری پر دغدغه و خشن، تجربه ها و یادگیری هایی هم از زندگی آرام و مهربان روستایی داشته باشند. تا در آینده هم با یادآوری آن روحشان به لطافت و پاکی کودکی بماند. پس به مقصد سفرهایتان اهمیت دهید، به هر لحظه اهمیت دهید، به انسان های اطرافتان اهمیت دهید و آرامش را اولویت خود قرار دهید.
ما قصد داریم اقامتگاه هایی را به شما معرفی کنیم که در عین اینکه محیط آروم و دلنشین همراه با امکانات مناسب دارند، تجربه خاص اقامت در روستا را به شما هدیه دهند. کافیست سری به سایت آتلند بزنید و در هر زمان و هر مکان اقامتگاه خودتون رو داشته باشید.