شاید شما قراردادهایی را امضاء کرده باشید که شرط داوری داشته و بدون توجه به آثارش، آن را پذیرفته اید و شاید در هنگام بروز یک اختلاف، بدون آنکه شرطی برای داوری از قبل بین طرفین قرارداد باشد، بواسطه یک معتمد، توافقی را برای حل و فصل موضوع به تشخیص او امضاء کرده باشید. اگر کسی از عبارت ((شرط یا قرارداد داوری)) استفاده کرد، سردرگم نشوید، منظورش همین مواردی است که تجربه کرده اید.
پس با یک عنوان پرکاربرد رو به رو هستیم و میتوانید با خواندن این مقاله کوتاه، با تسلط بیشتری نسبت به موضوع، از مشاور یا وکیل خود بخواهید که در قرارداد یا اختلافات، بنا به تمایل شما از شرط داوری استفاده کند.
اولین اثر امضای شرط یا قرارداد داوری و در واقع ارجاع اختلاف احتمالی یا موجود شما به داوری، این است که موضوع دیگر قابل رسیدگی توسط مراجع قضائی نیست و شخصی که به عنوان داور تعیین نموده یا خواهید نمود باید به موضوع رسیدگی کند. همینجا سوالاتی برای شما ایجاد میشود که به عنوان سرتیترهای این مقاله به آن می پردازیم:
1- آیا میتوانم همه موضوعات را به داوری ارجاع دهم یا آیا هر شرط یا قرارداد داوری معتبر است؟
قانونگذار در ماده 478 قانون آئین دادرسی مدنی، بر حسب اهمیت بسیار بالای برخی موضوعات، آن را قابل ارجاع به داوری ندانسته مثل رسیدگی به جنبه کیفری جرایم که منجر به مجازات یا بری شدن از مجازات میشود و همینطور ورشکستگی و اصل نکاح، طلاق و نسب. از این بحث تحت عنوان ((شناسایی شرط یا قرارداد های داوری)) نیز یاد میشود که به زبان ساده بیان شد و اگر خواننده این متن از حقوقی های عزیز است که تعریف بدون ذکر ماده به مذاقشان خوش نمی آید، باید بند 1 ماده 2 کنوانسیون نیویورک مصوب 1958 و مواد 478 و 496 قانون آیین دادرسی مدنی را نیز به آن اضافه نمایم.