محمدهاشم نعمتاللهی
دهه شصت، دهه مظلومی است... جای شهید و جلاد عوض نشود. دهه شصت دهه خاصی است، پر از بحران، پر از خشونت، پر از کشتوکشتار، پر از تندروی، پر از...
اتفاقاتی در این برهه زمانی افتاده آنقدر زیاد است و افراد و جریاناتی که در این دوران نقشآفرین بودهاند، آنقدر زیادند که هر چه از این دوران نوشته و فیلم و مستند ساخته شود، باز هم کم است.
مخصوصاً اینکه گذر زمان و بالا رفتن سن افراد نقشآفرین در این جریانات، حوادث و اتفاقات سبب میشود بسیاری از آنان به فراموشی سپرده شده و گاهی بهواسطه نفوذ و دشمنی حقایق و واقعیتها وارونه جلوه داده شود.
یکی از افراد نقشآفرین در دهه شصت، «شهید اسدالله لاجوردی» است. انقلابی و مبارز در زمان طاغوت و دادستان و رئیس زندان اوین در جمهوری اسلامی. فردی که بهواسطه آزادمنشی، استقلال، تعهد و دلسوزی، نفوذناپذیری و... دوستان کم و دشمنان زیادی دارد.
اما پس از نزدیک به 40 سال از آن دوران، «اکرم صادقی» نویسنده رمان «لاجورد» گوشههایی از زندگی ایشان را در دهه 60 ترسیم و تبیین کرده است.
نویسنده ورود خوبی به ماجرا دارد و سرتاسر رمان به بیان گوشهای از خیانتها و جنایتهای سازمان منافقان و فریبخوردگان و سرسپردگان آن میپردازد. فروپاشی خانواده، قتل و کشتار و زخمیکردن افراد بیگناه، ترور کور و... بخشی از این جنایتهاست.
تبیین نفوذ عناصر وابسته به این سازمان در دستگاه قضایی و... از دیگر ویژگیهای این کتاب است.
نویسنده در این کتاب کوشیده زندگی شهید لاجوردی را در این برهه ترسیم کند. توجه به بیتالمال و سوءاستفادهنکردن از مقام و موقعیت، توجه به همسر و فرزندان با همه مشکلات و درگیریها، کمک به همسر در کارهای منزل، عطوفت و مهربانی و درعینحال تیزبینی و فراست با زندانیان در بند، سادهزیستی، قانونمداری و... بخشی از صفات شهید است که در کتاب به آن پرداخته شده است.
صادقی از کلمات سادهای استفاده میکند، اما در بخشهایی از کتاب بهویژه آنجا که خواسته از قالب داستان خارج شود و به حوادث و وقایع آن دوران بپردازد قلمش سنگین شده و نتوانسته بهخوبی از عهده برآید. البته انصاف این است که بگوییم پیوند دادن داستان با واقعیت کار سختی است.
نوشتن از تاریخ معاصر ایران که پیچیدگیها و فرازوفرودهای حیرتانگیزی دارد، کار ساده و پرسابقهای نیست و در روایتها یک سمت واقعیت یا داستانپردازی سنگینی خواهد کرد. به هر صورت تلاش نویسنده برای بهتصویرکشیدن این شخصیت مظلوم که از او کمتر به سخن میآید چشمگیر است و کمتر ناشری هم به چنین موضوعی که حواشی خاص خودش را دارد، ورود میکند. امیدواریم این کتاب آغازی برای روایت از شخصیتهای مظلومی باشد که با ضعف روایتها جلاد جا زده میشوند.