جورجیو آرمانی (Giorgio Armani) کیست؟
جورجیو آرمانی (متولد 11 ژوئیه 1934، پیاچنزا، ایتالیا) طراح مد ایتالیایی است که با ارائه سبک مشخصی از لباسهای ساده و در عین حال مجلل و لباس شب ظریف و مهره دار پیچیده به معرفی آسان و سادهتر مدرنیته در صنعت مد اواخر قرن بیستم کمک کرد. او بیش از 35 سال در صنعت مد، حرفه ای درخشان دارد.
خط تاریخی زندگی جورجیو آرمانی (Giorgio Armani)
شیوه کار جورجیو آرمانی (Giorgio Armani)
او می گوید: «در کودکی و سپس در نوجوانی، من از صنعت مد آگاه نبودم، فقط به این دلیل که پدیده مد ایتالیا هنوز اتفاق نیفتاده بود.» در عوض، آرمانی در سال 1953 در دانشگاه میلان ثبت نام کرد تا دکتر شود. او پس از سه سال ترک تحصیل کرد و به ارتش پیوست و بعداً به عنوان کمد ویترین در فروشگاه بزرگ میلانی Rinascente استخدام شد. آرمانی میگوید: «یکی از اولین کارهای مد من کار کردن در کنار نینو سروتی بود که بافنده بود و خط تولید لباس خودش را هم داشت. در آنجا بود که پیچیدگیهای پارچهسازی را آموخت و زمانی را در یک کارخانه بافندگی گذراند تا صنعت خود را بهبود بخشد.
آرمانی رویکرد خود را به مد را اینگونه توصیف کرد: «من اولین کسی بودم که تصویر مردان را ملایمتر کردم و تصویر زنان را سختتر کردم. من لباسهای زنانه به مردان میپوشیدم و آنچه را که زنان میخواستند از مردان میدزدیدم - لباسهای قدرت.» رویکرد آندروژن او به ندرت منتقدان مد را ناامید میکرد، که با وظیفهشناسی هر فصل در نمایشهایی که در کاخ قرن هفدهمی او در Via Borgonuovo در مرکز میلان برگزار میشد، ظاهر میشدند.
در طول سالها، آرمانی به طور مداوم پیشنهادات جدیدی را به شرکت خود اضافه کرد، عطر، لوازم جانبی، خط شلوار جین، خط انتشار ارزانتر Emporio Armani، لباسهای ورزشی، و خط تولید محدود لباسهای شیک دستساز.
آرمانی تنها سهامدار Giorgio Armani S.p.A است و آن را به یکی از معدود برندهای ایتالیایی پیشرو تبدیل می کند که از وسایل نقلیه سرمایه گذاری بین المللی مستقل باقی مانده و بر زنجیره توزیع خرده فروشی بیش از 500 فروشگاه مستقل در سراسر جهان نظارت دارد. این طراح مشهور در طول زندگی حرفهای خود جوایز متعددی از صنعت را دریافت کرده است، از جمله جایزه بهترین طراح بینالمللی، جایزه یک عمر دستاورد برای لباس مردانه و هنر و مد از CFDA و جایزه Rodeo Drive "Walk of Style".
این طراح به پاس خدمات طولانی خود در ترویج صنعت ایتالیایی، چندین ستایش از دولت ایتالیا دریافت کرده است، از جمله عنوان Commendatore dell’Ordine al Merito della Repubblica و Grand’Ufficiale dell’Ordine al Merito della Repubblica. آرمانی همچنین در سال 2008 نشان لژیون دونور فرانسه را دریافت کرد و دارای دکترا و مدرک افتخاری از کالج سلطنتی هنر و سن مارتینز مرکزی لندن و آکادمی دی بررا در میلان است.
7 حقیقت که درباره جورجیو آرمانی نمی دانستید!
برجسته ترین طراح زمان ما، که برخی از باشکوه ترین طرح ها و مدل های نمادین را خلق کرد. اما چه چیزی در مورد آرمانی نمی دانیم؟
او یک گیاهخوار است، الکل نمی نوشد، بیشتر لباس سیاه می پوشد، از طرفداران پر و پا قرص ورزش است و به طرز باورنکردنی متواضع است. او به ندرت مصاحبه می کند، بنابراین بسیاری از جزئیات زندگی شخصی او مخفی نگه داشته می شود. در اینجا چیزی است که ممکن است درباره آرمانی ندانید:
1. جورجیو آرمانی در فکر پزشک شدن بود
آرمانی در یک خانواده متوسط در پیاچنزا، شهر کوچکی در جنوب میلان به دنیا آمد. در جوانی به تئاتر و آناتومی علاقه داشت. اغلب برادرش سرجیو در خانه آنها نمایشنامه های بداهه می ساخت و آرمانی لباس عروسک ها را از پارچه های پارچه ای درست می کرد. با وجود آن استعدادهای اولیه، آرمانی تصمیم گرفت ادامه دهد و پزشکی بخواند. با این وجود، در سال سوم تحصیلش معلوم شد که این خواسته او نیست، بنابراین او تحصیل را رها کرد. خونی که باید در حین تمرین می دید باعث تهوع او می شد.آقای آرمانی قبل از شروع حرفه خود در طراحی، در ابتدا حرفه پزشکی را دنبال کرد و مدرک تحصیلی خود را در بخش پزشکی در دانشگاه میلان اخذ کرد و در سال 1953 قبل از تکمیل مدرک تحصیلی خود را ترک کرد تا به ارتش ایتالیا بپیوندد. آرمانی که در بیمارستانی در ورونا قرار گرفت، شروع به جستجوی مسیر شغلی متفاوتی کرد و بلافاصله پس از آن موقعیتی را به عنوان کمد ویترین برای La Rinascente، یک فروشگاه بزرگ در میلان، به دست آورد.
2. جورجیو آرمانی فعالیت مستقل خود را از 40 سالگی آغاز کرد
تا چهلمین سالگرد، جورجیو آرمانی به عنوان دکوراتور ویترین برای مد مردانه و همچنین به عنوان طراح در خانه مد Nino Cerruti کار کرده است. او همچنین قبل از برداشتن گام مهمی برای ایجاد برند خود، چندین مجموعه فردی تحت برندهای دیگر ساخت. او برای این منظور از شریک زندگی خود در آن زمان، سگیو گالئوتی، کمک گرفت که او را تشویق کرد تا به کاری که انجام میداد باور کند. این دو نفر با هم در یک اتاق کوچک شروع کردند که آرمانی لباسهایش را از بالا تا پایین خلق کرد و گالئوتی حتی قبل از ساخته شدن آنها را به فروشگاههای بزرگ فروخت. آنها پس از فروش ماشین قدیمی خود، سرمایه خود را برای شروع کسب و کار به دست آوردند. با این حال، پول کاملاً ناکافی بود، بنابراین آرمانی مجبور شد نقاط روی پارچه را نقاشی کند زیرا توانایی خرید پارچه با طرح را نداشت. در سال 1975، زمانی که آنها اولین مجموعه از لباس های مردانه و زنانه خود را ارائه کردند، ایتالیا دوران سخت اقتصادی را تجربه می کرد. با وجود آن، این مجموعه موفقیت بزرگی داشت و فروش زیادی در بزرگترین فروشگاه بزرگ ایالات متحده بارنی داشت.
3. جورجیو آرمانی به عنوان یک دوست با افراد مشهور برای فرش قرمز همکاری می کند
آرمانی هرگز پنهان نکرد که کار با افراد مشهوری را که لباسهایش را روی فرش قرمز ارائه میکنند، طبیعی میداند. برای چنین افتخاری در دنیای مد، طراحان اغلب مجبور بودند با اهدای دوره ای لباس به افراد مشهور روی افراد مشهور سرمایه گذاری کنند. در عوض، به طور کاملا طبیعی، زمانی که زمان اسکار فرا می رسد، اکثر آنها احساس می کنند که موظف هستند لباسی از آن طراح خاص بپوشند که در طول سال به آنها لباس می پوشد. اما این سبک آرمانی نیست. او دوستی با افراد مشهور را عادی میداند و انتخاب آنها برای پوشیدن یکی از لباسهای او به دلیل این واقعیت است که آنها واقعاً لباس او را دوست دارند.
4. جورجیو آرمانی، خالق طرح های کلاسیک با نوآوری در هم تنیده
آرمانی فکر نمیکند که مجموعهها باید هر فصل ایجاد شوند و میگوید که نیازی به مد برای مسابقه دادن با چنین سرعتی نمیبیند. با این وجود، او همچنان طرح های جدید و جدیدی را به طرفداران خود ارائه می دهد، زیرا این انتظار از او میرود.
کاپشنهای مردانه و زنانه ای که میشناسیم، مدیون جورجیو آرمانی و تمایل او به ایجاد راحتی در کمد لباس افراد مدرن است. برای این منظور، او مواد لایی و ذوب را حذف می کند، بهترین پارچه های ممکن را جستجو می کند. اغلب، سبک او به قدری ساده و تمیز توصیف می شود که می توان آن را مینیمالیستی نامید. با این حال اینطور نیست. بازیگوشی و شهوانیتی در طرح های او وجود دارد، که البته جنسی و مبتذل نیست. او همیشه یک عنصر را برای تمرکز در طراحی های خود انتخاب می کند. آنها در مورد او می گویند که در دهه 1970 از کمد لباس مردانه برداشت و آن را در کمد لباس زنانه قرار داد و بالعکس. این دقیقاً همان فلسفه ای است که او تا امروز حفظ کرده است. بدین ترتیب در ظاهر نهایی به نرمی و تعادل دست می یابد. آرمانی کسی است که رهایی زیبایی شناختی را برای زنان فراهم می کند. در لباسهای مردانه، او تصور خستهکننده از کت و شلوار را به عنوان یک یونیفرم حذف میکند و تغییرات بیشتری نسبت به آنچه تصور میکرد ارائه میدهد. یکی از نمادین ترین صحنه های فیلم برای نشان دادن این موضوع، فیلم «ژیگولو آمریکایی» است.
5. جورجیو آرمانی، هر یک از خطوط خود را تحت یک مارک جداگانه سازماندهی می کند
پس از اینکه حضور او در صحنه مد باعث انفجار بین المللی بزرگی در اواخر دهه 1970 و اوایل دهه 1980 شد، آرمانی به سرعت شروع به ارائه نه تنها لباس، بلکه سایر اقلام جانبی کرد. آنها مفهوم زیبایی و مد او را تکمیل کردند. هر یک از آنها تقریباً همیشه به روشی مشابه ایجاد می شدند - پس از اینکه هنرمند از خدمات یا فضای داخلی خاص ناامید شد. به عنوان مثال، او هتل ها، رستوران ها و کافه های زنجیره ای خود را در سراسر جهان ایجاد کرد که همیشه با فروشگاه های او همراه هستند. فضای داخلی در آن مکان ها دوباره طراحی خود او است و از جهت کلی خط آرمانی پیروی می کند - تمیزی و مینیمالیسم. زیر کلاه آرمانی جورجیو آرمانی، امپوریو آرمانی، آرمانی کولزیونی، آرمانی جین، آرمانی اکسچنج، آرمانی جونیور، آرمانی / کاسا، آرمانی / دولچی، آرمانی / فیوری، آرمانی / هتلهایی هستند که شامل لباسهای بچهگانه، شکلاتها و شیرینیها، گل فروشی ها و غیره میشود.
6. آرمانی مدل های لاغر را از شرکت در فشن شوهای خود منع کرده است
در سال 2006، آرمانی اولین طراح بود که شرکت مدل های سایز صفر را در فشن شوهای خود ممنوع کرد. موقعیت او برای داشتن ظاهری سالم و زنان با وزن و شکل طبیعی است. او نظر قاطع خود را در برابر بی اشتهایی با تلاش برای متحد کردن همه طراحان در یک نظر واحد برای عدم کار با مدلهایی با شاخص توده بدنی کمتر از 18 ابراز کرد. دلیل آن مرگ لوئیزل راموس مدل 22 ساله اروگوئهای بود. ، که به مدت 3 ماه خود را در گرسنگی قرار داد.
7.جورجیو آرمانی، اولین طراحی که مجموعه هایش را به صورت زنده در اینترنت به نمایش گذاشت
یک مبتکر واقعی، آرمانی اغلب اولین نفر در کارهایی است که در دنیای مد صورت می پذیرند. او به دنبال راه هایی برای تحریک مخاطب است و موفق می شود نبض روندها را حس کند. به عنوان مثال، در سال 2007، آرمانی تصمیم گرفت یکی از مجموعه های خود را به صورت آنلاین به صورت زنده نمایش دهد. اصطلاح پخش زنده امروزه چیز جدیدی نیست و همه برندها به خصوص در هفته های مد در پایتخت های مختلف مد این کار را انجام می دهند. زمانی که آرمانی برای اولین بار تصمیم گرفت این کار را انجام دهد، اکثر مردم آن را بسیار خطرناک میدانستند، زیرا میتوان آثار او را در یک لحظه کپی کرد. اما برای شخصی مثل او که به این واقعیت عادت کرده بود که محصولاتش مورد تقلید قرار گیرند، طراح تصمیم گرفت این ریسک را بپذیرد و البته به کار خود ادامه داد تا متفاوت بماند.
بررسی برخی طرح های جورجیو آرمانی از منظر خودش
در بالا: «این عکس در دهه 1980 در استودیوی قدیمی من در [میلان] Via Borgonuovo گرفته شده است. من به سختی یاد گرفتم که چگونه یک طراحی مد بسازم، با تمرین روی کروکی ایو سن لوران، که فکر میکردم زندهترین و پر از حرکت بودند – خیلی غیرمعمول. طراحی هنوز هم بخشی از روند امروز من است. من یک طرح دستی سریع را به رندر کامپیوتری ترجیح می دهم: من زندگی را در آن می بینم، و این چیزی است که در خلاقیت هایم به دنبال آن هستم.
سمت چپ: «این طرحی از مجموعه پاییز 1980 است. من آن را به خاطر رنگ آبی انتخاب کردم: رنگی عمیق و پر جنب و جوش که به نظرم آرامش بخش است. من آنقدر آبی پوشیده ام که یادم نمی آید کی شروع کردم. من آن را به این دلیل انتخاب کردم که با شخصیت من مطابقت دارد - عمل گرا و محتاطانه - و به این دلیل که به همکارانم کمک می کند: آنها توجه خود را روی اعمال و گفتار من متمرکز می کنند، نه روی لباسی که من می پوشم.
راست: «من به همان اندازه که عاشق داشتن یک زندگی اجتماعی هستم، مدیتیشن را دوست دارم. اینجاست که افکارم را به تنهایی در خانه ام در پانتلریا ایتالیا جمع می کنم. من دوست دارم که یک گربه در تصویر وجود داشته باشد زیرا حیوان مورد علاقه من و همراه مبل راحتی من است. من نیز خصوصی هستم، با خوشحالی مستقل هستم و نگران جلب رضایت مردم نیستم.»
چپ: «من دایان کیتون را در «آنی هال» (1977) وودی آلن دقیقاً به خاطر ظاهر مردانهاش تحسین میکردم و به او پیشنهاد دادم که برای دریافت جایزه اسکار خود، چنین لباسی بپوشد. این به نوعی تشخیص تداوم بین پرده بزرگ و زندگی واقعی بود و واکنش قدرتمندی را برانگیخت.»
راست: «این در سال 2019 با برخی از زنان از ناحیه نیشیجین [کیوتو]، منطقهای که به صنایع ابریشم معروف است، گرفته شد. هنر کیمونو جذاب است: در این طرحهای پیچیده تسلط بسیار زیادی وجود دارد. من صاحب بیش از یکی هستم. چیزی که هنگام سفر برای من جالب است، ارتباط با فرهنگ محلی است، و کیوتو برای آن عالی است زیرا سنتی ترین نسخه ژاپن را نشان می دهد. پیشنهاد من برای هرکسی که از آن بازدید می کند این است که در کوچه ها گم شود و به دنبال صنعتگرانی باشد که هنوز در آنجا تمرین می کنند.
چپ: «من خودم را یک کلکسیونر نمیدانم، اما در طول سالها اشیاء زیادی جمعآوری کردهام. این میز ژان میشل فرانک من است با یک چراغ بلوم [برای آرمانی کاسا]، یک مجسمه کوچک از سنگ و اشیاء مختلف با منشأ عجیب و غریب. دوست دارم همه چیز را در فضای کارم در میلان نگه دارم. عکسها و نقاشیهای متعددی وجود دارد و طرحهایی از من توسط آنتونیو لوپز و فرانچسکو کلمنته وجود دارد. تصویری وجود دارد که من آن را بسیار دوست دارم، لئو [Dell’Orco]، مرد دست راست و دوست مورد اعتماد من را به تصویر می کشد. عکسی از پیتر بیرد و پرتره زیبای هرب ریتس از میشل فایفر با لباس مردانه آرمانی به من هدیه داده شد. بخش مرکزی اتاق یک گوریل در اندازه واقعی به نام اوری است.
راست: «این مجموعه [بهار 2023] از زره الهام گرفته شده است، همانطور که در این ظاهر دیده می شود: یک کرست درخشان که بازتاب لباس های محافظی است که جنگجویان و سامورایی های ژاپنی می پوشند. اما از آنجایی که خلاقیت من لباس بود، نه لباس، همه چیز از طریق ایده پوشیدنی فیلتر شده است. رنگهای روشن ادای احترامی به [هنرمند ژاپنی قرن نوزدهم کیتاگاوا] اوتامارو هستند.»
چپ: «ژیگولو آمریکایی» (1980) نقطه عطفی برای من بود. پروژه از آنجا شروع شد که در کمال تعجب، پل شریدر [کارگردان فیلم] در ژوئیه 1979 به همراه جان تراولتا، که در ابتدا قرار بود [نقش] جولیان کی را بازی کند، به میلان آمد و من طرح هایی را برای مجموعه بهار به آنها نشان دادم. داشتم کار میکردم [شردر] به من گفت که لباسها دقیقاً همان چیزی بود که او در ذهن داشت. ریچارد گیر [که در نهایت نقش جولیان را بازی کرد] با پیاده روی تکرار نشدنی خود به لباس ها جان بخشید. ژاکت بر ماهیچه هایش تأکید می کرد و شلوار پاهایش را نوازش می کرد: این یک مکاشفه بود.»
راست: «من همیشه از طرفداران سینما بوده ام، به خصوص در جوانی ام، زمانی که تنها راه فرار واقعی بود. من درباره [آکیرا] کوروساوا بهعنوان کارگردان چیزهای زیادی شنیده بودم، اما اولین برخورد من با کار او «کاگموشا» بود [فیلم سال ۱۹۸۰ که آرمانی مجموعه پاییز ۱۹۸۱ خود را بر اساس آن بنا کرد، که در اینجا دیده میشود]. اگرچه صحنههای دعوا مورد علاقهام است، اما سختگیری شاعرانه سبک او و حس زیباییشناختی نرم و دقیق، که بلافاصله احساس کردم شبیه مال خودم است، شگفتزده شدم. این مجموعه مورد تحسین منتقدان قرار گرفت اما چندان مورد استقبال مردم قرار نگرفت.»
سمت چپ: «لبخندهای گسترده در این عکس [آرمانی در نزدیکی خانهاش در پانتلریا، با خانواده و دوستان، از جمله، در سمت راست، نوازنده اریک کلاپتون] چنین شادی را برای من به ارمغان میآورد. من برای اولین بار در اوایل دهه 1980 به پانتلریا رفتم تا یکی از دوستانم را ملاقات کنم. در ابتدا، آن را جزیرهای متروک دیدم که چیزی برای ارائه نداشت. فقط بعدها، در کالا گادیر [روستای جزیره]، عاشق شدم: سه داموسی در آنجا وجود داشت، خانههای محلی معمولی که با سنگ گدازه ساخته شده بودند و با مخلوطی از خاک و آب به هم چسبیده بودند. من همه آنها را خریدم. با گذشت زمان، آن هسته کوچک به دارایی من تبدیل شد - جزیره ای در یک جزیره برای من. من زیاد بیرون نمی روم، اما گاهی اوقات به بستنی فروشی محلی می رویم.»
راست: «این عکس [از آرمانی، درست، با برادرش، سرجیو، و مادرشان، ماریا] در دهه 1940 توسط پدرم [Ugo] در سواحل رودخانه پو، درست خارج از پیاچنزا، ایتالیا، گرفته شده است. من بزرگ شدم. دنیای من کوچک بود چون حول و حوش خانه ما می چرخید. اما در عین حال، بی حد و حصر بود زیرا به نظر می رسید هنوز چیزهای زیادی وجود دارد که باید کشف شود. مادرم مهره اصلی خانواده بود: پرانرژی، فعال، شجاع و قادر به دیدن هر روز با چشمانی جدید. او مفهوم «کمتر، اما بهتر» را به من آموخت.»
منبع: attomed.ir