در این مقاله میخواهیم به ارتباط بین فاجعه متروپل و عدم ریسک پذیری مسئولین مدیریتی میپردازیم. همانطور که سرمایه گذاران و فعالان بازارهای مالی و اقتصادی برای کسب سود و امنیت بیشتر ریسک میکنند، برای شفافیت و جلب اعتماد مردم نیز مسئولین باید ریسک پذیر باشند.
نسیم طالب نویسنده، دانشور، آماردان و تحلیلگر ریسک لبنانی-آمریکایی که خیلی تخصصی در این زمینه فعالیت دارد میگوید وقتی شخصی که به دیگران مشاوره میدهد یا برای آنها تصمیماتی را اجرا میکند ولی در نتیجه و فرآیند اون کار خودش حضور ندارد و سهیم نیست، این کار عواقب خطرناکی برای افراد دیگر میتواند داشته باشد. مشکل اصلی این جور حوادث و بی کفایتیها در کشور این است که مسئولین در فرآیندهایی که برای مردم تصمیم میگیرند خودشون سهیم نمیشوند. بعنوان مثال اگر شرکت ایران خودرو را در نظر بگیریم شما کدامیک از مسئولین را دیده اید که حتی یکبار ریسک کنند و با خانواده خود با خودرو پراید بخواهند به یک مسافرت بروند. قطعا چنین ریسکی را نمیکنند در صورتیکه در فرآیند عدالت اقتصادی و ریسک پذیری باید قانون طوری باشد که شخصی که چیزی را درست میکند خودش جز اولین نفراتی باشد که آن را امتحان میکند. در نهایت فاجعه هایی مثل متروپل و غیره به همین علت است که عوامل اصلی و سازندگان خودشان در فرآیند و محصولی که برای مردم ساخته اند فقط منافع مالی خود را دیده و ریسکهای آن کار را نمیپذیرند.
مورد مهمی که وجود دارد همیشه اتفاقاتی میافتد که راست یا دروغ بودن آنها منشا مشکل را حل نمیکند. بعنوان مثال اینکه عده ای مینویسند، برادران عبدالباقی (مالک و پیمانکار ساختمان متروپل آبادان) با فرزندان فلان مسئول در ساخت پروژه شریک بودند، درست یا غلط بودن این مورد کمکی به حل مشکل نمیکند. راهکار این است ما خود در ریسک کلیه اقدامات خود سهیم باشیم و خود را جزئی جدا از سایر افراد جامعه نبینیم. بعنوان مثال اگر ما سهمی را برای سرمایه گذاری به شخصی پیشنهاد میدهیم طوری باشد که در واقعیت خودمان هم به آن تصمیم عمل کرده و فقط تجویز گر نسخه برای دیگران نباشیم. برای حل و جلوگیری از اتفاقاتی همچون متروپل و پلاسکو باید ریشه را درمان کنیم . چون حاشیه پردازی فقط فضا را مه آلود میکند تا عوامل اصلی یک تصمیم و اتفاق از دید عموم مردم محو شوند. و این دقیقا همان چیزی است که آنها می خواهند.