کلینیک روانشناسی و مددکاری آوان – تروما یا “زخم روان” تجربه ای عمیقاً ناراحت کننده است که می تواند آثار عاطفی و روانی ماندگاری بر جای بگذارد. هدف از درمان تروما کمک به افراد برای پردازش و مقابله با عواقب پس از حوادث تروماتیک است. تروما می تواند از طیف وسیعی از رویدادها مانند تصادفات، سوء استفاده، خشونت یا بلایای طبیعی ناشی شود. هنگامی که فردی ضربه روحی را تجربه می کند، مکانیسم های مقابله ای طبیعی مغز ممکن است تحت تأثیر قرار گیرد و منجر به واکنش های عاطفی مختلفی از جمله اضطراب، افسردگی، بازگشت به گذشته و بیش هوشیاری شود.
تروما درمانی برای ایجاد یک محیط امن و حمایتی طراحی شده است که در آن افراد می توانند تجربیات آسیب زا خود را کشف کنند، احساسات خود را پردازش کنند و راهبردهای مقابله ای سالم تری را توسعه دهند. لازم به یادآوری است که تروما درمانی یک رویکرد یکسان نیست. بلکه تکنیکهای مبتنی بر شواهد مختلفی را در بر میگیرد که متناسب با نیازها و تجربیات منحصر به فرد هر فرد است.
درمان شناختی رفتاری (CBT): CBT یک شکل پرکاربرد و مؤثر برای درمان تروما است. بر شناسایی و به چالش کشیدن الگوهای فکری و رفتارهای منفی که در نتیجه تروما ایجاد شده اند تمرکز دارد. CBT با کمک به افراد در قالب بندی مجدد افکار و پاسخ های خود، آنها را قادر می سازد تا کنترل زندگی خود را دوباره به دست آورند. (پیشنهاد میشود مقاله درمان شناختی رفتاری (CBT) چیست و کارکرد آن چگونه است را مطالعه کنید.)
مواجهه درمانی: مواجهه درمانی به افراد کمک می کند تا با خاطرات آسیب زا خود در یک محیط کنترل شده و امن روبرو شوند. این رویکرد تدریجی به آنها اجازه می دهد تا احساسات خود را پردازش کنند و ترس و اجتناب از محرک های مرتبط با تروما را کاهش دهند. مطالعات نشان می دهد که مواجهه درمانی می تواند منجر به بهبود قابل توجهی در علائم اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) شود (موسسه ملی بهداشت روان آمریکا).
روایت درمانی: روایت درمانی افراد را تشویق می کند تا تجربیات آسیب زا خود را به اشتراک بگذارند و کشف کنند که چگونه آن رویدادها هویت آنها را شکل داده است. با ایجاد یک روایت منسجم، افراد می توانند احساس قدرت و کنترل بر داستان های خود به دست آورند و روند درمان را تسهیل کنند (هرمن، 2015).
درمانهای مبتنی بر ذهنآگاهی: درمانهای مبتنی بر ذهنآگاهی، مانند کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی (MBSR) و درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی (MBCT)، به افراد آموزش میدهند که در تجربیات خود حضور داشته باشند و قضاوت نکنند. این شیوهها میتوانند به کاهش اضطراب و افزایش کنترل هیجانی کمک کنند و آنها را به ابزارهای ارزشمندی در درمان تروما تبدیل کنند (انجمن روانشناسی آمریکا).
روایت درمانی یک رویکرد قدرتمند است که به افراد کمک میکند داستانهایی را که درباره زندگیشان میگویند کشف کنند، روایتهای منفی را دوباره قالببندی کنند و هویت خود را از چنگال آسیبها و پریشانی بازیابی کنند. این روش درمانی که توسط مایکل وایت (Michael White) و دیوید اپستون (David Epston) پایه گذاری شده است، به دنبال توانمندسازی افراد با تغییر دیدگاه و درک آنها از تجربیاتشان است.
در هسته روایت درمانی این باور نهفته است که افراد هویت خود را می سازند و زندگی خود را از طریق داستان سرایی معنا می کنند. این داستانها فقط گزارشهای واقعی نیستند، بلکه تفسیری ذهنی از رویدادها، احساسات و روابط هستند. درمانگر برای بررسی این روایات، شناسایی الگوهای غیر مفید و معرفی الگوهای توانمندتر با فرد همکاری می کند.
در روایت درمانی، مشکلات بیرونی می شوند. به این معنی که آنها را جدا از شخص می بینند. این به افراد کمک می کند تا بفهمند که آنها با مشکلاتشان تعریف نمی شوند، اما می توانند رابطه متفاوتی با آنها ایجاد کنند. بیایید برای توضیح این مفهوم مثالی را در نظر بگیریم:
مثال: سارا با اضطراب دست و پنجه نرم می کند و در اضطراب خود غرق می شود. درمانگر سارا را تشویق می کند تا نامی برای اضطراب خود بگذارد و او نام “مزاحم” را انتخاب میکند. با بیرونی کردن مشکل، سارا به اضطراب خود به عنوان عاملی خارج از هویت خود نگاه می کند و به خود اجازه می دهد تا از اضطراب خود کمی فاصله بگیرد و تسلط پیدا کند.
هنگامی که مشکلات بیرونی شدند، افراد می توانند روند نوشتن مجدد داستان های خود را آغاز کنند. این شامل به چالش کشیدن روایتهای اشباع از مشکل مسلط و ایجاد روایتهای جدید و ترجیحی است که با ارزشها و آرزوهای آنها همسو باشد.
مثال: سیاوش پس از از دست دادن شغل خود با احساس بی ارزشی روبرو شده است. روایت او حول محور شکست خوردن است. سیاوش و درمانگرش از طریق روایت درمانی، جنبههای دیگری از زندگیاش را که در آنها موفق بوده، مانند نقش او بهعنوان یک پدر دلسوز و دوست حامی، کشف میکنند. سیاوش به تدریج روایت خود را از «من یک شکست خورده هستم» به «من با چالشهایی مواجه شدهام، اما من انعطافپذیر و قادر به رشد هستم» تغییر میدهد.
روایت درمانی، کاوش در نتایج منحصر به فرد و داستان های جایگزین را تشویق می کند. پیامدهای منحصربهفرد مواردی هستند که تأثیر مشکل بهطور موقت به حالت تعلیق در میآید و افراد به روشهایی پاسخ میدهند که تسلط مشکل را به چالش میکشند.
مثال: مریم با مشکلات مربوط به تصویر بدن دست و پنجه نرم می کرد و احساس می کرد در تله استانداردهای زیبایی گیر افتاده است. در طول درمان، روزی را به یاد میآورد که از تعریف و تمجید از دوستانش، در مورد ظاهر خود واقعاً مطمئن بود. این نتیجه منحصربهفرد لحظاتی را برجسته میکند که افکار او برای تغییر تصویر بدن همه کاره نبودند و این یادآوری، میتواند فرصتهایی را برای تغییر نگرش باز کند.
روایت درمانی اهمیت وجود جامعه حمایتی را در روند درمان تشخیص می دهد. دوستان، خانواده و سایر افراد مهم در زندگی یک فرد در درمان نقش دارند و دیدگاه های بیرونی را ارائه می دهند و روایت های ترجیحی را تقویت می کنند.
مثال: بابک، نوجوانی که با شک و تردید به خود دست و پنجه نرم می کند، رابطه تیره ای با پدرش دارد. از طریق روایت درمانی، درمانگر پدر بابک را در جلسه ای برای به اشتراک گذاشتن خاطرات مثبت و برجسته کردن نقاط قوت بابک شرکت می دهد. این گنجاندن، پیوند آنها را تقویت می کند و از سفر بابک به سمت پذیرش خود حمایت می کند.
روایت درمانی رهایی بخش است و به افراد قدرت می دهد تا از روایت های ظالمانه ای که آنها را عقب نگه داشته رها شوند. با بیرونی کردن مشکلات، نوشتن مجدد داستان هایشان، کاوش در نتایج منحصر به فرد و مشارکت دادن جامعه حامی، افراد می توانند نقش خود را در زندگی خود به دست آورند و روایت های جدیدی را بپذیرند که با ارزش ها و اهداف آنها همخوانی دارد.
مطالعات متعددی بر اثربخشی تروما درمانی در ارتقاء بهبود و بهبودی تاکید کرده اند. به عنوان مثال، متاآنالیزی که توسط Cuijpers در سال 2014 انجام شد، مشخص کرد که درمان های شناختی-رفتاری (CBT) متمرکز بر تروما به طور قابل توجهی مؤثرتر از مداخلات غیر متمرکز بر تروما در کاهش علائم PTSD (اختلال استرس پس از سانحه) هستند.
فراتحلیل دیگری توسط ارینگ (Ehring) در سال 2018، اثربخشی مواجهه درمانی را در درمان PTSD در جمعیت های مختلف نشان داد. مشخص شد که مواجهه درمانی دارای مزایای ماندگار بوده و علائم را حتی پس از پایان درمان کاهش می دهد.
درمان تروما همانند چراغ امید برای کسانی است که حوادث ناراحت کننده را تحمل کرده اند. با استفاده از طیف وسیعی از رویکردهای مبتنی بر شواهد، مانند CBT، مواجهه درمانی، روایت درمانی، و درمان های مبتنی بر ذهن آگاهی، درمان تروما می تواند به طور موثر به افراد کمک کند تا ترومای خود را پردازش کنند و شفا و بهبودی پیدا کنند.
محمد امین مختاریان
مطالب مشابه: