گروه ترجمه کلینک آوان – یکی از مهمترین مسائل در روانشناسی موسیقی این است که موسیقی چگونه بر تجربه عاطفی تأثیر می گذارد. اکثر شنوندگان موسیقی، از بیان احساسی به عنوان مهمترین معیار برای ارزیابی موسیقی استفاده می کنند. ما اغلب قطعات موسیقی را غمگین، شاد، لطیف یا خشن توصیف می کنیم. ارتباط بین موسیقی و احساس چیست؟ موسیقی چگونه بر روحیه ما تأثیر می گذارد؟
یکی از راههایی که موسیقی میتواند احساسات را بیان کند، صرفاً از طریق یک تداعی آموختهشده است. ما انواع خاصی از موسیقی را غمگین می شنویم زیرا یاد گرفته ایم آنها را با رویدادهای غم انگیز مانند مراسم خاکسپاری مرتبط کنیم. این احساس موسیقی نیست، بلکه چیزی است که ما را به یاد آن می اندازد. همان موسیقی که برخی از مردم را به رقصیدن تحریک می کند ممکن است باعث سرازیر شدن اشک دیگران شود. همه چیز به افکاری بستگی دارد که در حافظه ما تولید می شود.
موسیقی، منعکس کننده پویایی زندگی عاطفی است. مانند تنش و تسکین، درگیری و هیجان و به دنبال آن صلح و آرامش. احساساتی که در موسیقی می شنویم اغلب به سختی می توان با کلمات به تصویر کشید. موسیقی احساسات ظریف ما را بهتر از زبان بیان می کند. افرادی که در بیان احساسات خود با کلمات مشکل دارند، گاهی اوقات احساس راحتی بیشتری در بیان این احساسات از طریق موسیقی دارند. به طور مشابه، اشعاری که با تجربه شخصی شنونده طنین انداز می شوند، می توانند احساسات یا تجربیاتی را که ممکن است فرد قادر به بیان آنها نباشد، بیان کند. همانطور که آهنگساز فنلاندی ژان سیبلیوس گفت: “موسیقی از جایی شروع می شود که امکانات زبان به پایان می رسد.”
موسیقی یکی از قوی ترین ابزار ها برای برانگیختن احساسات زیبایی شناختی است. ما به موسیقی گوش می دهیم تا از زیبایی آن لذت ببریم. عواطف زیباییشناختی معمولاً به خاطر خودشان جستجو و درک میشوند. عواطف زیباشناختی شامل احساس متاثر شدن، ترس، شگفتی، تعالی، نوستالژی و لطافت است. احساسات زیبایی شناختی ما را ملزم به عمل نمی کند. آنها فقط ما را به درک کردن دعوت می کنند.
موسیقی لذت بخش ممکن است منجر به آزاد شدن انتقال دهنده های عصبی مرتبط با پاداش شود، مانند دوپامین. نواحی مغزی که توسط موسیقی فعال می شوند، همان نواحی هستند که در لذت بردن از غذا و رابطه جنسی فعال می شوند. موسیقی همچنین بخش هایی از مغز را فعال می کند که درگیر احساسات مرتبط با دلبستگی مانند عشق، شفقت و همدلی هستند. این نشان می دهد که موسیقی می تواند پیوندهای اجتماعی را تقویت کند. ما اغلب با دیگران درگیر موسیقی هستیم: با هم گوش می دهیم، آواز می خوانیم و می رقصیم. بنابراین، بودن با دیگران ممکن است واکنش عاطفی به موسیقی را تقویت کند.
موسیقی به هدایت ناامیدی یا پاکسازی (کاتارسیس) احساسات منفی (خشم و اندوه) کمک می کند. وقتی به موسیقی غمگین گوش میدهیم یا فیلمی غمگین را تماشا میکنیم، از هرگونه تهدید یا خطر واقعی که موسیقی یا فیلم نشان میدهد جدا میشویم. ما غم و اندوه را در موسیقی دوست داریم، زیرا غم و اندوه باعث تشدید احساس میشود و متاثر شدن احساس خوبی دارد.
موسیقی به ما حس حرکت می دهد. ما همزمان با ضرب آهنگ می رقصیم، راه می رویم یا به پاهایمان ضربه می زنیم و این باعث تشدید احساسات ما می شود. همگام بودن با موسیقی منبع لذت است. تصادفی نیست که موسیقی شاد مردم را خوشحال می کند زیرا به راحتی می توان آن را با الگوی ریتمیک خود همراه کرد. ریتم های درونی ما (مثلاً ضربان قلب) سرعت یا کاهش می یابد تا با موسیقی یکی شود. بنابراین، ما شناور می شویم و با موسیقی حرکت می کنیم.
در مجموع، موسیقی وسیله ای را برای ما فراهم می کند تا احساسات خود را به دنیای بیرونی نشان دهیم. همچنین، ما می توانیم خود را در موسیقی ببینیم. موسیقی یک قرص جادویی نیست که بتواند فورا حالت منفی را برطرف کند. به عنوان مثال، خلق و خوی افسردگی اغلب با الگوهای فکری مرتبط است. مزایای گوش دادن به موسیقی بی محتوا می تواند موقتی باشد. بنابراین، گوش دادن به موسیقی ای که خلق و خو را از طریق تغییر الگوهای فکری تغییر می دهد، می تواند تأثیر طولانی مدت داشته باشد.
نوشته شهرام حشمت، دانشیار بازنشسته اقتصاد سلامت اعتیاد در دانشگاه ایلینوی.
منابع:
احساسات موسیقی توضیح داده شده، انتشارات دانشگاه آکسفورد نیویورک.
یک کاوش روانشناختی در چگونگی آثار هنری، انتشارات دانشگاه آکسفورد.