نکات کلیدی این مطلب:
کودکان خجالتی میخواهند ارتباط برقرار کنند، اما از انجام این کار میترسند.
کمرویی صفتی است که ریشه در سیستم واکنش به استرس کودک دارد.
انتظار نداشته باشید که به سادگی بتوانید کودک خجالتی خود را تغییر دهید، اما میتوانید به او کمک کنید تا با ترسهای اجتماعی خود روبرو شود.
کودکان خجالتی میتوانند یاد بگیرند که با دیگران به روشهایی که برایشان پاداشدهنده است، ارتباط برقرار کنند.
کلینیک روانشناسی و مشاوره آوان – به نظر میرسد فرزند شما در برقراری ارتباط با دیگران مشکل دارد و شما نگران هستید. او ساکت و اغلب تنهاست و در دوستیابی مشکل دارد. همانطور که میدانید، تحقیقات نشان میدهد که کودکان خجالتی بیشتر مستعد تنهایی هستند و تنهایی بر سلامت فردی آنها تأثیر میگذارد. بنابراین، چگونه میتوانید از فرزندتان در ایجاد ارتباطات اجتماعی معنادار حمایت کنید؟
همه کودکان آرام، خجالتی نیستند. بعضی از بچهها تنهایی را ترجیح میدهند و بدون تعامل اجتماعی زیاد، احساس رضایت میکنند. به این حالت درونگرایی میگویند که ممکن است تأثیر منفی کمتری بر کودکان داشته باشد. کودکانی که خجالتی هستند میخواهند ارتباط برقرار کنند اما از انجام این کار احساس ترس و اضطراب میکنند.
کمرویی به شدت تحت تأثیر زیستشناسی کودک قرار دارد. کودکان خجالتی معمولاً سیستم پاسخ به استرس قویتری دارند که نسبت به سایر کودکان کورتیزول (cortisol) یا هورمون استرس بیشتری ترشح میکنند و واکنش شدیدتری به استرس نشان میدهند که باعث افزایش ضربان قلب آنها میشود. این بدان معناست که کودکان خجالتی احساسات منفی (مانند ترس از موقعیتهای اجتماعی) را با شدت بیشتری احساس میکنند و در کنترل این احساسات منفی مشکل بیشتری دارند.
برای کودکان خجالتی، استدلال کردن با آنها یا استفاده از پاداش برای وادار کردن آنها به مشارکت، اثربخشی محدودی خواهد داشت. اگر فرزند شما به دلیل عصبی بودن (نه بیعلاقه بودن) از موقعیتهای اجتماعی اجتناب میکند، موارد زیر میتواند مثمرثمر باشند.

با برقراری ارتباط ساده با فرزندتان شروع کنید. بچههای خجالتی بیشتر در معرض تنهایی هستند، اما نشان داده شده است که حمایت والدین این خطر را کاهش میدهد. این بدان معناست که والدین میتوانند از طریق روشهای کوچک ایجاد ارتباط، تفاوت معناداری ایجاد کنند. روالهای سادهای مانند شامهای خانوادگی، تماشای فیلم یا شوخیهای درون خانواده میتواند حس تعلق ایجاد کند. این روالها نیازی به جزئیات ندارند، مادامی که سرگرمکننده و مداوم باشند و متناسب با نیازهای خانواده شما باشند، میتواند ادامه داشته باشد.
همچنین میتوانید از طریق اشکال سادهی برقراری ارتباط، با فرزندتان ارتباط برقرار کنید. سوال صادقانهای مانند «حالت چطوره؟» یک سوال قدرتمند است، به خصوص وقتی که مرتباً پرسیده شود. اگر فرزندتان پاسخهای کوتاهی میدهد، سعی کنید از رویکرد «گل رز، غنچه، خار» استفاده کنید. گل رز یک نکتهی برجسته از روز است، خار یک چالش است و غنچه پاداشی است که کودکان مشتاقانه منتظر آن هستند. با اضافه کردن حرکات کوچک (در آغوش گرفتن، ارسال پیامک محبتآمیز، آماده کردن شام مورد علاقه) به آنها نشان میدهید که برایتان مهم هستند.
داشتن ارتباط محکم با فرزندان به این معنی است که شما در موقعیت بهتری برای تشویق آنها جهت مواجهه شجاعانه با ترسهایشان هستید. هرچند طبیعی به نظر نمیرسد، اما مطالعات نشان میدهد که کودکان خجالتی تمایل دارند والدین بیش از حد محافظتکننده (مانند محافظت از کودک در برابر ترسهایش) را به خود جلب کنند. در حالی که این آرزویی نیک برای بسیاری از والدین است، اما اغلب در درازمدت میتواند چالشهایی را تقویت کند. بنابراین، کمک به کودک خجالتی برای یادگیری مواجهه شجاعانه با ترسهایش، میتواند به او کمک کند تا به تدریج ظرفیت مدیریت ترسها را به تنهایی ایجاد کند.
شناخت و درک این ترسها نقطه شروع مهمی برای والدین است. اغلب، نگرانیهای کودک خجالتی بر ترس از طرد شدن یا انجام کار اشتباه در محیط اجتماعی متمرکز است. یکی از راههای کمک به مقابله با این ترسها، کمک به کودک خجالتی برای دیدن احتمالات جایگزین است. او باید به این آگاهی برسد که اکثر ترسهای ما در واقع به واقعیت تبدیل نمیشوند.
برای مثال، فرض کنید دخترتان به جشن تولد یکی از همکلاسیهایش به اسم مونا دعوت شده است. او مونا را خیلی خوب نمیشناسد، اما از او تعریف میکند و شما فکر میکنید مونا میتواند دوست خوبی برای فرزندتان باشد. با این حال، دختر شما اصرار دارد که باید در خانه بماند و به تولد دوستش نرود. پس از پرسیدن چند سوال، احساس میکنید که او نگران است که مونا از هدیهای که انتخاب کرده خوشش نیاید. شما به آرامی میگویید: «اگر کسی آن هدیه را برای شما بگیرد، چه احساسی خواهید داشت؟ با شناختی که از شما دارم، فکر میکنم خوشحال میشوید که به فکر شما هستند.» شما اشاره میکنید که مونا احتمالاً همین احساس را خواهد داشت. این ممکن است به دخترتان کمک کند تا جایگزینهای مثبتی برای موقعیت بیابد.
ارائه این دیدگاههای جایگزین (به جای بیاعتنایی) ترسهای فرزندتان را از بین نمیبرد. با این حال، ممکن است به آنها کمک کند تا به تدریج شروع به گسترش کتابخانه درونی خود از پاسخهایی کنند که میتواند به آنها در شروع مواجهه با نگرانیهای اجتماعیشان کمک کند.
یادگیری مقابله و مدیریت کمرویی فرآیندی است که زمان میبرد! اینجاست که داربست میتواند به ابزاری بسیار مفید تبدیل شود. داربست به فرآیند یادگیری هدایتشدهای اشاره دارد که در آن والدین در یک فعالیت دشوار به کودک میپیوندند تا با ارائه حمایت به یادگیری او کمک کنند و سپس به تدریج حمایت را برای تشویق استقلال از او برمیدارند. داربست در گامهای کوچک عمل میکند. در زمینه کمرویی کودک، ممکن است به معنای صحبت کردن در مورد موقعیتهای اجتماعی و طوفان فکری برای یافتن راههای کماسترس برای برقراری ارتباط باشد. همچنین ممکن است شامل کمک به کودک برای تقسیم اهداف اجتماعی به قطعات قابل انجام باشد تا اهداف خیلی طاقتفرسا نباشند و سپس به کودک اجازه داده شود که اولین قدمها را به تنهایی بردارد.
بیایید به مثال دعوت به مهمانی برگردیم. دخترتان بالاخره تصمیم میگیرد که به مهمانی برود، اما وقتی وارد خانه دوستش میشود، میفهمد 30 مهمان دیگر هم آنجا هستند که بسیاری از آنها را نمیشناسد. این خیلی زیاد به نظر میرسد و او دوباره عقبنشینی میکند. شما یک جایگزین پیشنهاد میدهید و به فرزندتان میگویید: میتواند هدیه مونا را در مدرسه به او بدهد؛ این کار قابل مدیریتتر به نظر میرسد. با هم، در مورد اینکه چگونه میتواند با دوستش برخورد کند و چه بگوید، هم فکری میکنید. همچنین پیشنهاد میدهید که میتواند او را به خانه دعوت کند. فرزند شما با اعتماد به نفس بیشتری سر تکان میدهد.
یک کودک خجالتی شجاعت زیادی میخواهد تا از منطقه امن خود خارج شود. وقتی این کار را انجام داد، حتماً او را به خاطر تلاشهایش تحسین کنید. تحسین باید صادقانه و متمرکز بر کاری باشد که انجام داده است، نه فقط نتیجه. این به آنها کمک میکند تا احساس توانایی بیشتری کنند و احتمال بیشتری برای ادامه تلاش داشته باشند.
برای مثال، وقتی دخترتان به خانه میآید، از او میپرسید که هدیه دادن به مونا چطور بوده است. او شانههایش را بالا میاندازد و توضیح میدهد که هدیه را دوست داشته، اما بعد از اینکه دخترتان آن را به مونا داده، نتوانستهاند زیاد با هم صحبت کنند. «خب، خوشحالم که توانستی آن را به دوستت بدهی، ایده خیلی خوبی بود! شاید این هفته وقت دیگری برای صحبت با او پیدا کنی.» او سر تکان میدهد و شما با او در مورد کارهایی که میتواند بعداً امتحان کند، همفکری میکنید.
نتیجهگیری
خجالتی بودن میتواند باعث انزوا شود، اما لزوماً اینطور نیست. عشق و حمایت شما به عنوان والدین میتواند برای فرزندتان تفاوت زیادی ایجاد کند. با صبر و تشویق، میتوانید به فرزندتان کمک کنید تا گامهای کوچکی را که برای ایجاد دوستی لازم دارند بردارند و در عین حال به آنها یادآوری کنید که در خانه عمیقاً ارزشمند هستند.
«پیشنهاد میشود از تست های شخصیت کلینیک روانشناسی آوان که به صورت رایگان در اختیار شما قرار داده شده است، برای آشنایی و آگاهی بیشتر از خودتان استفاده کنید.»