ویرگول
ورودثبت نام
avangard
avangard
خواندن ۱ دقیقه·۴ سال پیش

مروری بر کتاب شرح زندگانی من نوشتۀ عبدالله مستوفی

کتاب شرح زندگانی من
کتاب شرح زندگانی من

«از صبح سرمطرب‌‌های دوره‌گرد که در خانه‌ها مي‌آمدند و با صدای بلند تبریک می‌گفتند و از ابزار نوازندگی خود صداهای مقدماتی درمی‌آوردند و دل اهل خانه و به‌خصوص صاحب جشن را به قیلی‌ویلی می‌انداختند باز شد. در خانۀ ما اینها خیلی معطل نمی‌شدند تا صدای دعاشان بلند می‌شد. با اجازۀ مادرم وارد می‌شدند و در گوشۀ حیاط بساط نوازندگی و بازی خود را پهن و سراهل خانه را مشغول می‌کردند. دنبال این دستۀ نوازنده هم بچه‌های کوچه بودند که به آنها هم اجازه داد می‌شد وارد حیاط شوند و تماشا کنند، هر روز یکی دوتا از این بساط‌ها برپا می‌شد. این دسته‌ها عبارت بودند از میمون‌باز و عنترباز و خرس‌باز و بز‌باز که با ضرب تنبک تصنیف‌های معمول زمان را می‌خواندند و حیوان خود را به رقص در می‌آوردند. دستۀ دیگری هم بود که نقاره و دهل و کمانچه داشت، رقاص چهل‌بندپوش هم با این دسته بود که می‌رقصید».

ادامه مروری بر کتاب شرح زندگانی من نوشتۀ عبدالله مستوفی را در آوانگارد بخوانید.

https://avangard.ir/article/167

شرح زندگانی منعبدالله مستوفیآوانگاردهروزکتابراوی نگاه نو
نوشتن توانایی بی­‌انتهای بشریت و ادبیات عجیب‌­ترین دستاورد این توانایی است. کتاب جلوه­‌گاه دیرینه آن و خواندن دریچه­‌ای به بی‌نهایت دانش.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید