آنچه در فرهنگ لغات وبستردر معني كلمه ي دانش ذكر شده است: " آگاهي. حقيقت يا حالت آگاهي از چيزي كه از طريق تجربه يا اشتراك، آشناسازي مي شود. آشنايي داشتن يا درك يكي از علوم، يكي از انواع هنر يا يك تكنيك."
جدا از درك هر فرد از جهان پيرامون و ذات خودش كه ميتوان گفت همان آگاهي و شناخت هر فرد محسوب مي شود. در مفهوم رايج در جامعه؛ دانش به دانسته هاي درست و مفيد يا كارآمدي در يك زمينه گفته مي شود كه دست كم مورد تائيد تعدادي از انسانهاي باتجربه و صاحب نظر در آن زمينه ي خاص باشد.
در دنياي كسب و كار، ميتوان تعريف ديگري نيز از "دانش" داشت. دانش بخشي از سرمايه ي كسب و كار است. و يكي از دارايي هاي ارزشمند در نگاه اقتصادي به هر كسب و كار محسوب مي شود. دارايي كه با توجه به ماهيتش نيازمند نگاهي ويژه و متناسب خودش براي مديريت و بهره وري است.
به عنوان نمونه زماني كه شركت فورد موتور، بخش اتوماسيون ولوو را خريداري كرد. به غير از كارخانه، ساختمان اداري و ساير دارايي هاي فيزيكي چيز ديگري بدست آورد، به نام دانش سازماني ولوو، شركتي كه بواسطه ي همين دانش و محصولات توليد شده منتج از آن بسيار در صنعت خوروسازي مورد قبول و داراي جايگاهي پذيرفته شده بود. دانشي كه در طراحي، فرآيندهاي كاري و مهارت كارمندان نهفته بود.
