همكارم چهار روز پيش با وجود حال بدش و تب و گلو درد اومد سركار. حالش كه بدتر شد و بچه ها هم اعتراض كردن، موند خونه. با گذشت اين همه مدت همچنان نميره تست بده و حتي تو سامانه غربالگريف خوداظهاري هم نكرده. تو تمام اين چهار روز بدنم ميلرزه. از ترس اينكه نكنه منم گرفته باشم و به خانواده م منتقل كرده باشم. از ترس اينكه نكنه من باعث اسيب به اونا شده باشم و هزار تا عذاب وجدان و استرس ديگه كه باهامه تو اين مدت. داشتم فكر ميكردم آدما فلز و خميرمايه غير قابل تغييري دارن. اگر بي شعور باشن، بيشعور هم مي مونن و اين تغيير رويه اي كه به واسطه كرونا براي خيلي ها ژيش اومده، موقته. دل به اين نبندين كه كرونا شايد باعث شه كه آدما چز ديگه اي بشن و مثلا مسائل بهداشتي رو رعايت كنن. دل به اين چيزا نبندين. آدما تغيير ناپذيرن. حتي اگر كرونا بياد