امیر معینیان
امیر معینیان
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

شکست سرآغاز یادگیری است

به مجرد اینکه در کاری شکست بخورید، دوستان، همسایه ها و همکارانتان به شما انگ بازنده می زنند و برای همیشه از دیدی متفاوت به شما می نگرند.

شکست سرآغاز یادگیری است. کودک نوپایی را در نظر بگیرید که می خواهد راه رفتن را بیاموزد، ابتدا سینه خیز می رود سپس برای ایستادن تلاش می کند، زمین می خورد، می ایستد باز هم زمین می خورد تا بلاخره می تواند مثل بزرگترها راه برود. هر چه بزرگتر می شود، هر کاری، از پوشیدن لباس هایش گرفته تا حل مسائل جبر و هندسه را نیز با تمرین و ممارست می آموزد. هیچ گاه از کودک انتظار نداریم در نخسین تلاش کاری را درست انجام دهد. بر این اساس وقتی بزرگسالان مسئولیت پیچیده ای را متقبل می شوند نباید انتظار داشت در وهله‌ی اول نخست آن را خوب وکامل و تمام عیار انجام دهند.

شما تنها زمانی می توانید مطلبی را به بهترین شیوه‌ی ممکن بیاموزید که در جریان این فرآیند شکست را به اندازه موفقیت تجربه کنید. تقریبا ناممکن است کاری را بدون آن که خودتان انجامش دهید یاد بگیرید؛ باید زمین بخورید، برخیزید، باز هم زمین بخورید تا چگونگی انجام آن را بیاموزید. چگونه ممکن است تنها با مطالعه‌ی دفترچه راهنمای فوتبال، فوتبال بازی کرد و یا صرفا با مرور نت های موسیقی بشود موسیقی نواخت و یا با خواندن کتاب آشپزی، بتوان ماهرانه آشپزی کرد.

افرادی که تا کنون طعم شکست را نچشیده اند به احتمال زیاد تاکنون از تجربیات زندگیشان درس نیاموخته اند.

شما می توانید چند جمله کتاب درباره مدیریت بخوانید، اما تا وقتی که با چالش هایی که مدیران واقعی با آن دست به گریبان هستند رو در رو نشوید هرگز برای پذیرفتن چنین مسئولیتی آماده نخواهید بود. مخاطراتی که به طور معمول دامنگیر هر سازمان است نظیر استرس ناشی از تصمیم گیری با اطلاعات ناقص و چالش های مدیریت سازمان در شرایط ناپایدار و ...

در شروع مدیریت هر کسب وکار نوپایی باید به این حقیقت واقف باشید که تنها تعداد محدودی از شرکت های نوپا در دو سه سال آینده قادر خواهند بود روی پای خود بایستند، و بقیه شرکت ها به رغم تلاش پیگیر افراد با استعدادشان محکوم به شکست هستند.

کارآفرینان، تولیدکنندگان و سرمایه گذارن بزرگ به این حقیقت رسیده اند که جاده موفقیت پس از دست اندازهای فراوان و گذر از گردنه های صعب العبور به مقصد می رسد.

آقای میر ایمران (Mir Imran) یکی از کارافرین های موفق تا به حال شرکت های زیادی را تاسیس کرده است، که بعضی از آن ها به طور همزمان شروع به کار کرده اند. از آنجایی که اغلب شرکت های نوپا در آغاز کار با شکست مواجه می شوند، باید موفقیت های او را استثنایی و چشمگیر به حساب آورد. وقتی دلایل کامیابی‌اش را پرسیدند گفت: عامل کلیدی موفقیتش این است که چنانچه پس از گذشت یکی دو هفته از آغاز کار هر پروژه حس کند احتمال موفقیت آن بسیار ناچیز است، قاطعانه آن را متوقف کرده و وقت، نیرو وسرمایه‌اش را به کاری که موفقیت آن محتمل تر است اختصاص می دهد.

تردیدی نیست که رها کردن پروژه امری دشوار است. اما این کار در مراحل اولیه‌ی سرمایه گذاری که هنوز حجم قابل توجهی وقت و انرژی صرف آن نشده چندان سخت نیست. این قاعده در تمام موفقیت های زندگیمان از جمله رابطه با دیگران، سرمایه گذاری در بورس و یا هر شغل و پیشه ای کاربرد دارد.

لئوناردو داوینچی، مجسمه ساز مشهور ایتالیایی روزگاری گفت: مقاومت در آغاز هر کار آسانتر از پایان آن است.

گرچه بسیاری از مردم می دانند هزینه های مصرف شده نباید در تصمیم گیری نقش داشته باشند. با وجود این آنان تحت تاثیر این استدلال غیر معقول که چون برای راه اندازی کسب و کارشان وقت، تلاش و درد و رنج فراوانی را متحمل شده اند، باید به هر قیمتی دستاوردی مهم و ارزشمند عاید کنند، بنابراین خسارتهای مالی، احساسی و ذهنی بیشتری را به خود تحمیل می کنند.

شکستکسب وکاریادگیریتجربهکارآفرینی
ورودی 80 مهندسی نرم افزار - دیجیتال مارکتر و دانش آموخته رشته مدیریت کسب و کار
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید