awwwatco
awwwatco
خواندن ۹ دقیقه·۵ سال پیش

بازاریابی محصول چیست و چه تاثیری بر Instagram و WhatsApp داشته است.

بازاریابی محصول چیست؟ می توانید برای آن یک تعریف جامع داشته باشید؟ آیا می دانید چگونه کار می کند و چه تفاوتی نسبت به انواع دیگر بازاریابی دارد و چه کسی مسئول آن است؟ اگر پاسخ این سوال ها را نمی دانید، ادامه مطلب را بخوانید.

توضیح اینکه بازاریابی محصول چیست، دشوار است. از تجارتی به تجارت دیگر متفاوت است و بستگی به فاکتورهای مختلفی دارد. بگذارید راحت تر صحبت کنیم؛ بازاریابی محصول چیست و چه چیزی نیست؟؟؟

بازاریابی محصول چه چیزی نیست؟

از آنجایی که پاسخ دادن به اینکه بازاریابی چیست؟ دشوار است. بنابراین بیایید با آنچه که نیست شروع کنیم :

  • مدیریت محصول نیست
  • بازاریابی محتوا نیست
  • بازاریابی دیجیتال نیست
  • بازاریابی برند نیست
  • هک کردن رشد نیست
  • بازاریابی خدمات نیست

با این حال، درک این نکته مهم است که بازاریابی پیشرفته محصولات به صورت میان-کاربردی ست و تقریباً بخش هایی از تمامی انواع بازاریابی را دربر می گیرد.

بازاریابی محصول چیست؟

اگر شما عبارت " تعریف بازاریابی محصول" را در گوگل جستجو کنید، حدس بزنید چه می شود؟ شما مفهوم ثابتی نخواهید یافت؛ در عوض با تعاریف زیادی روبرو می شوید. هیچ تعریف مورد توافق جهانی برای این موضوع وجود ندارد. به عنوان مثال، ویکی پدیا آن را به عنوان روشی برای تبلیغ و فروش یک محصول به مشتری تعریف کرده است. در زیر چند تعریف دیگر آمده است :


روند جلب توجه مردم به یک محصول و ترغیب آنها به خرید آن. - منبع دیکشنری تجاری کمبریج
بازاریابی محصول، فرآیند ورود یک محصول به بازار است. که شامل تصمیم گیری در مورد موقعیت محصول، انتشار آن و اطمینان از فروشندگان و مشتریان نسبت به درک خوب آن می شود. بازاریابی محصول ایجاد تقاضا و استفاده از آن انجام می شود. - منبع HubSpot
بازاریابی محصول، فرآیند کلی انتقال صحیح اطلاعات یک محصول یا خدمات به مشتری های بالقوه می باشد. این شامل تعریف دامنه خط تولید محصول، شناسایی بازارهای بالقوه، مشخص نمودن قیمت مناسب از طریق روش ها و استراتژی های مربوط به قیمت گذاری در بازار، تشویق مشتریان بالقوه برای تصمیم به خرید محصول یا خدمات و یافتن مناسب ترین روش های توزیع برای ارائه محصول به مشتریان و یا در مکان های فروش مناسب می شود. منبع دیکشنری بازاریابی


بگذارید بگوییم که بازاریابی محصول یک "استراتژی" است، علم و هنر وارد کردن یک محصول به بازار و ایجاد کردن یک تجارت پایدار بر پایه ی آن.

بازاریابی محصول، جام مقدس برای مشاغل به حساب می آید.

مانند پلی که به شما کمک می کند تا به آن سوی رودخانه بروید، بازاریابی محصول به شما کمک می کند تا محصول را وارد بازار کنید. وظیفه ی بازاریاب محصول جمع آوری و تحلیل داده ها از کانال های مختلف، در عمیق خواسته های مشتری و گسترش درک عمیق از محصول میان مخاطبانش است.


بازاریابی قبل از اینکه محصولی وجود داشته باشد، شروع می شود. بازاریابی در واقع تکلیفی ست برای شرکت تا دریابد که مردم به چه چیزی نیاز دارند و شرکت باید چه چیزی تولید کند. - فیلیپ کاتلر


درک این موضوع ضروری ست که بازاریابی محصول فقط درباره ی بحث در خصوص ارزش یا موقعیت یک محصول نیست. بلکه در مورد ایجاد کل استراتژی محصول شماست.

بازاریابی محصول وظیفه تحریک تقاضا، درک بازار و جذب مشتریان جدید و موجود را بر عهده دارد. آن به خوشحال بودن و حس رضایت داشتن مشتری کمک می کند. همچنین شامل تجزیه و تحلیل بازار برای رها کردن محصول از تنگناها می شود. راستش با بخواهید، این لیست پایانی ندارد.

بدون بازاریابی محصول، حتی با کیفیت ترین و بی نقص ترین محصولات شکست می خورند.

چه کسی مدیر بازاریابی محصول است؟

مدیر بازاریابی محصول، یا PMM، که میتوان او را بازاریاب محصول نیز نامید.

هدف اصلی بازاریاب محصول، تحویل محصول مناسب در زمان مناسب به مشتری ست.

از آنجا که PMM یک نقش نسبتاٌ جدید است، در مورد مسئولیت های اصلی آن ابهامات زیادی وجود دارد. در بخش زیر، می توانید چکیده ایی از پست های شغلی در سایت indeed.com را که وظایف PMM را توصیف می کند را ببینید.

شرکت اول :

  • تحلیل رقبا و تحقیق در مورد بازار
  • تحلیل و پیشنهاد قیمت گذاری و حاشیه سود
  • ایجاد استراتژی های بازاریابی از جمله کانال های توزیع، قیمت گذاری و ارتقاء
  • توسعه محصول و تجاری سازی
  • آموزش اطلاعات محصول به اعضای تیم
  • منطقی ساختن بستر محصول و شناسایی فرصت های بازارهای جدید برای محصولات

شرکت دوم :

  • درک نیازها و محدودیت های فنی و تجاری محصول، برای توسعه و برنامه ریزی استراتژیک بازاریابی
  • مالکیت، توسعه، اشتراک محتوای محصول شامل بلاگ ها، ارائه ها، نسخه های نمایشی، وایت پیپرها، ویدئوها، کمپین های بازاریابی و ...
  • ایجاد همکاری عمیق بین تیم های مختلف برای اطمینان از هماهنگ شدن راه کارهای بازاریابی
  • همواره برای معرفی و توضیح در اختیار مشتریان، شرکا، فروشندگان و تحلیگران است

این دو نقش در شرکت های 1 و 2، دارای مشترکات زیادی هستند. اما وجود همه این مسائل، مشخص است که این دو شرکت دیدگاه متفاوتی نسبت به نقش بازاریاب محصول دارند. دلیل آن هم متفاوت بودن اهداف شرکت ها و مراحل رشد آنها است.

بازاریابی از مرحله ایی به مرحله ی دیگر متفاوت خواهد بود. به عنوان مثال، در مرحله توسعه شما برنامه ریزی می کنید که چه فعالیت هایی باید قبل از انتشار محصول باید انجام شوند. بازاریابی در این مرحله مستلزم ارائه راه کارهایی برای آگاهی یافتن مناسب مشتری های بالقوه از محصول می باشد.

یا فرض کنید محصول شما در مرحله رشد قرار دارد. به این معنی ست که مشتری ها قبلا نسبت به محصول آگاهی یافته اند و نرخ فروش در حال رشد است. این زمان مناسبی برای سرمایه گذاری روی توسعه برند می باشد.

همانطور که مشاهده کردید، تغییر در مسئولیت های یک "مدیر بازاریابی محصول" به نیازها و مراحل مختلف محصول بستگی دارند.

بازاریابی محصول چه کاری می تواند برای شما انجام دهد

بازاریابی محصول برای محصولاتی که از قبل وارد بازار شده اند و همچنین برای محصولاتی که به تازگی سعی در یافتن جایگاهی در بازار هستند، بسیار حیاتی ست. انجام آن بسیار دشوار است، چرا که به درک عمیق مخاطب و نیازهایش احتیاج دارد. حتی اگر شما در حال حاضر در بازار حضور داشته باشید و دچار چالش های شدید شوید، یک اشتباه جدی می تواند برای شما میلیون ها تومان هزینه بردارد.

بازاریابی محصول بینشی در مورد منحصر به فرد کردن شما، آشکار ساختن مشکلات مشتری و تعریف مناسب داستانی محصولاتان به شما می دهد.

بیایید با هم مثال هایی عالی در این زمینه را بررسی کنیم.

نمونه هایی از بازاریابی محصول

برند [ Burbn [ instagram

آیا تا به حال چیزی در مورد برند Burbn شنیده بودید؟ احتمالا پاسخ منفی ست. Burbn یک اپلیکیشن اجتماعی و در عین حال بسیار پیچیده بود. این اپلیکیشن به کاربرها اجازه به اشتراک گذاری برنامه ریزی ها، به اشتراک گذاری عکس، برنامه ریزی با دوستان و کسب امتیاز را می داد.

وقتی بنیان گذار Burbn، کووین سیستروم، رفتار افرادی که از این اپلیکیشن استفاده می کردند را تحلیل کرد، دریافت که قابلیت اشتراک گذاری تصاویر بسیار قابلیت محبوب و پر استفاده ایی است.

در آن زمان، اپلیکیشنی به نام Hipstamatic ، به دلیل فیلترهای جالبی که بر روی تصاویر اعمال می کرد، جایگاهی در میان افراد بدست آورده بود. اما هیچ راهی برای به اشتراک گذاری تصاویر در شبکه های اجتماعی دیگر از جمله فیسبوک را در نظر نگرفته بود. کووین فرصتی را دید که دیگران از آن استفاده نکرده بودند. او و شریکش مایک کرِگر تمامی امکانات اپلیکیشن را به جز بارگذاری تصویر، کامنت و لایک را از برنامه حذف کردند.سپس نام اپلیکیشن را به اینستاگرام تغییر دادند. در روز اول اینستاگرام، 25000 کاربر شروع به فعالیت کردند. در اواخر سال 2010، اینستاگرام تعداد زیادی کاربر داشت و ادامه موفقیت آن را امروزه هم مشاهده می کنید.

برند [Zimride [Lyft

بزارید یک مثال دیگر را بررسی کنیم. آیا تا به حال نام Zimride را شنیده اید؟ نه؟ بسیار خب، درباره ی Lyft چطور؟ بله، حق با شماست. اون یک سرویس اشتراک تاکسی است که قبلا به Zimride معروف بوده.

وقتی Lyft در سال 2012 به بازار آمد، سه سالی بود که Uber در بازار حضور داشت. امید بود که Lyft موفق شود. یک بازیکن کوچک رشد می کند تا به یک مدعی تبدیل شود. Lyft مدعی ست که در حال حاضر 28.4% از کل بازار تاکسی اشتراکی آمریکا را در اختیار دارد. در مقایسه، %69.2 از سهم بازار را Uber در اختیار دارد.


در ابتدا Lyft به عنوان برندی که سعی دارد مانند Uber باشد، شناخته می شد. اما در حال حاضر، به لطف گسترش ویروسی و یک کمپین بازاریابی عالی، Lyft به عنوان یک سرویس جایگزین شناخته می شود.

برند Lyft از جوانب زیادی شبیه به Uber است. پس تفاوت Lyft چیست؟ دلیل محبوبیت آن چیست؟ یکی از مهمترین دلایلی که Lyft را اینگونه محبوب کرد، این بود که بنیانگذاران آن جامعه را تشویق به استفاده از آن کردند. به عنوان مثال، کلیپ دلهره آور تبلیغاتی در مورد یک زن بیوه که از این سرویس استفاده می کند، تقریبا 8 میلیون بازدید داشته است.

این برند، کارگردان برنده اسکار در بخش انیمیشن کوتاه یعنی جان کارس را برای تولید یک انیمیشن 7 دقیقه ایی به همکاری دعوت کرد تا رانندگان را تشویق کند.

بازاریابی Lyft، دوستانه تر و سوپرایز کننده تر از Uber است. این خود برای نسل جوان جذاب است. توجه به اجتماع و سرگرمی باعث می شود که Lyft نسبت به رقبای خود متفاوت باشد.

این برند اکوسیستم منحصر به فردی ایجاد کرده است. نمونه ایی بارز از شرکتی ست که برند خود را با استفاده از ارزش هایی که تولید کرده است، متمایز می سازد.

برند WhatsApp

این برند در سال 2009، توسط دو کارمند شرکت Yahoo، به نام های برایان اکتون و جان کوم بنیان گذاری شد و در حال حاضر 1.5 میلیارد کاربر دارد. این موفقیت را در دوره ی بسیار کوتاهی به دست آورد.

چه چیزی دقیقاً WhatApp را به بزرگترین پلتفرم پیام رسان دنیا تبدیل کرده است؟

اول از همه، بنیان گذارن آن دریافتند که افراد چقدر از تبلیغات اذیت کننده در اپلیکیشن ها متنفر هستند، بنابراین آن را عاری از هر گونه تبلیغات ساختند. هر دوی آنها از تبلیغات بیزار بودند، تا جایی که جان حتی یادداشتی که می گفت " نه تبلیغات! نه بازی! نه حیله! را روی میز کار برایان نوشته بود.

دوم، ایده اپلیکیشن بسیار ساده و روشن بود: به افراد اجازه می داد تا با اقوام، دوستان و خانواده در هر کجا که هستند ارتباط برقرار کنند. علاوه بر این، بر روی نسل جوانی تمرکز کرد که نمی خواستند هزینه های اضافی SMS را متحمل شوند.

ایده اصلی در ابتدا عبارت بود از:

  • تبلیغات ممنوع
  • تجربه رضایت بخش
  • حریم خصوصی (WhatsApp پیام ها را ذخیره نمی کرد)

علاوه بر این، WhatsApp کاملا رایگان است. بدون اینکه محدودیتی در پیام یا تماس.

جان و برایان یک چشم انداز واضح برای محصول خود داشتند. هر دوی آنها در یک مسیر قرار گرفته بودند و می دانستند که محصول آنها چیست و قرار است چه چیزی باشد.



ما امیدواریم که این مقاله به شما درک بهتری از اهمیت بازاریابی محصول را بدهد، و از تاثیرش بر کسب و کارتان آگاه شوید. اگر سوالی در این مورد برای شما پیش آمد یا مایل به مشاوره رایگان با تیم آوات بودید، با ما در ارتباط باشید.






بازاریابیاستارت آپبازاریابی محصولاینستاگرامواتس اپ
آوات - ارائه دهنده خدمات توسعه پروژه های نرم افزاری نوپا در حوضه فناوری اطلاعات
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید