"بازگرداندن آزادی شخص به منظور تغییر، هدف اصلی معالجات روانشناختی است. " به نقل از کتاب وضعیت آخر، نوشتهی تامس هریس.
برای درک این مسئله که چهارچوبها چه نقشی در زندگی انسان ایفا میکنند، همچنین جایگاه آزادی بعنوان ارزشی که این روزها زیاد شنیده و راجع بهش بحث میشه، مایلم بخشی از نوشتههای کتاب ارزشمند وضعیت آخر رو تو این مقاله بازگو کنم.
در بخشی از این کتاب (فصل چهارم) به نقش پدیده علت و معلولی در تصمیمات ما و همچنین تاثیر محیط بر آزادی انسان اشاره شده. به گفتهی معتقدین به "جبر"، رفتار انسان آزاد نیست بلکه فقط نتیجهی گذشتهی اوست. در واقع آنها معتقدند که انسان مسئول کارهایی که انجام میده نیست و در حقیقت اختیاری نداره. کسی که قتلی رو مرتکب شده، دلیل و چرایی عملش رو در گذشتهی او میشه جست و جو کرد.
ما نمیتونیم واقعیت پدیده علت و معلولی رو نادیده بگیریم. وقتی رو میز بیلیارد بازیکنی توپی رو میزنه، و اون توپ به توپ دیگری برخورد میکنه، اونها به نوبهی خود، توپهای دیگهای رو به حرکت در میآرن. ما مجبوریم این عمل رو بعنوان زنجیر تسلسل علت و معلولی قبول کنیم. اما تاریخ نشون داده درحالیکه توپهای بیلیارد در دنیا هرگز چیزی غیر از توپ بیلیارد در نمایش زنجیر علت و معلولی نبودن، ولی بشر امروزی به چیزی بیشتر از چیزی که قبلا در گذشته بوده تبدیل شده.
حالا سوال اینجاست، آیا جبر نامعقولتر از اختیار نیست؟ پاسخ این سوال در رد فرضیهی علت و معلولی ماهیت جهان، یا در رد رفتار بشر نهفته نیست، بلکه در این نهفته است که انسان بسیاری از اعمال رو به دلایل بخصوصی انجام میده که همیشه ریشه در گذشتهی او نداره. فرقی اساسی و بزرگ بین بشر و توپ بیلیارد وجود داره، اینکه انسان میتونه از طریق اندیشیدن، به آینده نگاه کنه. پس ریشهی علل رفتار انسانی نه تنها در گذشته نهفته است، بلکه باید اون رو در توانایی انسان در تامل دربارهی آینده و تخمین احتمالات جستجو کرد.
انسان با درک واقع بینانه از تواناییهای خودش به این نتیجه رسیده که صرف نظر از هرآنچه که در گذشته اتفاق افتاده، او خودش مسئول آنچه در آینده اتفاق میافته خواهد بود.
در یک جمع بندی کلی میشه اینطور نتیجه گرفت که انسان آگاه و متفکر امروزی، آزاده تا چهارچوبهای درستی رو برای خودش انتخاب کنه. اون خودش مسئولیت تمام تصمیماتی که گرفته و تمام اعمالی که انجام داده رو قبول میکنه، بعنوان یک موجود اجتماعی، تاثیر رفتار و عملکردش بر زندگی دیگران رو منکر نمیشه و گذشته رو مسبب اعمال اشتباه خودش نمیدونه. در نتیجه انتخاب هوشمندانهی چهارچوبها، نتیجهی آزادی بشر از گذشتهی خودشه.