??????????
#روز_نگاشت
نویسنده: ? ماه پیشونی ?
روز عید بود. به آبجی زهرا زنگ زدم. قبلتر او تماس گرفته بود اما نتوانسته بودم جواب بدهم. صدایش عادی نبود. یک دفعه به گریه افتاد. گفت که تماس گرفته بودم تا عید را تبریک بگویم اما حالا مهدیمان مرده..
چیزی نگفتم. گوشی را به فروزان دادم. دو سالی بود که برادرم سرطان خون داشت. به خاطر همان هم از دنیا رفت. بعد حرف زدن با آبجی زهرا، دور هم نشسته بودیم. مامان توی آشپزخانه بود. فروزان روی مبل روبروی من نشسته بود. میخواست چیزی بگوید اما نصفه رها کرد. انگار توی دهانش نمیچرخید. بالاخره تصمیمش را گرفت. به من گفت که با او به اتاق بروم. توی اتاق در را بست. پشت در ایستاد. من هم ایستاده بودم به گمانم. به من نگاه کرد. گفت که جلوی مامان نباید درباره سرطان خون حرف بزنیم.
چند وقتی بود که دنبال درمان ورم پشت گوش مامان بودیم. خودم برایش نوبت دکتر میگرفتم. وقتی زهرا توی دلم بود و حتی آخرین بار که زهرا چند ماهه بود، خودم با او به کلینیک و سونوگرافی و مرکز عکسبرداری میرفتم. اما وقتی برای جراحی به تهران رفت نتوانستم بروم. رفتنم فقط مزاحمت برای بقیه بود. فروزان رفت. داداش میثم نتیجه نمونهبرداری را گرفت. امین و هادی را هم در جریان گذاشتند. اما به من چیزی نگفته بودند. فکر میکردند طاقتش را نداشته باشم!
اما آن روز بالاخره فروزان تصمیم گرفت به من هم خبر بدهد تا جلوی مامان، درباره سرطان خون حرف اضافی نزنم.
بیماری مامان، یکی از زیرمجموعههای سرطان خون بود. اما هنوز سرطان وارد خون نشده بود و فقط غدد لنفاوی را درگیر کرده بود.
من فقط گفتم «اشتباه کردید که به من نگفتید.»
تا همین حالا هم بخاطر اینکه مادرم مریض است گریه نکردهام. چند وقتی خیلی عصبی بودم اما گریه نکردم. راستش را بخواهید تا بخواهم فکر گریه کردن را هم بکنم، توی ذهنم میآید: «امام رضا که هست.خدا که هست. خجالت نمیکشی؟ کم به تو محبت کردهاند؟ کم از کرامتشان دیدهای؟ میترسی کرمشان ته کشیده باشد یا توانشان؟»
چه کنیم؟ اینطور ما را عادت دادهاند دیگر... طوری بزرگمان کردهاند و توی مهربانیهای ریز و درشتشان غرقمان کردهاند، که جز مهر و لطف و کرم از آنها انتظار نداشته باشیم.
یکی دو روز دیگر میهمانی کریم، تمام میشود اما ما ریزهخواران مهرشان را از سر سفره بلند میکنند؟
گمان نمیکنم...
?http://eitaa.com/AyenehKoochak
نشانی صفحه?
?https://virgool.io/@ayenehkoochak
??????????