جیم با بهت گفت:معلومه که برام مهمی،معلومه که دوست دارم
جولیت با عصبانیت چشم هاشو برای لحظه ای بست و دندون هاشو فشرد روی هم_د اخه چرا تو اینقدر دورغ میگی،من میدونم که برات مهم نیست این فراتر از یه لوس بازیه بچگانس،اگه دوستم داشتی از رفتنم ناراحت میشدی ولی ولی نه تو برات مهم نبود اصلا باورم نمیشد که تو فقط یه واکنش خیلی ساده نشون بدی،ولی خب حداقل بهم فهموندی که دوستم نداری و تمام اون دوستت دارم هات فیک و دورغیه.
میدونی مشکل از خودمه میدونم که همه میرن، می دانم که همه می میرن و می دانم که غمگین شدن چیزی را تغییر نمی ده، اما نمی توانم از رفتن ها و مرگ ها غمگین نشوم. دونستن الزامی برای تونستن نیست.
و خب الان فقط میخوام حضورت رو کمتر کنم نمیخوام برای اومدنت ذوق و شوق داشته باشم نمیخوام دیگه مثل قبل بهت اهمیت بدم چون بهم حالی کردی که دوستم نداری با زبونت بهم گفتی داری ولی با کارهات فقط عکسش رو نشون دادی،نمیدونم فقط منو واسه چی میخوای؟ گمونم سرگرمی! آره فکر کنم خودش باشه از حق نگذریم منم سرگرمی خوبی بودم و با اینحال از آشنایت خوشحال شدم.
و در آخر فقط کمی مرد باش و دوستت دارم های دورغین به کسی نگو چون امیدوار کردن آدما اصلا چیز خوبی نیست. امید چیز خطرناکیه، امید آدم ها رو زنده میداره ما زندگی میکنیم چون امید داریم به اینکه وای اره همچی درست میشه درحالی که هیچی درست نمیشه همچی فقط بدتر و بدتر میشه و وقتی که امیدتو از دست بدی خیلی چیزهای دیگه هم همراهش از دست میدی،مثل ایمانت..