ayoub torabi
ayoub torabi
خواندن ۵ دقیقه·۵ سال پیش

پرستو !!!?

سلام اولین مطلب را شاید یخورده عجیب انتخاب کردم ولی جالبه که موضوعی داره داغ میشه و تا ته دیگ نشده باید زوایای دیگری هم ازش ببینیم.

پرستو چیست ؟ یا پرستو کیست؟ اینکه پرستو چه شرایطی دارد و یا باید داشته باشد؟ اینکه پرستو شدنی هست یا ذاتی هم هست؟ و آیا شکارچی دارد یا پرستوخوار؟ آیا پرستو ها دست آموز هم میشوند؟

و در آخر آیا خوب هست که پرستو هارا وارد بازی های سیاسی کنیم یا نه؟

معانی کلمه ای:

اسم: فارسی معنی: (تلفظ: parasto) پرنده ای با جثه ای کمی بزرگتر از گنجشک و سیاه و سفید.

معنی پرستو در لغت نامه دهخدا پرستو. [ پ َ رَ / پ ِ رِ ] (اِ) طایر خُرد معروف که پشت و دم آن سیاه و سینه ٔ سفید دارد و در سقف خانه و مساجد آشیانه سازد.

وارثی از سسکیان هستند و سر همین موضوع هم به فعالیت های پرستویی علاقه ی چندانی دارند.

لبان لعل چون خون کبوتر سواد زلف چون پَرِّ پرستو.(سعدی)

یسری نسخه هایی هم قدیما تجویز میشد:

حسین خلف گوید: «گویند اگر بچه ٔ اول پرستوک را بگیرند وقتی که ماه در افزونی بود و شکم او را بشکافند دو سنگریزه از شکم او برآید یکی یکرنگ و دیگری الوان چون در پوست گوساله یا بز کوهی پیچند پیش از آنکه گرد و خاک بر آن نشیند و بر بازوی مصروع بندند یا بگردنش آویزند صرع از او زایل گردد و گویند اگر دو پرستوک بگیرند یکی نر و یکی ماده و سرهای آنها را به آتش بسوزانند و در شراب ریزند هرکس از آن شراب بخورد مست نگردد و اگر خون او را به خورد زنان بدهند شهوات ایشان منقطع گردد و بر پستان دختر مالند نگذارد که بزرگ شود و اگر سرگین اورا در چشم کشند سفیدی که در چشم افتاده باشد ببرد وسرگین او با زهره ٔ وی خضاب رنگین باشد و اگر سرگین او با زهره ٔ گاو بیامیزند و بر موی طلا کنند بی هنگام سفید نشود. (برهان ).

ضرب المثلی قدیمی هم هست : ز یک پرستو تابستان نشود. one swallow does not make a summer

ضرب المثل جدیدی هم هست : انشالله پرستو بهت بزنه (که اشاره میکنه به نابودی حیثیتی و سازمانی سمتی طرف)

در انگلیسی هم میشود : Swallow:

verb: swallow; 3rd person present: swallows; past tense: swallowed; past participle: swallowed; gerund or present participle: swallowing

  1. a migratory swift-flying songbird with a forked tail and long pointed wings, feeding on insects in flight.
  2. an act of swallowing something, especially food or drink OR ...!!!

البته معنی ریزی دارد در انگلیسی که به مفهوم نزدیک تر هست .

خوب تعبیر و معنی کافیه بریم سر کنجکاویامون:

پرستو ها دارای یک ویژگی هندسی خاصی هستند که آنها را متمایز میکند مثل برآمدگی در ناحیه های سینه و کفل .

جالب تر اینست که بدانید طیف رنگی خاصی پرستو ها توسط هر اندامشان بازتاب میکنند که در جذب مخاطب تاثیر زیادی دارد.این دیکروماتیک جنسی یکی از بهترین تورها برای جذب جنس مخالف میباشد .

که در جنس ماده بالاترین کریپسیس را دارد و میتواند هم از دید خیلی ها مخفی شود و هم برای یک مخاطب قسمت های خاصی را به نظر بیاورد یا متبلور کند? .

اغلب رنگ مورد علاقه پرستو های ماده جهت نمایش سبز میباشد(مورد توجه کسانی که زرت در تورشون میافتند)

لازم بذکر است که استفاده از عینک های UV دار جهت کاهش اثر دامی تاثیر بسزایی دارد.

اثر دامی منظور خر شدن است.

خلاصه سیستم های بصری پرستو های ماده به مراتب بالاتر از نرهاشونه و هرچند طول و میزان رنگ های کمتری دارند اما تاثیر موثری تری با رنگ سبز و زرد ایجاد میکنند.

دیکروماتیک جنسی برای طعمه های پرستو کوربینی ایجاد میکند و آنها را غافل از دنیا و زندگی میکند ودرسته میندازدشون در Honeypot.

البته این ظرف عسل با ظرف عسل واقعی فرق میکند در اینجا طرف فکر میکنه افتاده تو عسل اما واقعیت چیز دیگریست.
نقطه ضعف این پرستو ها هم رنگ آبی میباشد بیشتر زمانی کاربرد دارد که بخواهید از تورشون شبکه های مش علیه خودشان ایجاد کنید.

البته دابل اسکترینگ جز لاینفک پرستوهاست و میتوان به دوگانگی درونیشون جهت رسیدن به مقاصدی که برای خودشون اهمیتی نداره یا الزامی نیست باشد.

یک نکته جالب در تاریخ وجود دارد که سرخپوستان آمریکایی کدو حلوایی را به شاخه‌ای می‌آویختند تا پرستوها درون (مغز) کدو را بخورند و در میان آن، برای خود لانه‌ای بسازند اما جالبت تر قضیه این هست که کدو و پرستو هردو پدیده دیکروماتیسم را دارند.

پرستو ها همیشه آزادی خاصی در خوشگذرانی دارند که آنها را متمایز از پلنگا میکند آنها علاوه بر امکاناتی که پلنگ ها دارند دارای حقوق های سازمانی و سمت ها و محافظین خاصی میباشند ودر مسیرهای خاصی برایشان مشخص میشود که راحت پرواز کنند.

یک نکته جالب در تاریخ وجود دارد که سرخپوستان آمریکایی کدو حلوایی را به شاخه‌ای می‌آویختند تا پرستوها درون (مغز) کدو را بخورند و در میان آن، برای خود لانه‌ای بسازند اما جالبت تر قضیه این هست که کدو و پرستو هردو پدیده دیکروماتیسم را دارند.ر

در انتخاب پرستو ها هم شرایط خاصی در نظر گرفته میشود مثلا شکارچی مذکور باید بداند که پرستوی انتخابیش چقدر فرآیند بازتابش طیف های رنگی دارد و چقدر برآمدگی های مورد نظر شکار نهایی را دارد و چقدر میتواند مسیرهای طولانی تری را طی کندو چقدر میتواند طرف را در ظرف عسل ببرد.

اینروزها پدیده جدیدی بنام پرستو خواری پیش آمده که یک عده تمام سهم عده ی دیگر را خورده اند ومعادله ی ثابتی برای پرستو خواری نگذاشتند کسانی بودند که همینطور پرستو ها می آندن به خانه شان و می آمدند و می آمدند.و وقتی میرفتند احساس غم زیادی میکنند.

گوش دهید

پرستو های دست آموز نیز وجود دارد این پرستو ها وقتی یک دست را آزمودند میان دوباره دست آموزی دوره بعد را انجام میدهند و چه بسا پرستوهایی بودن که حتی بعد از 50 سالگی هم می آموزند.

همچنین swallowing هم از کلمه مذکور برداشت میشه که فرآیند نوعی بلعیدن خاص هست. مثلا در فارسی میشه پرستو بفرستیم سراغش یعنی درسته بخوریمش- یا اونی که میگه پرستو واسم فرستادن میتونه اشاره به اینکه میخواستن درسته بخورنش هم داشته باشه .
نکته مهمی هم که باید اشاره کنم اینه که پرستو حتما بودنی نیست خیلیا پرستو میشن اما پرستو های ذاتی چیز دیگه ای هستند و نوعی نژاد و طیف رنگی خاصی دارند هاله هایی از سبز با دورهای صورتی مانند و لایف استایل های خیلی خیلی خاصی را دنبال میکنند.

خلاصه سعی کردم تا میتوانم این موضوع را روشن کنم که این یک کلمه کلیدی هست و نباید به راحتی از کنارش گذشت و همیشه باید مواظب بود که پرستو ممکنه بیاد.

ترانه پرستو<br/>


پرستوپرستو های مهاجرپرورش پرستوپرستوخوارها
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید